روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۸۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ النَّوَادِر
:
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۸۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۸۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۶۷
مردى از ياران امير مؤمنان عليه السّلام از زنهايش شكايت داشت، امير عليه السّلام بپا خواست و خطاب بمردم فرمود: اى گروه مردم بهيچ وجه از همسرانتان پيروى نكنيد (و لو در كارهاى خير تا در كار شرّ توقّع نكنند) و مالى بآنها نسپاريد، و اختيار امور زندگى را بايشان ندهيد تا آنان مديريّت خانواده را در دست گيرند، زيرا اگر آنها را با مرادشان آزاد گذاريد خود و خانواده خود را بهلاكت اندازند، و از دستور خداوند تجاوز نمايند، آرى ما آنها را در هنگامى كه بچيزى نياز دارند بىپروا يافتيم، در مقام طغيان شهوت كم صبر و ناپايدار، تكبّر و خود را بزرگ دانستن خوى آنها است تا پير و سالخورده باشند، و خود پسندى و خود خواهى هماهنگ ايشانست هر چند عاجز باشند، اگر از چيز اندكى منع شوند از آن بسيار كه منع نشدهاند قدر دانى نكنند، نيكىها را فراموش كنند، و شرّها را بياد بسپارند، به بهتان زدن خود را ساقط كنند، و در فساد و ستم سركشى و ترك تازى نمايند، و خود را در اختيار شيطان نهند به سبب كارهائى كه در سر هوس آن دارند، پس شما اى شوهران با آنان هميشه بمدارا رفتار كنيد، و با زبان نرم با ايشان سخن گوئيد، شايد اصلاح شده كارهايشان را نيكو و با دقّت انجام دهند.