روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۴۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، أَبْوَابُ الْقَضَايَا وَ الْأَحْكَام-بَابُ الِاحْتِيَاطِ فِي إِقَامَةِ الشَّهَادَة
روي عن علي بن سويد قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۴۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۴۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۹۰
علىّ بن سويد گويد: به امام هفتم عليه السّلام عرض كردم پارهاى از اين قوم (مخالفين ما در مذهب) عليه يكى از برادران امامى من مرا به شهادت مىطلبند آيا شهادت را ادا كنم؟ فرمود: آرى، شهادت را اقامه نما حتى اگر مىترسى كه به ضرر برادر دينيت باشد. مؤلّف كتاب گويد: من اين خبر را همين طور در نسخه خود ديدم امّا در نسخه ديگر اين طور بود كه: «اگر ترسيدى كه به برادرت ضررى رسد پس شهادت مده. بعد گويد: معناى اين دو لفظ نزديك است، و آن اينست كه هر گاه كافرى بر مؤمنى حقّى داشت و آن مؤمن مالدار و ثروتمند بود واجب است بدان شهادت دهى عليه او، حتى اگر به سبب نقصان مالش به او ضرر رسد، امّا هر گاه مؤمن بدهكار، نادار و بىچيز بود و شاهد، فقر و ندارى او را مىدانست در اين صورت جايز نيست عليه او اقامه شهادت كند و ضررى به او رساند تا زندانى شود يا از خانه و كاشانهاش بيرونش كنند و يا خادمش را كه غلام زر خريد اوست از وى بستانند و همين طور جايز نيست بر مرد مسلمان كه شهادت دهد بشهادتى كه مؤمنى بخاطر كافرى كشته شود، و هر كجا غير از اين موارد شد واجب است عليه مؤمن شهادت دهد، زيرا در صفات مؤمن ذكر شده است كه سرّ كسى را نزد دوستان فاش نسازد و حتّى به نفع دشمنان اگر باشد كتمان شهادت نكند.