فاطر ٢٩
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ يَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ |
ترجمه
فاطر ٢٨ | آیه ٢٩ | فاطر ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَرْجُونَ»: میخواهند. امید میدارند. جمله (یَرْجُونَ تِجَارَةًَ ...) خبر (إِنَّ) است. «لَن تَبُورَ»: هرگز تباه و نابود نمیگردد. یعنی بیرونقی و زیانمندی و از میان رفتن ندارد. چرا که معامله با خدا پیوسته سودمند است و زیان و ضرر نمیبیند (نگا: صف / - ).
نزول
ابن عباس گوید: این آیه درباره حصین بن الحرث بن عبدالمطلب بن عبدمناف القرشى نازل گردیده است[۱] و البته ذکر کننده این روایت در تفسیر خود منفرد است و دیگران از مفسرین چنین روایتى را ذکر نکرده اند.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ «29»
همانا كسانى كه كتاب خدا را تلاوت مىكنند و نماز بر پا مىدارند و از آن چه ما روزيشان كردهايم، پنهان و آشكار انفاق مىكنند، به تجارتى دل بستهاند كه هرگز زوال نمىپذيرد.
نکته ها
در آيه قبل سخن از اين بود كه تنها علما خشيت الهى دارند، گويا اين آيه سيماى علماى واقعى را شرح مىدهد كه آنان: انس با قرآن دارند. نماز به پا مىدارند و انفاق آنان خالصانه است زيرا هم عَلَنى انفاق مىكنند و هم پنهانى و اگر رياكار بودند تنها علنى انفاق مىكردند.
«تَبُورَ» از «بوار» به معناى كسادى شديد در تجارت است. از آنجا كه اين امر موجب فساد
جلد 7 - صفحه 496
و نابودى است به هلاكت هم بوار گفته مىشود.
در آيه قبل «يَخْشَى اللَّهَ» مطرح شد و در اين آيه «يَرْجُونَ»؛ آرى، مردان خدا ميان خوف و رجا هستند. «1»
در قرآن بارها نماز و قرآن، در كنار هم مطرح شدهاند:
«يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» «2» كتاب خداوند را تلاوت مىكنند و نماز به پا مىدارند.
«يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» «3» به كتاب آسمانى تمسك مىكنند و نماز به پا مىدارند.
«اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ» «4» آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده تلاوت كن و نماز به پا دار.
امتيازات تجارت با خدا
1- آنچه از سرمايه داريم، (سلامتى، علم، عمر، آبرو، مال و ...) از اوست پس به خود او بفروشيم. آرى، اگر فرزندى زمين و مصالح و پولى از پدر گرفت و منزلى ساخت بعد افرادى خريدار منزلش شدند كه يكى از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان مىگويد خانه را به پدر بفروشد، زيرا خود فرزند و تمام دارايىهايش از اوست و فروش به بيگانه جوانمردى نيست.
2- خداوند به بهاى بهشت ابدى مىخرد، ولى ديگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان مىخرند و زودگذر است.
3- خداوند كم را مىپذيرد، «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ» ولى ديگران كم را نمىپذيرند.
4- خداوند، از روى عفو و اغماض، عيب جنس را مىپوشاند و با همان نواقص مىخرد. در دعاى بعد از نماز مىخوانيم: خداوندا! اگر در ركوع و سجود نمازم خلل و نقصى است ناديده بگير و نمازم را قبول فرما. در دعاى ماه رجب مىخوانيم: «خاب الوافدون على غيرك و خسر المتعرضون الا لك» «5» يعنى باختند كسانى كه در خانه غير تو آمدند و خسارت كردند
«1». تفسير اطيبالبيان.
«2». فاطر، 29.
«3». اعراف، 170.
«4». عنكبوت، 45.
«5». مفاتيح الجنان.
جلد 7 - صفحه 497
كسانى كه به سراغ ديگران رفتند.
پیام ها
1- تلاوت قرآن (گرچه مستحب است،) امّا قبل از واجبات آمده است. يَتْلُونَ ...
أَقامُوا ... أَنْفَقُوا
2- فكر و فرهنگ، مقدّمهى عمل است. «يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ- أَقامُوا الصَّلاةَ»
3- كسى كه عاشقانه مكتب را بپذيرد، نماز و انفاقش قطعى است. (تلاوت كتاب به صورت مضارع آمده كه نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «يَتْلُونَ» ولى نماز و انفاق به صورت ماضى آمده كه نشانه قطعى بودن انجام آن است.)
«أَقامُوا- أَنْفَقُوا»
4- نماز، بايد با رسيدگى به محرومان همراه باشد. «أَقامُوا- أَنْفَقُوا»
5- دارائىهاى انسان، داده الهى است. «رَزَقْناهُمْ»
6- اگر توجّه داشته باشيم كه دارائىهاى ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمىورزيم. «أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
7- بخشى از دادهها انفاق شود، باقى براى خودتان است. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» (كلمه «من» به معناى بعضى است)
8- مورد انفاق، تنها مال نيست بلكه از علم و آبرو و قدرت نيز بايد به مردم كمك كرد. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
9- انفاق، هم سرى باشد هم آشكارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمى رشد مىكند و در انفاق آشكار، مردم تشويق مىشوند.) «سِرًّا وَ عَلانِيَةً» البتّه انفاق مخفيانه برترى دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنى برده شده است. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً»
10- اميد به رستگارى، بايد با فكر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه اميد بدون كار، پندارى بيش است. «يَتْلُونَ، أَقامُوا، أَنْفَقُوا، يَرْجُونَ»
11- با داشتن علم و خشيت الهى (كه در آيه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و كمك به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانيد، تنها اميدوار باشيد.
جلد 7 - صفحه 498
«يَرْجُونَ»
12- در معامله با خدا، حتّى يك درصد زيان نيست. «تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»
13- گمان نكنيد با انفاق، مال شما تمام مىشود. «تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»
14- در فرهنگ اسلام، دنيا بازار است و انسان فروشنده و نعمتهاى الهى، سرمايه و انتخاب مشترى با انسان است. او مىتواند با خدا معامله كند و مىتواند غير خدا را انتخاب كند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ «29»
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ: بدرستى كه آنانكه هميشه تلاوت مىكنند كتاب خدا را يا متابعت مىكنند آنچه در آنست از احكام. مراد كتاب قرآن باشد يا جنس كتاب آسمانى كه شامل مصدقان امم سابقه باشد، وَ أَقامُوا الصَّلاةَ: و به پا داشتهاند نماز را در اوقات آن با شرايط و آداب، وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ: و انفاق كردند در راه ما از آنچه روزى دادهايم ايشان را، سِرًّا وَ عَلانِيَةً: پنهانى و آشكارا. صدقه دهند در سرّ به جهت خلوص از شائبه، و علانيه براى رغبت مردمان، يا سرّ در مستحبات و علانيه در واجبات، يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ: اميد مىدارند به اين عملها تجارتى را كه كاسد «2» نشود و به خسران فانى نگردد. مراد طلب ثواب ابدى و تحصيل اجر سرمدى است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ سُودٌ «27» وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ كَذلِكَ إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ «28» إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ «29» لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ (30)
ترجمه
آيا نديدى كه خداوند فرو فرستاد از آسمان آبيرا پس بيرون آورديم بآن ميوههائى كه مختلف است رنگهاى آنها و از كوهها است راههاى سفيد و راههاى سرخى كه مختلف است رنگهاى آنها و راههاى سياه يكدست
و از آدميان و جنبندگان و چهارپايان است نوعى كه مختلف است رنگهايش جز اين نيست كه ميترسند از خدا از ميان بندگانش دانايان همانا خداوند غالب آمرزنده است
همانا آنانكه ميخوانند كتاب خدا را و برپاى ميدارند نماز را و انفاق ميكنند از آنچه روزى داديمشان در نهان و آشكار اميد ميدارند تجارتى را كه نابود نميشود
تا تمام دهد بايشان مزدهاشانرا و زياده دهد آنانرا از فضلش همانا او آمرزنده و قدردان شكر است.
تفسير
خداوند منّان در مقام اثبات توحيد و قدرت كامله خود فرموده كه آيا نديدى تو اى بنده بينا كه خداوند نازل فرمود از آسمان باران رحمت خود را و براى اثبات عظمت خود فعل را اسناد بضمير متكلم مع الغير داده ميفرمايد پس بيرون آورديم بوسيله آن باران و ساير عوامل طبيعى كه محتاج بآن بوده
جلد 4 صفحه 386
ميوههاى گوناگون رنگارنگ را كه از هر جهت با هم اختلاف دارند و اين دليل است بر آنكه عوامل طبيعى بامر ما مؤثر بودند كه بر وفق حكمت و مصلحت كار كردند و الّا عمل طبيعت بايد بيك منوال باشد و در يك زمين و از يك آب و هوا و آفتاب كه عوامل طبيعى هستند ميوههائى پديد ميآيد كه دو فرد آن از يك درخت با هم اختلاف دارند چه رسد بافراد و انواع ديگر و از كوهها راهها و خطوط سفيد و سرخ با اختلاف آنها در مراتب سفيدى و سرخى و راههاى سياه پر رنگ يكدست بوجود آورديم براى هدايت مردم از آن خطوط و الوان بمقاصد خودشان و اينها همه دليل بر حكمت صانع است و بالاتر از همه آنكه از نوع انسان و حشرات زمين و چهارپايان مخلوقى بوجود آورديم كه دو فرد از يك نوع آن همرنگ و همشكل و خاصيّت نيستند كه نتوان تشخيص داد آن دو را از يكديگر چه رسد بدو فرد يا افرادى از انواع جنس حيوان كه قدر مشترك بين تمام آن انواع است با آنكه عوامل طبيعى همه يكى است و اينجا در افراد بقدرى اختلاف وجود دارد كه عقل مبهوت ميشود از شخص اوّل عالم امكان تا ضعيفترين حيوانات با آنكه مانند جبال و ثمراتند در اصل اختلاف و هر قدر معرفت و علم و دانش انسان زياد شود خوف و خشيت و بيم او از خداوند زيادتر خواهد شد چون پى بعظمت و قهر او ميبرد و احيانا اگر معصيتى نمايد از روى غفلت و غلبه شهوت است نه جهالت و نادانى بخلاف كسيكه خدا را نشناخته كه ترس هم ندارد لذا پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود من از خدا بيشتر ميترسم و پرهيز ميكنم از تمام شما و بايد از خدا ترسيد چون او غالب و قادر بر معصيت كار است و عذاب ميكند او را و در صورت ارتكاب عصيان احيانا بايد توبه نمود چون او ميآمرزد گناه توبهكنندگان را در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از علماء كسى است كه تصديق كند قول او را فعلش و كسيكه تصديق نكند فعلش قولش را عالم نيست و در حديث ديگر وارد شده كه عالمترين شما كسى است كه ترسش از خدا بيشتر باشد و اخبار راجع بايتلاف علم با عمل و تلازم خشيت با معرفت بسيار است و كسانيكه بقدر امكان تلاوت ميكنند قرآن را و برپا ميدارند نماز را كه عمود دين است و انفاق ميكنند در راه خير از آنچه خداوند بآنها عطا فرموده پنهان و آشكار يا صدقات مستحبّه را در خفيه و
جلد 4 صفحه 387
زكوة واجب را ادا مينمايند در علن اميدوارند باميدى كه بجا و محلّ است از تجارت و كسب نمودن خودشان در دنيا نعيم ابدى آخرت را و آن تجارت كسادى و زيان و نابودى ندارد و اين اعمال را براى آن بجا مىآورند كه خداوند اجر كامل بايشان عطا فرمايد و خداوند هم آنها را بمقصودشان ميرساند بلكه بفضل و كرم خود زيادتر هم از ميزان استحقاقشان عطا ميكند بلكه اگر لغزشى هم از آنها بروز نموده باشد ميآمرزد و قدردانى ميكند از شكرگزارى آنها بجزاى احسن از اعمالشان در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت نموده كه مراد از زيادى فضل قبول شفاعت از آنها است براى كسيكه مستحق جهنّم شده از كسانيكه بايشان در دنيا خدمتى نمودهاند و بعضى شكور را بقبول كننده كم و عوض دهنده بر آن زياد تفسير نمودهاند و ظاهرا شكرگزارى هر كس بر حسب حال خودش و طرف او است و شكرگزارى مولى از بندهاش بهمين چيزها است كه ذكر شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ يَتلُونَ كِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقناهُم سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرجُونَ تِجارَةً لَن تَبُورَ «29»
بدرستي که كساني که تلاوت ميكنند كتاب الهي را و بر پا ميدارند نماز را و انفاق ميكنند از آنچه روزي كرديم آنها را چه پنهاني و چه آشكارا اميد دارند تجارتي را که هرگز از بين نميرود.
بعد از اينكه خداوند بيان خوف را فرمود بيان رجاء را ميفرمايد که مؤمن بايد بين خوف و رجاء باشد در بسياري از اخبار دارد که خوف و رجاء بايد مساوي باشد مثل دو سبابه نه سبابه و وسطي و در بعض اخبار دارد که رجاء بايد بر خوف زيادتي داشته باشد و جمع بين اينکه دو را باين نحو كردند که انسان نظر بخود كند خود را بين بهشت و جهنم ببيند و نداند كدام طرفي ميشود و اگر نظر بخداي خود كند اميدش بيشتر باشد: يا من سبقت رحمته غضبه و همين نحو که خوف بايد آثارش ظاهر باشد رجاء هم بايد آثارش ظاهر شود مجرد تمني نباشد لذا ميفرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ يَتلُونَ كِتابَ اللّهِ که تلاوت و قرائت قرآن عبادت بزرگيست که هر يك سوره بلكه در هر يك از آياتش چه فوائد دنيوي و چه مثوبات اخروي دارد که در مورد هر يك بيان شده بعلاوه تأكيدات زياد در قرآن و اخبار بر اينکه داريم ميفرمايد فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ القُرآنِ الي قوله تعالي- فَاقرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنهُ- الآيه (مزمل آيه 20) و براي ختم قرآن بالاخص در شهر رمضان که دارد زين العابدين چهل ختم قرآن داشتند که هر آيهاي ثواب يك ختم دارد.
وَ أَقامُوا الصَّلاةَ چه صلوات مفروضه و چه نوافل يوميه و چه صلوات مندوبه
جلد 15 - صفحه 27
و چه صلوات مبتدئه که فرمود الصلاة خير موضوع فمن شاء استقلّ و من شاء استكثر.
وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقناهُم چه انفاقات واجبه و چه مندوبه و چه صدقات مستحبه مخصوصا براي ترويج دين و اعلاء كلمه اسلام و بناء معابد و مزار.
سِرًّا وَ عَلانِيَةً مشروط بر اينكه خالي از قصد ريا و شوائب ديگر باشد.
يَرجُونَ تِجارَةً لَن تَبُورَ خبر انّ است يعني اينها اميدوارند تجارت و نفعي را که تمام شدني نيست و از بين رفتني نيست که بهشت و نعم آن و درجات آن باشد و اينکه مذكورات از باب مثال است و الا جميع عبادات اينکه نحوه است و تمامش مشروط بايمان است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 29)- معامله پرسود با پروردگار! از آنجا که در آیه قبل به مقام خوف
ج4، ص71
و خشیت عالمان اشاره شده بود در این آیه به مقام «امید و رجاء» آنها اشاره کرده، میفرماید: «کسانی که کتاب الهی را تلاوت میکنند، و نماز را بر پا میدارند، و از آنچه به آنها روزی دادهایم در پنهان و آشکار انفاق میکنند، آنها امید تجارتی دارند که نابودی و فساد و کساد در آن نیست» (إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ).
بدیهی است که «تلاوت» در اینجا به معنی قرائت سرسری و خالی از تفکر و اندیشه نیست، خواندنی است که سر چشمه فکر باشد، فکری که سر چشمه عمل صالح گردد، عملی که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوی دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است.
این انفاق گاهی مخفیانه صورت میگیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرّا».
و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة».
آری! علمی که چنین اثری دارد مایه رجاء و امیدواری است.
نکات آیه
۱ - انس با قرآن و تلاوت مستمر آن، برپایى نماز و انفاق در نهان و آشکار، از اوصاف عالمان راستین و اهل معرفت (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین یتلون کتب اللّه و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه «إنّ الذین...» در مقام بیان جمله «إنّما یخشى اللّه من عباده العلماء» است; یعنى، در توصیف عالمان خداترس مى باشد.
۲ - انس با قرآن و تلاوت پیوسته آن، برپایى نماز و انفاق در نهان و آشکار، از نشانه هاى خداترسى است. (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین یتلون کتب اللّه و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة)
۳ - ارزش و اهمیت تلاوت قرآن کریم (إنّ الذین یتلون کتب اللّه) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که تلاوت قرآن کریم، در ردیف برپایى نماز و انفاق، از اوصاف عالمان راستین و خداترسان قرار گرفته است.
۴ - اهمیت و برترى انفاق پنهانى نسبت به انفاق آشکار (و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) تقدم لفظى انفاق سرّى بر انفاق آشکار، مى تواند حکایت از تقدم رتبى نماید.
۵ - امکانات و دارایى هاى انسان، عطا و داده الهى است. (و أنفقوا ممّا رزقنهم)
۶ - اعتقاد به خدادادى بودن امکانات و دارایى ها، زمینه ساز پیدایش روحیه انفاق گرى در انسان (و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) از هدف هاى یادآورى این حقیقت (خدادادى بودن دارایى ها) در بیان لزوم انفاق، مى تواند تسهیل آن و ایجاد روحیه انفاق گرى در انسان ها باشد.
۷ - گستره دامنه انفاق، در تمامى موهبت ها، امکانات و دارایى هاى خدادادى است. (و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) با توجه به کلمه «ما» - که افاده معناى شمول و عموم مى کند - برداشت یاد شده به دست مى آید; یعنى، هر نوع دارایى و امکانات زندگى مشمول حکم انفاق مى باشد.
۸ - انفاق بخشى از دارایى ها و امکانات زندگى - و نه همه آنها - توصیه خداوند به انفاق کنندگان (و أنفقوا ممّا رزقنهم) برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که «من» در «ممّا» (من ما) به معناى «بعض» باشد. بنابراین «ممّا رزقناهم...»; یعنى، کسانى که بخشى از داریى هایشان را انفاق مى کنند.
۹ - اسلام در بردانده احکام فردى و اجتماعى و تنظیم روابط فرد با خدا و جامعه (و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) فریضه نماز، حکمى فردى و گویاى ارتباط میان فرد با خدا است و فریضه انفاق، حکمى اجتماعى و حاکى از رابطه فرد با جامعه است.
۱۰ - اخلاص و انگیزه خدایى داشتن، شرط انفاق مقبول و داراى پاداش (و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) از این که عالمان خداترس، در همه حال (نهان و آشکار) انفاق مى کنند، نشانگر اخلاص آنان است و خداوند از چنین انفاقى ستایش کرده و براى آن پاداش مقرر فرموده است.
۱۱ - اخلاص و انگیزه خدایى داشتن، از اوصاف عالمان راستین و اهل معرفت (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین ... و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة)
۱۲ - بشارت به عالمان خداترس، تلاوتگر قرآن، برپادارنده نماز و انفاق کننده در نهان و آشکار، مبنى بر تجارتى از بین نرفتنى (بهشت برین) از ناحیه خداوند (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین یتلون کتب اللّه و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة یرجون تجرة لن تبور) «بوار» (ریشه «لن تبور») به معناى شدت کسادى است و از آن جا که کسادى شدید موجب فساد و نابودى مى شود، این واژه در معناى «هلاک» به کار مى رود (برگرفته از مفردات راغب).
۱۳ - امید داشتن به رحمت و پاداش الهى - نه خود را مستحق آن شمردن - از ویژگى هاى عالمان خداترس، تلاوتگر قرآن، برپادارنده نماز و انفاق کننده در نهان و آشکار (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین یتلون کتب اللّه و أقاموا الصلوة ... یرجون تجرة لن تبور)
۱۴ - خداترسى، تلاوت قرآن کریم، برپاداشتن نماز و انفاق در نهان و آشکار، از عوامل امیدوارى به لطف و پاداش الهى (إنّما یخشى اللّه من عباده العلمؤا ... إنّ الذین یتلون کتب اللّه و أقاموا الصلوة ... یرجون تجرة لن تبور)
موضوعات مرتبط
- اخلاص: آثار اخلاص ۱۰
- اسلام: تعالیم اجتماعى اسلام ۹; تعالیم فردى اسلام ۹; جامعیت اسلام ۹; ویژگیهاى اسلام ۹
- امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۵
- امیدوارى: امیدوارى به پاداشهاى خدا ۱۳; امیدوارى به رحمت خدا ۱۳; عوامل امیدوارى به پاداشهاى خدا ۱۴; عوامل امیدوارى به لطف خدا ۱۴
- انفاق: آثار انفاق آشکار ۱۴; آثار انفاق پنهانى ۱۴; اخلاص در انفاق ۱۰; ارزش انفاق آشکار ۴; ارزش انفاق پنهانى ۴; انفاق آشکار ۱، ۲; انفاق پنهانى ۱، ۲; اهمیت انفاق پنهانى ۴; توصیه به انفاق ۸; زمینه انفاق ۶; شرایط پاداش انفاق ۱۰; شرایط قبول انفاق ۱۰; محدوده انفاق ۷، ۸
- انفاقگران: امیدوارى انفاقگران ۱۳; بشارت به انفاقگران ۱۲
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- بشارت: بشارت بهشت ۱۲; بشارت تجارت بى زیان ۱۲
- بهشت: جاودانگى در بهشت ۱۲
- خدا: بشارتهاى خدا ۱۲; توصیه هاى خدا ۸; عطایاى خدا ۵
- خشیت: آثار خشیت ۱۴; نشانه هاى خشیت ۲
- عقیده: آثار عقیده به منشأ ثروت ۶
- علما: اخلاص علما ۱۱; امیدوارى علما ۱۳; انفاق علما ۱; برپایى نماز علما ۱; بشارت به علما ۱۲; تلاوت قرآن علما ۱; صفات علما ۱، ۱۱، ۱۳
- قرآن: آثار تلاوت قرآن ۱۴; ارزش تلاوت قرآن ۳; امیدوارى تلاوت کنندگان قرآن ۱۳; انس با قرآن ۲; اهمیت تلاوت قرآن ۳; بشارت به تلاوت کنندگان قرآن ۱۲; تداوم تلاوت قرآن ۲
- نماز: آثار برپایى نماز ۱۴; امیدوارى برپاکنندگان نماز ۱۳; برپایى نماز ۲; بشارت به برپاکنندگان نماز ۱۲
منابع
- ↑ تفسیر عبدالغنى بن سعید الثقفى از عامه.