گمنام

الكهف ٢٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و شکیبا ساز خویش را با آنان که می‌خوانند پروردگار خویش را بامداد و شب خواهند روی او را و تجاوز نکنند (یا برمگردان) دیدگان تو از ایشان که بخواهی زیور زندگانی دنیا را و فرمانبردار مشو آن را که غافل کردیم دلش را از یاد ما و پیروی کرد هوس خویش را و شد کار او از دست‌رفته‌
|-|معزی=و شکیبا ساز خویش را با آنان که می‌خوانند پروردگار خویش را بامداد و شب خواهند روی او را و تجاوز نکنند (یا برمگردان) دیدگان تو از ایشان که بخواهی زیور زندگانی دنیا را و فرمانبردار مشو آن را که غافل کردیم دلش را از یاد ما و پیروی کرد هوس خویش را و شد کار او از دست‌رفته‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::28|٢٨]] | قبلی = الكهف ٢٧ | بعدی = الكهف ٢٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::36|٣٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::28|٢٨]] | قبلی = الكهف ٢٧ | بعدی = الكهف ٢٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::36|٣٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِصْبِرْ نَفْسَکَ»: خویشتن را بدار. خود را نگاه دار. مراد بودن و بسر بردن است. «غَدَاةِ»: صبحگاهان. بامدادان. «عَشِیِّ»: شامگاهان. شبانگاهان. مراد همه اوقات است (نگا: انعام /  و ). «لا تَعْدُ»: دور مگردان. منصرف مکن. از ماده (عدو). «لا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ»: چشمانت از ایشان برنگردد. مراد این است که چشم از ایشان برمگیر. واژه (عَیْنَاکَ) فاعل است. «أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ»: دل او را غافل کرده‌ایم. دلش را غافل دیده‌ایم. «فُرُطاً»: افراط و اسراف. ظلم و تعدّی (نگا: قاموس). تفریط و تضییع (نگا: روح‌المعانی).
«إِصْبِرْ نَفْسَکَ»: خویشتن را بدار. خود را نگاه دار. مراد بودن و بسر بردن است. «غَدَاةِ»: صبحگاهان. بامدادان. «عَشِیِّ»: شامگاهان. شبانگاهان. مراد همه اوقات است (نگا: انعام /  و ). «لا تَعْدُ»: دور مگردان. منصرف مکن. از ماده (عدو). «لا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ»: چشمانت از ایشان برنگردد. مراد این است که چشم از ایشان برمگیر. واژه (عَیْنَاکَ) فاعل است. «أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ»: دل او را غافل کرده‌ایم. دلش را غافل دیده‌ایم. «فُرُطاً»: افراط و اسراف. ظلم و تعدّی (نگا: قاموس). تفریط و تضییع (نگا: روح‌المعانی).
کاربر ناشناس