روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۴۳

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، بَابُ مَعْرِفَةِ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا النَّار

روي هشام بن الحكم و ابو بصير عن ابي عبد الله ع قال :

وَ كَانَ رَجُلٌ فِي اَلزَّمَنِ اَلْأَوَّلِ طَلَبَ اَلدُّنْيَا مِنْ حَلاَلٍ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهَا وَ طَلَبَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهَا فَأَتَاهُ اَلشَّيْطَانُ فَقَالَ لَهُ يَا هَذَا إِنَّكَ قَدْ طَلَبْتَ اَلدُّنْيَا مِنْ حَلاَلٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَيْهَا فَطَلَبْتَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَيْهَا أَ فَلاَ أَدُلُّكَ عَلَى شَيْ‏ءٍ تُكْثِرُ بِهِ دُنْيَاكَ وَ تُكْثِرُ بِهِ تَبَعَكَ فَقَالَ بَلَى قَالَ تَبْتَدِعُ دِيناً وَ تَدْعُو إِلَيْهِ اَلنَّاسَ فَفَعَلَ فَاسْتَجَابَ لَهُ اَلنَّاسُ فَأَطَاعُوهُ فَأَصَابَ مِنَ اَلدُّنْيَا ثُمَّ إِنَّهُ فَكَّرَ فَقَالَ مَا صَنَعْتُ اِبْتَدَعْتُ دِيناً وَ دَعَوْتُ اَلنَّاسَ إِلَيْهِ وَ مَا أَرَى لِي تَوْبَةً إِلاَّ أَنْ آتِيَ مَنْ دَعَوْتُهُ فَأَرُدَّهُ عَنْهُ فَجَعَلَ يَأْتِي أَصْحَابَهُ اَلَّذِينَ أَجَابُوهُ فَيَقُولُ إِنَّ اَلَّذِي دَعَوْتُكُمْ إِلَيْهِ بَاطِلٌ وَ إِنَّمَا اِبْتَدَعْتُهُ فَجَعَلُوا يَقُولُونَ‏ كَذَبْتَ هُوَ اَلْحَقُّ وَ لَكِنَّكَ شَكَكْتَ فِي دِينِكَ فَرَجَعْتَ عَنْهُ فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ عَمَدَ إِلَى سِلْسِلَةٍ فَوَتَدَ لَهَا وَتِداً ثُمَّ جَعَلَهَا فِي عُنُقِهِ‏ وَ قَالَ لاَ أَحُلُّهَا حَتَّى يَتُوبَ اَللَّهُ عَلَيَّ فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيٍّ مِنَ اَلْأَنْبِيَاءِ قُلْ لِفُلاَنٍ وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَوْ دَعَوْتَنِي حَتَّى تَنْقَطِعَ أَوْصَالُكَ مَا اِسْتَجَبْتُ لَكَ حَتَّى تَرُدَّ مَنْ مَاتَ عَلَى مَا دَعَوْتَهُ إِلَيْهِ فَيَرْجِعَ عَنْهُ‏


من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۴۲ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۴۴
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۳
بخش : باب معرفة الكبائر التي أوعد الله عز و جل عليها النار
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ بَابُ مَعْرِفَةِ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا النَّار
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۰۰

هشام بن حكم و ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده‏اند كه فرمود: مردى در قديم الأيّام دنيا را از راه حلال طلب كرد بدست نياورد و نتوانست بدان برسد، و از راه حرام طلب كرد باز نتوانست بدست آورد، پس شيطان نزد او آمده گفت: اى مرد تو دنيا را از راه حلال خواستى بدست نياوردى، از راه حرام كوشش نمودى بدست آرى موفّق نگشتى، اكنون تو را بكارى دلالت كنم كه دنيا بتو رو آورد و ثروتى بدست آرى و مريدانت فراوان شوند؟ مرد گفت: آرى، شيطان گفت دينى مى‏آورى و مردم را بدان دعوت ميكنى مرد سخن شيطان را بكار بست و مردم از وى پذيرفتند و گرد او جمع شدند و اطاعتش نمودند، و از اين راه ثروتى بدست آورد و دنيايش آباد شد، سپس با خود انديشيد، و گفت: اين چه عمل زشتى بود كه انجام دادم، دين اختراع كردم و مردم را بدين دروغين خواندم و گمان نمى‏كنم توبه‏ام پذيرفته شود مگر آنكه بروم و هر كس را كه دعوت كردم و او پذيرفته از آن دين افترائى بازگردانم، پس شروع كرد و نزد اتباع خود آمد. و مى‏گفت: آنچه من شما را بدان خواندم باطل و نادرست بود و من از پيش خود ساخته بودم، آنان در پاسخ وى مى‏گفتند: دروغ مى‏گوئى آن حقّ است، و ليكن تو خود در دينت بشك افتاده‏اى و از آن رجوع كرده‏اى، پس مرد چون چنين ديد زنجيرى برگرفت و يكسر آن را بجائى كوبيد و سر ديگر را به گردن خود بست و گفت: اين زنجير را از گردن باز نگيرم تا اينكه خداوند مرا ببخشد و از سر گناهم بگذرد، پس خداوند عزّ و جلّ بيكى از پيمبرانش وحى فرستاد كه بفلان كس بگو: سوگند به عزّت و جلالم اگر آنقدر مرا بخوانى كه همه رگهايت از هم بگسلد، عذرخواهى تو را نپذيرم جز آنكه آنان كه بدين تو مرده‏اند زنده كنى و آنها از آن دين برگردند.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)