سبإ ٧
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ |
ترجمه
سبإ ٦ | آیه ٧ | سبإ ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هَلْ نَدُلُّکُمْ؟»: آیا شما را رهنمود کنیم؟! مرادشان تمسخر پیغمبر بود و این است که واژه (رَجُلٍ) هم به کار بردهاند. انگار او را نمیشناسند. «مُزِّقْتُمْ»: متلاشی شدید. یعنی مردید و پوسیدید و خاک شدید و ذرّات خاکِ پیکرهایتان در گوشهها و کنارهای جهان، و چه بسا در بدن جانوران و گیاهان پراکنده گردید. «کُلَّ مُمَزَّقٍ»: کاملاً پراکنده. واژه (کلّ) مفعول مطلق است، و (مُمَزَّقٍ) مصدر میمی و بر وزن اسم مفعول و به معنی تمزیق، یعنی قطعه قطعه و تکّه تکّه کردن است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7»
و كسانى كه كفر ورزيدند، (به استهزا) گفتند: آيا شما را به مردى راهنمايى كنيم كه به شما خبر مىدهد هرگاه (در قبرها) كاملًا متلاشى شديد (بار ديگر) در آفرينش تازهاى (زنده) خواهيد شد؟
جلد 7 - صفحه 422
پیام ها
1- كفّار، بر ضدّ دين و مقدّسات تبليغ مىكنند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا» ولى جز تحقير و تمسخر، هيچ برهانى ندارند. «هَلْ نَدُلُّكُمْ»
2- كفّار، شخصيّتها و مقدّسات دينى را تحقير مىكنند تا زمينهى دور شدن مردم را فراهم آورند. «عَلى رَجُلٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7»
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند، يعنى منكران قريش بعضى مر بعضى را از روى طنز و سخريه نه بر وجه اعلام، زيرا هر يك مىدانستند آن را؛ پس بر وجه استهزاء گفتند به يكديگر، هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ: آيا دلالت كنيم شما را بر مردى كه خبر مىدهد شما را به اعجب عجائب، يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله مىگويد به شما، إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ: چون متفرق و پاره گردانيده شويد هر پاره ساختنى و متفرق گردانيدنى، يعنى چون اجزاى شما ريز ريز شده و به خاك مساوى شود بعضى
جلد 10 - صفحه 509
از آن در شكم طيور و سباع رود، و برخى را آب و باد در اطراف عالم پراكنده سازد، إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ: بدرستى كه شما هر آينه در آفرينش نو خواهيد شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «6» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» أَفْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8» أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «9»
ترجمه
و مىبينند آنانكه داده شدند دانش را آنچه فرو فرستاده شد بتو از پروردگارت آن راست و درست است و هدايت ميكند براه خداى غالب ستوده
و گفتند آنها كه كافر شدند آيا راهنمائى كنيم شما را بر مردى كه خبر دهد شما را چون پاره كرده شديد پاره كردنى تامّ و تمام همانا شما در آفرينش تازهايد
آيا نسبت داد بخدا دروغى را يا در او است جنونى بلكه آنانكه ايمان نميآورند بآن جهان در عذاب و گمراهى دورند
آيا نظر نكردند بآنچه در پيش رويشان است و آنچه باشد پشت سرشان از آسمان و زمين اگر بخواهيم فرو ميبريم آنها را بزمين يا مىافكنيم بر آنها پارههائى از آسمان همانا در اين هر آينه نشانهايست براى هر بنده بازگشت كنندهئى.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان امكان معاد در آيات سابقه اثبات آنرا فرموده به بيان جامعى از اين قرار كه علماء و دانشمندان عالم ميدانند و تصديق
جلد 4 صفحه 349
ميكنند كه قرآن تو حق است و از جانب خدا است چون كسى نتوانسته و نتواند مانند آن بياورد و تمام احكامش مطابق با حكمت و مصلحت و موجب هدايت مردم است بدين خداوند قادر توانايى كه ستوده است در جميع افعال و غالب است در تمام احوال لذا ديده ميشود كه علماء اهل كتاب با آنكه تمام منافع دنيوى آنها بقبول اسلام از دستشان ميرود بتدريج قرآن را مىبينند و مسلمان ميشوند و در آن تصريحات زياد بقيامت و معاد شده و معلوم ميشود آن حق است و هر چه در قرآن است حق و آورنده آن بر حق و با وجود اين كفّار از روى تعجّب ميگويند با يكديگر آيا ميخواهيد بشما ارائه دهيم مرديرا كه ميگويد وقتى شما مرديد و خاك شديد و اجزاء بدن شما پاره پاره و متفرّق شد و هر پاره و جزئى از آن در جائى قرار گرفت همانا شما دو مرتبه آفريده شده و در افراد مردم جديدى قرار خواهيد گرفت از يكى از اين دو امر خارج نيست يا اين مرد براى پيشرفت مقاصد خودش اين كار را بخدا نسبت ميدهد بدروغ و افترا ميزند يا ديوانه است كه چنين امر عجيبى را ادّعا ميكند و مقصودشان از آنمرد عقل كلّ و خاتم رسل صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود لذا خداوند هر دو طرف ترديد آنها را منع فرموده به بليغترين بيان مختصرى كه نه چنين است بلكه كسانيكه ايمان بدار جزاء و روز بازپسين ندارند در عذاب آنروز مخلّد و بلوازم و تبعات اين بىاعتقادى در دنيا معذّب و در وادى ضلالت و گمراهى و دورى از حق و حقيقت و اله و سر گردانند و تقديم عذاب بر ضلال با آنكه در رتبه مؤخّر است و اخبار از فعليّت آن براى اشاره بتحقّق آن است و تهديد آنها بعذاب دنيوى و اشاره بناراحتيهاى صاحبان اين فكر در دنيا كه اميدى بتلافى آنها در آخرت ندارند و استدلال فرموده بر آن باين تقريب كه آيا نظر نمىاندازند بسوى جهت مقابل و غير مقابل خودشان از آسمان و زمين كه بآنها از جوانب احاطه نموده بطوريكه راه گريز ندارند و در تحت سلطنت و قدرت و در ملك ما ميباشند اگر بخواهيم مانند قارون آنها را بزمين فرو بريم ميبريم و اگر بخواهيم مانند قوم شعيب پاره آتشى از آسمان بر سر آنها فرود آريم ميآوريم با چنين وسعت ملك و احاطه و قدرت و سلطنتى چگونه نميتوانيم اجزاء متفرّقه آنها را جمع آورى و حيات دهيم در اين ملاحظات دليل روشنى است بر معاد از براى هر بندهاى كه رجوع بحق و آثار دالّه بر آن نموده و
جلد 4 صفحه 350
بدرگاه بارى انابه و توبه ميكند براى درك حقائق و بخشش گناهان خود و ان يشأ يخسف او يسقط هر سه بياء نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ «7»
و گفتند كساني که كافر هستند آيا دلالت كنيم شما را به مردي که خبر ميدهد به شما که موقعي که شما اعضاء بدن شما از هم پاشيده شد به تمام پاشيدگي که جز خاكي بيش نيستيد به درستي که شما هر آينه جديدا خلق ميشويد.
كفار و بسياري از مسلمين در موضوع معاد طوائفي هستند. يك دسته منكر اصل معاد هستند مثل طبيعي دهري، يك دسته معاد روحاني ميگويند. يك دسته قالب مثالي ميگويند. يك دسته بدن حور قليايي ميگويند. و بالجمله معاد جسماني را که با همين بدن عنصري زنده، ميشوند منكر هستند و تمام مشمول اينکه جمله هستند که:
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ که پيغمبر اكرم باشد.
يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ كأنه ميگويند که اينکه رجل دروغ به اينکه بزرگي ميگويد که چون خاك و پوسيده شديد، إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ نميدانم اينها خلقت انسان را از خاك محال عقلي مي دانند يا محال عادي يا قدرت الهي را منكر ميشوند! در همين دنيا چه قدر حيوانات از خاك
جلد 14 - صفحه 546
زنده ميشوند، چه اندازه از نطفه چه اندازه از تخم و هسته و دانه بلكه از نيستي به هستي آمدند قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ (يس آيه 79).
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 7)- در این آیه بار دیگر به مسأله قیامت و رستاخیز باز میگردد و بحثهای گذشته را به صورت دیگری تکمیل میکند، میفرماید: «و کافران گفتند:
آیا مردی را به شما نشان دهیم که خبر میدهد هنگامی که همگی خاک شدید و ذرات بدن شما از یکدیگر جدا شد و هر یک در گوشهای قرار گرفت (و یا شاید جزء بدن حیوان یا انسان دیگری شد) بار دیگر به آفرینش تازهای باز میگردید»؟! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ).
به نظر میرسد اصرار آنها بر مسأله انکار معاد از دو امر سر چشمه گرفته، نخست این که: چنین میپنداشتند معادی که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله مطرح میکرد (معاد جسمانی) مطلبی است آسیبپذیر! دیگر این که اعتقاد به معاد و یا حتی قبول احتمالی آن به هر حال در انسان
ج4، ص29
ایجاد مسؤولیت و تعهد میکند، و این مطلبی بود که برای سردمداران کفر سخت خطرناک محسوب میشد.
نکات آیه
۱ - استهزاى پیامبر(ص) از سوى کافران، به خاطر تبلیغ آن حضرت از معاد (و قال الذین کفروا) تعبیر «رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق» قرینه است بر این که استفهام در این آیه، براى استهزا و تمسخر است و حقیقى نیست.
۲ - کافران، به خاطر استبعاد معاد، منکر آن بودند. (و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) از تعبیر «رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق...» استفاده مى شود که آنان از طرح مسأله معاد شگفت داشتند و چنین امرى آنان را به انکار معاد واداشته بود.
۳ - بازآفرینى انسان ها پس از قطعه قطعه و پراکنده شدن اجزاى بدنشان، امرى ناشدنى در دیدگاه کافران (و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) «مزق» در لغت به معناى پاره پاره شدن و قطعه گردیدن است (العین).
۴ - رفتار کافران با شخصیت پیامبر(ص)، برخوردى تحقیرآمیز و در حد شخصیتى فاقد شهرت و موقعیت (هل ندلّکم على رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق) ذکر نکردن شخصیت حقوقى پیامبر(ص) به عنوان رسول خدا و یا نگفتن نام آن حضرت و آوردن عنوانى نکره، حکایت از موضوع یاد شده دارد.
۵ - کافران، به دلیل امکان نداشتن بازآفرینى انسان ها، وقوع قیامت را منکر بودند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة ... و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) این آیه عطف به آیه «و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة...» است و به منزله اقامه دلیل براى آن مى باشد.
۶ - سخن گفتن پیامبر(ص) از بازآفرینى انسان ها در قیامت (رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید)
۷ - منکران وقوع قیامت، در صدد بودند تا با طرح عدم امکان بازآفرینى اجساد قطعه قطعه شده انسان ها پس از مرگ، عقیده خود را توجیه کنند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة ... و قال الذین کفروا هل ندلّکم على رجل ینبّئکم إذا مزّقتم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴
- انسان: انسان ها در قیامت ۶; تجدید حیات انسان ۳، ۵، ۶
- قیامت: تلاش مکذبان قیامت ۷; توجیه گرى مکذبان قیامت ۷; مکذبان قیامت ۵
- کافران: استهزاهاى کافران صدراسلام ۱; بینش کافران ۲، ۳، ۵; روش برخورد کافران صدراسلام ۴
- محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۱; تبلیغ محمد(ص) ۱; تحقیر محمد(ص) ۴; تعالیم محمد(ص) ۶
- معاد: آثار تبلیغ معاد ۱; استبعاد معاد ۲، ۳; استبعاد معاد جسمانى ۷; معاد جسمانى ۶; مکذبان معاد ۲
منابع