روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۶
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، بَابُ الْوَقْفِ وَ الصَّدَقَةِ وَ النُّحْل
و روي العباس بن معروف عن علي بن مهزيار قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۵ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۰۴
و عبّاس بن معروف، از علىّ بن مهزيار روايت كرده است كه گفت: به امام ابو جعفر عليه السّلام نوشتم كه فلان شخص مزرعهاى را خريده، و آن را وقف كرده، و خمس آن را براى شما قرار داده است، و اكنون در باره اينكه سهم شما از آن زمين را بفروشد، يا بحساب خودش بهمان مبلغى كه خريده است تقويم كند، يا همچنان آن را بصورت موقوفه باقى گذارد، رأى شما را همى جويد، امام عليه السّلام نوشت: بفلان شخص اعلام كن، كه من او را بفروختن سهم خودم از آن مزرعه و رساندن بهاى آن بمن همى فرمايم و به او اعلام كن كه بخواست خدا اين همان رأى منست، و يا اگر براى او آسانتر باشد آن را بحساب خودش تقويم كند. راوى گفت: و به آن امام نوشتم كه آن مرد گفته است، كه ميان كسانى كه اين مزرعه بر ايشان وقف شده، اختلاف شديدى وجود دارد، و او از آن ميترسد كه كار اين اختلاف در ميان ايشان بالا گيرد، پس اگر مصلحت را در آن مىبينيد كه اين وقف را بفروشد، و بهر يك از ايشان آنچه را بر او وقف كرده است تسليم كند او را بفرمائيد تا چنين كند. امام عليه السّلام بخطّ خود براى من نوشت: به او اعلام كن كه رأى من اينست كه اگر از وجود اختلاف ميان صاحبان وقف اطّلاع دارد، و فروختن وقف را بهتر ميداند، آن را بفروشد، زيرا بسا كه اختلاف، تلف اموال و نفوس را در پى داشته باشد! مصنّف اين كتاب- رحمه اللَّه- گفت: اين وقفى بوده كه به آن جمع اختصاص داشته،و مربوط بنسل بعد نبوده، و اگر به ايشان و اولادشان تا زمانى كه زاد و ولد كنند، و پس از آن تا پايان جهان و انقراض جهانيان بفقراء مسلمين تعلّق ميداشت، فروختن آن هرگز جايز نميبود.