روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۹۴۷
از الکتاب
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، بَابُ الصَّيْدِ وَ الذَّبَائِح
روي :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۹۴۶ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۹۴۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۴۴۷
و روايت شده در باره كسى كه ماهيى را يافت و نمىدانست كه مىتوان آن را خورد يا نه، پس بيخ ذنب يا بيخ دو گوش او را بشكند، چنانچه به كبودى مىرفت از آنهاست كه نبايد خورده شود، و اگر به سرخى مىرود پس از آنهاست كه مىشود آن را خورد. شرح: «در پارهاى از نسخهها به جاى «اصل ذنبه» «اصل اذنيه» مىباشد، يعنى گوشها». و اگر مارى، ماهى كوچكى را ببلعد سپس آن را بيرون افكند و آن ماهى زنده باشد و جست و خيز كرده خود را به زمين كوبد، پس اگر فلس آن جدا شده و بىفلس است خوردنى نيست و اگر همان طور كه بلعيده بوده با فلس مردهاش را بيرون انداخت حلال و خوردنى است.