روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۸۸
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات
و روي علي بن الحكم عن ابان عن اسماعيل بن الفضل قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۸۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۸۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۰۳
و اسماعيل بن فضل گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد ريختن خون مجوسى و يهودى و نصرانى پرسيدم كه هر گاه با مسلمين دغلى كردند و آشكارا دشمنى نمودند، اگر كسى آنها را كشت، بر قاتل چيزى هست؟ فرمود: نه، مگر اينكه بكشتن آنها عادت كند، گويد: پرسيدم آيا مسلمان را براى ذمّى و اهل كتاب مىكشند اگر از آنها بكشد، فرمود: نه، مگر اينكه عادت به اين كار داشته باشد و دستبردار نباشد كه او را با كمال خفّت و خوارى مىكشند. و هر گاه يهودى و نصرانى و مجوسى بر عهد و پيمان خود پايبند نبودند و شرايط ذمّه را كه گفتيم بجاى نياوردند (آنچه گذشت) پس بر كسى كه يكى از آنها را بكشد (بعمد) هشتصد درهم دادن ديه واجب مىشود، و مسلمان را براى آنها قصاص نكنند نه در قتل، نه در جراحات و زخمها، همچنان كه در اوّل اين فصل ذكر كرديم، و مخالفت با امام و سرباز زدن از فرمان او است كه موجب قتل است در چيزى كه از اين پستتر باشد، چنان كه در مورد كسى كه از همسر خود بخوردن سوگند دورى گزيند و چهار ماه بگذرد و امام او را برجوع يا طلاق امر كند و وى هر گاه امتناع ورزد نه باز گردد و نه طلاق دهد كشته شود، براى اينكه از فرمان امام سر باززده است.