روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۴۶۲
از الکتاب
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ الْمَعِيشَة
روي عن عيسي بن شقفي :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۴۶۱ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۴۶۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۴۰
يكى از شيعيان كوفه گفت: عيسى شقفى كه مردى ساحر بود و مردم به او مراجعه مىكردند و او براى كارش از آنها اجرت مىگرفت، گويد: به حجّ خانه خدا رفتم و در منى حضرت صادق عليه السّلام را ملاقات كرده به او عرض كردم: فدايت شوم من مردى هستم كه كارم سحر است و براى اين عمل اجرت مىگيرم، و حجّ بجاى آوردهام و خداوند بر من ديدار شما را روزى فرمود و اكنون توبه كرده، به خدا بازمىگردم آيا فكر مىكنيد راه چارهاى براى من باشد؟ فرمود: به كارت ادامه بده امّا سحر را بگشا و مبند. «يعنى در باطل كردن سحر ديگران كار كن نه در سحر نمودن ديگران.»