روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۳۸۰
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الصَّوْم
و قال الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۳۷۹ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۳۸۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۲ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۴۷۱
و امام صادق عليه السّلام فرمود: سدير در ماه رمضان بر پدرم عليه السّلام وارد شد، پدرم به او فرمود: اى سدير، آيا ميدانى كه اين چه شبهائى است؟ پس سدير گفت: آرى، فدايت شوم، اين شبهاى ماه رمضان است، بفرما منظور چيست؟ پس پدرم به او فرمود: آيا مىتوانى در هر شبى از اين شبها ده بنده از اولاداسماعيل عليه السّلام را آزاد سازى؟ سدير گفت: پدر و مادرم به فدايت، مال من به اين كار نمىرسد. پس پدرم همچنان از شمار آن بندگان ميكاست، تا به يك بنده رسيد، و سدير در هر نوبت مىگفت: توانائى آن را ندارم. پس پدرم به او فرمود: آيا توان آن را ندارى كه در هر شبى مرد مسلمانى را به افطار فراخوانى؟ گفت: آرى، و ده مرد را. آنگاه پدرم عليه السّلام به او فرمود: منظور من همين بود اى سدير، زيرا افطارى دادنت به برادر مسلمانت با آزاد كردن بندهاى از اولاد اسماعيل عليه السّلام برابر است.