ریشه زبر
تکرار در قرآن: ۸(بار)
«زُبُر» جمع «زبرة» (بر وزن لقمه) به معناى قسمتى از موى پشت سر حیوان است که آن را جمع و از بقیه جدا کنند، سپس این واژه به هر چیزى که مجزا از دیگرى شود، اطلاق شده است، بنابراین جمله «فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُراً» اشاره به تجزیه امت ها به گروه هاى مختلف است.
بعضى نیز احتمال داده اند: «زُبُر» جمع «زبور» به معناى کتاب بوده باشد، یعنى هر یک از آنها دنباله رو کتابى از کتب آسمانى شدند، و بقیه کتب الهى را نفى کردند، در حالى که همه از مبدأ واحدى سرچشمه گرفته بود. ولى جمله «کُلُّ حِزْب بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» تفسیر اول را تقویت مى کند چرا که از احزاب مختلف و تعصب هر یک از آنها بر گفته هاى خویش سخن مى گوید.
«زُبُر» جمع «زبور» به معناى کتاب هایى است، و در اصل از مادّه «زبر» (بر وزن ابر) به معناى نوشتن است.
در این که فرق میان «بیّنات»، «زبر» و «کتاب منیر» چیست؟ مفسران نظرات مختلفى اظهار داشته اند، که از همه روشن تر دو تفسیر زیر است:
1 ـ «بیّنات» به معناى دلائل روشن و معجزاتى است که حقانیت پیامبر را به ثبوت مى رساند، اما «زبر» جمع «زبور» به معناى کتاب هایى است که خط آنها با استحکام نوشته شده (همچون نوشته بر سنگ و مانند آن)، که در اینجا کنایه از استحکام مطالب آن است. و به هر حال، اشاره به کتاب هایى است که قبل از موسى(علیه السلام) نازل شده، در حالى که «کتاب منیر» اشاره به کتاب موسى و کتب آسمانى دیگرى است که بعد از آن نازل گردیده (زیرا در قرآن مجید در سوره «مائده» آیات 44 و 46 از «تورات» و «انجیل» به عنوان هدایت و نور، یاد شده، و در آیه 15 همان سوره در مورد قرآن مجید تعبیر «نور» نیز آمده است).
2 ـ منظور از «زبر» آن قسمت از کتب انبیاء است، که تنها محتوى پند و اندرز و نصیحت و مناجات بوده (مانند «زبور» داود(علیه السلام)) و اما «کتاب منیر» آن دسته از کتاب هاى آسمانى است که، داراى احکام و قوانین و دستورات مختلف اجتماعى و فردى است، مانند «تورات»، «انجیل» و «قرآن» و این تفسیر مناسبتر به نظر مى رسد.
«زُبُر» جمع «زبور» در سوره «قمر» اشاره به نامه اعمال آدمیان مى باشد، بعضى، نیز احتمال داده اند: منظور از آن «لوح محفوظ» باشد، ولى این معنا با صیغه جمع سازگار نیست.
قاموس قرآن
(بر وزن عنق) جمع زبور است و هر كتاب حكمت را زبور گويند (مجمع) صحاح و قاموس و اقرب مطلق كتاب گفتهاند. راغب گويد به هر كتابى كه با حروف درشت باشد زبور گويند و بعضى گفتهاند زبور كتابى است كه در آن حكم عقليه باشد نه احكام بر خلاف كتاب است . [شعراء:196]. و آن در كتابهاى گذشتگان است [قمر:52و53]. ظاهراً مراد از زبرنامه هاى اعمال است زبر بر وزن فلس به معنى نوشتن غيره است «زبرت الكتاب: كتبته» (اقرب). در دو آيه از قرآن كتاب با زبر توأم آمده است [آل عمران:184]، [فاطر:25]. طبرسى فرموده زبر گفتن نسبت به مواعظ و كتاب گفتن نسبت به تأليف حروف آن است، اين به نظر نگارنده بعيد است حال آنكه خودش زبور را كتاب حكمت معنى كرده است لازم بود ميان زبور مخصوص است به كتاب حكمتها و كتاب در عرف قرآن آن است كه حاوى احكام و شرايع باشد. در صافى نيز زبر را كتاب مواعظ و حكم كتاب را كتاب شريعت خوانده است الميزان نيز نزديك به ان مىگويد. به نظر مىآيد كه زبر همانطور كه نقل شد كتاب مواعظ باشد كه بسيارى از پيامبران احكام و شريعت پيغمبر سابق را تبليغ كرده و از خود فقط مواعظ و حكمتها مىآوردند. ايضاً به نظر مىآيد در آياتيكه حكمت و كتاب آمده مثل [بقره:231]. مراد از حكمت همان زبر است كه در آيات ديگر آمده است. * [كهف:96]. زبر به ضمّ (ز) و فتح (ب) جمع تكّه بزرگ آهن است (مفردات - اقرب) يعنى تكههاى بزرگ آهن را پيش من آوريد تا چون ميان دو لبه كوه را مساوى كرد گفت در آن بدميد. * [مؤمنون:53]. زبر در آيه احتمال دارد جمع زبورباشد يعنى كارشان را تكّه تكّه كرده به صورت كتابها در آورند و شايد جمع زبره باشد كه از اقرب نقل شد در آن صورت به قول راغب مراد از آن به طور استعاره احزاب است يعنى امرشان را جدا كرده و حزبها شدند. در مجمه گويد: در دينشان متفرق شدند و آن راكتابها قرار دادند و بنابر قرائت ابن عامر كه زُبَراً بر وزن (صُرَد) خوانده است معنى آن جماعات است يعنى «تَفَرَّقوا اَحْزاباً» نصب زُبُراً براى حال است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الزُّبُرِ | ۴ |
زُبَرَ | ۱ |
زُبُراً | ۱ |
زُبُرِ | ۱ |
بِالزُّبُرِ | ۱ |