ص ٨

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ أُنْزِلَ‌ عَلَيْهِ‌ الذِّکْرُ مِنْ‌ بَيْنِنَا بَلْ‌ هُمْ‌ فِي‌ شَکٍ‌ مِنْ‌ ذِکْرِي‌ بَلْ‌ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ‌

ترجمه

آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او [= محمّد] نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهی را نچشیده‌اند (که این چنین گستاخانه سخن می‌گویند)!

ترتیل:
ترجمه:
ص ٧ آیه ٨ ص ٩
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الذِّکْرُ»: قرآن. این سخن را از راه تمسخر می‌گفتند (نگا: حجر / . «لَمَّا یَذُوقُوا»: هنوز نچشیده‌اند. «بَلْ»: برای انتقال از سببی به سبب دیگری از اسباب کفر آنان است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۸:

محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از جابر و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: ابوجهل با افرادى از قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: برادرزاده ات ما و خدایان ما را آزار می‌رساند.

به او بگو که از خدایان ما دست بردارد ما نیز از خداى او دست برمی‌داریم. ابوطالب کس نزد پیامبر فرستاد و او را نزد خود طلبید. پیامبر نزد ابوطالب آمد، دید در نزد او مشرکین گرد آمده اند پس از ورود فرمود: السلام على من اتبع الهدى یعنى سلام و درود بر کسانى که از هدایت حق پیروى کنند سپس نزد ابوطالب نشست.

ابوطالب گفتار ابوجهل را به وى گفت، پیامبر فرمود: من کارى به آن‌ها ندارم جز این که آنان را به کلمه اى که سیادت آنان در ذکر و گفتار آنست دعوت می‌کنم. ابوجهل گفت: آن کلمه کدام است، فرمود: بگویند لا اله الّا اللّه.

ابوجهل با قریش پس از شنیدن آن انگشتان خود را در گوش‌هاى خویش فروبردند و گفتند: ما تا به حال چنین کلمه اى نشنیده ایم سپس این آیات نازل شد.[۱]

ابن عباس گوید: ابوطالب مریض بود، قریش نزد او آمدند در حالتى که پیامبر در نزد وى بود قریش از دست محمد نزد ابوطالب زبان به شکایت گشودند. ابوطالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده از اینان چه می‌خواهى؟ پیامبر گفت: اى عمّ، از آن‌ها می‌خواهم که فقط یک کلمه واحدة را که به آن‌ها سیادت مى بخشد و سبب جزیه گرفتن از عجم می‌شود بر زبان جارى کنند. گفت: آن یک کلمه چیست؟ گفت: بگویند لا اله الّا اللّه.

قریش گفتند: عجیب است که ما تمام خدایان ما را به یک خدا تبدیل نمائیم سپس این آیات نازل گردید.[۲]

تفسیر

نکات آیه

۱ - برگزیده شدن پیامبراسلام(ص) از میان توده هاى عرب براى پیامبرى، امرى غیرمنطقى و ناممکن در نظر کافران و مشرکان (أءنزل علیه الذکر من بیننا)

۲ - پیامبراسلام(ص)، در نظر سران کفر و شرک، فاقد هرگونه ملاک برترى و شایستگى براى رسالت و دریافت وحى الهى (أءنزل علیه الذکر من بیننا) همزه در «أءنزل» براى استفهام انکارى است و قید «من بیننا» (از میان ما) قرینه است بر این که نفى و انکار آنان، مربوط به شایستگى پیامبر(ص) براى رسالت بود.

۳ - سران کفر و شرک، برگزیده شدن پیامبر(ص) را به رسالت بدون برخوردار بودن آن حضرت از امتیاز و شایستگى هاى لازم، دلیل نپذیرفتن دعوت او اعلام کردند. (أءنزل علیه الذکر من بیننا) قید «من بیننا» در حقیقت در مقام بیان تعلیل براى انکار رسالت است; یعنى، پیامبراسلام از میان ما انتخاب شده است و مانند ما هیچ امتیاز و برترى و شایستگى براى دریافت وحى ندارد; پس نمى توان ادعاى او را تصدیق کرد.

۴ - رویارویى سران شرک با پیامبراسلام(ص)، برخاسته از حسادت و خوى جاه طلبى آنان بود. (أءنزل علیه الذکر من بیننا) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که مقصود از «بیننا» خود سران کفر و شرک باشد. بر این اساس اعتراض آنان به انتخاب پیامبراسلام(ص) از میان آنها، مى تواند ناشى از جاه طلبى و حسادت آنان به آن حضرت باشد.

۵ - مخالفت سران کفر و شرک با پیامبراسلام، به خاطر شک و تردید آنان در اصل نزول وحى و الهى بودن قرآن بود; نه در شایستگى پیامبر(ص) براى رسالت. (أءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فى شکّ من ذکرى) «بل» در جمله «بل هم فى شکّ من ذکرى» براى اضراب مى باشد. بر این اساس مقصود از آیه شریفه این است که مخالفت سران کفر و شرک با رسول خدا، ناشى از شک و تردید آنان در درستى قرآن است و بحث از شایستگى آن حضرت براى رسالت، معلول چنین تردیدى مى باشد.

۶ - ذکر، از نام هاى قرآن (أءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فى شکّ من ذکرى)

۷ - قرآن، یادآور دانستنى هاى فراموش شده و بیدارگر فطرت خفته انسان ها (أءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فى شک من ذکرى) برداشت یاد شده از نام گذارى قرآن به «ذکر» استفاده مى شود.

۸ - سران کفر و شرک در صدراسلام، مردمى لجوج و حق ناپذیر بودند. (بل لمّا یذوقوا عذاب) جمله «بل لمّا یذوقوا عذاب» (بلکه هنوز عذاب مرا نچشیده اند) کنایه از این نکته است که آنان آن چنان در شک و تردید نسبت به قرآن به سر مى برند و زیر بار رسالت پیامبراسلام(ص) نمى روند که تنها با چشیدن عذاب الهى دست از مخالفت برمى دارند و به سخن حق تن در مى دهند. این نکته نشانگر اوج لجاجت و حق ناپذیرى آنان است.

۹ - سران کفر و شرک در عصر بعثت، مورد تهدید خداوند به عذاب استیصال (بل لمّا یذوقوا عذاب) برداشت یاد شده از لحن تهدیدآمیز آیه شریفه به دست مى آید.

۱۰ - سران کفر و شرک، مستحق چشیدن عذاب الهى استیصال اند. (بل لمّا یذوقوا عذاب)

موضوعات مرتبط

  • خدا: تهدیدهاى خدا ۹
  • ذکر :۶
  • رهبران: آثار جاه طلبى رهبران شرک ۴; آثار حسادت رهبران شرک ۴; آثار شک رهبران شرک ۵; آثار شک رهبران کفر ۵; بهانه جویى رهبران شرک ۳; بهانه جویى رهبران کفر ۳; بینش رهبران شرک ۲; بینش رهبران کفر ۲; تهدید رهبران شرک ۹; تهدید رهبران کفر ۹; حق ناپذیرى رهبران شرک ۸; حق ناپذیرى رهبران کفر ۸; رهبران شرک و محمد(ص) ۲، ۳; رهبران کفر و محمد(ص) ۲، ۳; عذاب استیصال رهبران شرک ۱۰; عذاب استیصال رهبران کفر ۱۰; لجاجت رهبران شرک ۸; لجاجت رهبران کفر ۸; مخالفت رهبران شرک ۵; مخالفت رهبران کفر ۵; منشأ مخالفت رهبران شرک ۴
  • عذاب: اهل عذاب ۱۰; تهدید به عذاب استیصال ۹
  • فطرت: عوامل تنبه فطرت ۷
  • قرآن: آثار شک در وحیانیت قرآن ۵; تعالیم قرآن ۷; ذکر بودن قرآن ۷; نامهاى قرآن ۶; نقش قرآن ۷
  • کافران: بینش کافران ۱
  • محمد(ص): بشر بودن محمد(ص) ۱; خاستگاه محمد(ص) ۱; عوامل مخالفت با محمد(ص) ۳، ۵; منشأ مخالفت با محمد(ص) ۴
  • مشرکان: بینش مشرکان ۱
  • نبوت: شگفتى نبوت بشر ۱

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.
  2. مسند احمد و صحیح نسائى و صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک.