روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۰۲
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات
روي يونس بن عبد الرحمن عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۰۱ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۰۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۶۱
عبد اللَّه بن سنان گويد: پرسيدم از امام صادق عليه السّلام در باره دزدى كه بر زنى در آمده، و أثاث خانهاش را جمعآورى كرده، و سپس شهوت بر او غلبه كرده و با زن در آويخته، و در حال فرزند زن به حركت آمده بيدار گشته و به دزد حمله كرده، و دزد با تيرى كه بهمراه داشته آن فرزند را كشته، و چون فارغ شده اثاث را حمل كرده تا بيرون برد زن برخاسته و با همان تير دزد او را كشته است، سپس خويشان دزد فرداى آن روز آمده و خون او را مىطلبند؟ امام صادق عليه السّلام فرمود: اولياء سارق كه خون او را طلب كردهاند ضامن ديه غلام هستند، و دزد در ما ترك خود ضامن چهار هزار درهم است براى آنكه بعنف با زن در آويخته زيرا كه او زانى است و آن غرامت در مال اوست، و بر آن زن چيزى نيست در اينكه دزد را كشته است، زيرا كه وى سارق بوده است.