روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۲۱
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات
و روي ابن محبوب عن ابيه عن حماد بن زياد عن سليمان بن خالد عن ابي عبد الله ع قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۲۰ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۲۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۱۹
سليمان بن خالد گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: مردى با استخوان به گوش شخصى كوفته و مضروب مدّعى است كه شنوائىاش بكلّى از بين رفته است حكم چيست؟ فرمود: يك سال صبر كنند و دو تن عادل بر وى بگمارند كه وضع وى را زير نظر بگيرند، پس اگر آمدند و شهادت دادند كه او شنيد، و شنيدن خود را پاسخ داد، پس ادّعايش باطل است و حقّى ندارد و چنانچه در طول اين مدّت چيزى نشنيد پس سوگندش دهند، بعد ديه او را بپردازند. گويد: عرض كردم اگر پس از گرفتن ديه گوشش شنيد چه؟ فرمود: اين چيزى است كه خداوند متعال به بخشش به او باز گردانيد است، گويد: و پرسيدم در باره چشم كه صاحبش ادّعا مىكند نمىبيند چه؟ فرمود: يك سال مهلت دهند و سپس او را سوگند دهند كه نمىبيند، آنگاه ديه را به او بپردازند، عرض كردم: اگر پس از آن يك سال و گرفتن ديه چشمش ديد پيدا كرد چه حكمى دارد؟ فرمود: اين چيزيست كه خداوند به او عطا فرموده است.