مَخْضُود
«مخضود» از مادّه «خضد» (بر وزن مجد) به معناى بریدن و گرفتن خار است.
ریشه کلمه
- خضد (۱ بار)
قاموس قرآن
خم كردن شاخه نرم [واقعة:28] اصحاب يمين چه اصحاب يمين در كنار درخت سدر مخصوصى اند كه شاخهاش از كثرت ميوه خم شده و درخت مخصوصى كه ميوه آن بالاى هم ديگر است. در مجمع البيان مىگويد: اصل خضد خم كردن چوب نرم است . در نهايه آورده: اصل خضد شكستن شىء نرم است به طوريكه از محل جدا نشود و گاهى بقه معنى قطع باشد در صحاح نيز: خم كردن گفته است در قاموس و اقرب يكى از معانى آن را: شكستن بدون جدا شدن از محل گفته است. على هذا مراد از «مخضود» در آيه شريفه خم شده از كثرت ميوه است. راغب آن را به معنى قطع گرفته و مخضود را مكسور الشوك (بى خار) معنى كرده است. در مجمع با آنكه اصل خضد را خم كردن گفته ولى مخضود را درختى كه خارش قطع شده (بى خار) تفسير نموده. كشافنيز آن را درختيكه خار ندارد معنى كرده. بيضاوى احتمال داده كه مراد بى خار و يا خم شده از كثرت بار باشد. احتمال دوّم دركشاف از مجاهد مقل شده است و محمد عبده در نهج البلاغه خطبه 103 كه در وصف دنيا فرموده «قَدْصارَ حَرامُها عِنْدَ اَقْوامٍ بِمَنْزِلَةِ السِّدْرِ الْمَخْضُودِ» نيز هر دو احتمال را داده است. اين كلمه در كلام اللّه مجيد فقط يك دفعه آمده است .