روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۶۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج
و روي الحسن بن محبوب عن علي بن رياب عن محمد بن قيس :
من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۶۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۶۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۳ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵
و حسن بن محبوب از علىّ بن رئاب از محمد بن قيس روايت كرده است كه گفت: از امام باقر عليه السّلام بهنگامى كه در مكّه براى مردم سخن مىگفت شنيدم كه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نماز فجر را با امامت بر اصحاب خود بجاى آورد. و آنگاه بگفتگو با ايشان بنشست تا زمانى كه خورشيد برآمد، پس حاضران يك يك بپا خاستند، تا آنكه جز دو مرد يكى از انصار و ديگرى از ثقيف با او باقى نماند، پس پيمبر صلّى اللَّه عليه و آله با ايشان گفت: من دانستم كه شما را حاجتى است و ميخواهيد در باره آن از من سؤال كنيد، پس اگر بخواهيد پيش از آنكه بپرسيد شما را از حاجتتان خبر دهم، و اگر بخواهيد خود سؤال كنيد. آن دو گفتند: يا رسول اللَّه بهتر آنست كه شما ما را خبر دهيد و در اين باره آغاز سخن كنيد، زيرا در رفع ابهام مؤثّرتر و از شكّ و ريب دورتر و براى ايمان استواركنندهتر است. پس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: امّا تو اى مرد انصارى از قومى هستى كه ديگران را بر خود مقدّم ميدارند، و تو فردى شهرنشينى، و اين مرد ثقفى فردى چادرنشين است، پس آيا در طرح سؤال به او ايثار ميكنى؟ و نوبت و فرصت را به او همى گذارى؟ مرد انصارى گفت: آرى، پيمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: امّا تو اى مرد ثقفى نزد من براى اين آمدهاى تا در باره وضويت و نمازت و فائدهاى كه در آنها براى تو نهاده است از من سؤال كنى اكنون بدان كه تو چون دست خود را (براى وضو) در آب بزنى و بگوئى بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم گناهانى كه دستهاى تو مرتكب شدهاند فرو مىريزد، و چون روى خود را بشوئى گناهان چشمانت با نگريستنشان، و دهانت با تلفّظ بآن انجام دادهاند افشانده و ريخته مىشوند، و چون دو ذراع خود را بشوئى گناهان از راست و چپ تو پراكنده گردند، و چون سر و گامهايت را مسح كنى گناهانى كه در پى آنها رهسپارشدهاى فرو ميريزد، پس اين فائدهاى است كه در وضوى تو نهاده شده است. و چون بنماز ايستى، و روى دل بسوى معبود آورى، و أمّ الكتاب- يعنى سوره حمد- و سورهاى را كه خواندنش براى تو ميسّر باشد بخوانى، و پس از آن ركوع كنى و ركوع و سجود نماز را كامل بجا آورى، و تشهّد و سلام را اداء كنى، و هر گناه كه ميان تو و نمازى كه از پيش خواندهاى تا نماز اخير كه از تو سرزده باشد براى تو آمرزيده مىشود. و اين فائدهاى است كه در نماز تو نهاده شده است. امّا تو اى مرد انصارى، پس همانا آمدهاى تا در باره حج و عمرهات و ثوابى كه در آنها براى تو موجود است از من سؤال كنى، پس بدان كه تو چون براه حجّ روى آورى، و بر مركب خود سوار شوى و بگوئى: بنام خدا، و مركبت تو را به پيش برد، گامى بر زمين نمىنهد و گامى برنميدارد جز آنكه خداى عزّ و جلّ ثوابى براى تو مىنويسد، و گناهى از تو محو مىكند، و چون احرام ببندى و لبّيك بگوئى خداى تعالى براى تو در هر لبّيك كه گوئى ده ثواب مىنويسد، و ده گناه را از تو محو مىكند، و چون هفت بار گرد خانه طواف كنى، به اين وسيله عهدى و ذكرى نزد خدا براى تو بوجود مىآيد كه پروردگارت از تو شرم ميدارد كه پس از آن عهد و ذكر تو را عذاب كند، و چون در محلّ مقام ابراهيم دو ركعت نماز كنى خدا دو هزار ركعت نماز مورد قبول براى تو مىنويسد، و چون هفت بار در ميان صفا و مروه سعى بجاى آورى براى تو نزد خداى عزّ و جلّ ثوابى خواهد بود بمانند ثواب كسى كه پياده از سرزمينهاى خود بحجّ رفته باشد و نيز بمانند ثواب كسى كه هفتاد برده مؤمن را آزاد كرده باشد، و چون تا وقت غروب در عرفات وقوف كنى اگر گناهانى برابر ريگهاى انباشته و كف دريا را بر دوش داشته باشى هر آينه خدا آن را براى تو مىبخشد و از تو درمىگذرد، پس چون جمرات را رمى كنى خدا در آينده زندگى تو در برابر هر سنگريزهاى ده ثواب براى تو مىنويسد، پس چون سر خود را بتراشى در برابر هر تار موئى در آينده زندگى تو براى تو ثوابى خواهد بود كه براى تو مىنويسند، و چون قربانى كنى گوسفند يا گاو را ذبح يا شتر را نحر كنى در برابر هر قطره از خون آن ثوابى براى تو خواهد بود كه در آينده زندگيت براى تو مىنويسند، و چون هفت شوط گرد كعبه طواف كردى و بعد در مقام ابراهيم عليه السّلام دو ركعت نماز طواف بگزاردى فرشتهاى بزرگوار دست بر دو كتف تو ميزند و مىگويد: اما آن گناهانى كه در گذشته از تو سر زده است جمله بر تو آمرزيد شده. عمل از نو آغاز كن در اين يك صد و بيست روز.