روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۰۹۹
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ التَّعْزِيَةِ وَ الْجَزَعِ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ زِيَارَةِ الْقُبُورِ وَ النَّوْحِ وَ الْمَأْتَمِ
:
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۰۹۸ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۱۰۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۶۸
هنگامى كه ذرّ بن ابى ذرّ- كه رحمت خدا بر او باد- از دنيا رفت ابو ذر بر قبر او ايستاد و دستش را بر قبر كشيد، و گفت: اى ذرّ خدا تو را رحمت كند بخدا قسم كه تو نسبت بمن بسيار نيك رفتار و نيكو كار بودى و در حالى كه از تو خشنود بودم ترا از من گرفتند و بديار مردگان شتافتى بخدا قسم كه از دست رفتن تو بر من نقصانى نياورد و مرا از آن باكى نيست، و مرا به هيچ كس جز خداوند نيازى نيست و اگر هول عالم پس از مرگ و نقطه شروع قيامت و رسيدگى به حسابها نبود بىترديد بسيار شادمان ميشدم كه بجاى تو باشم و براستى اندوه و دلمشغولى من براى تو كه با آنچه در پيش دارى چه خواهى كرد مرا از اينكه بر جدائى تو غمگين باشم باز داشته است، بخدا قسم براى دورى از تو گريه نكردم و ليكن بر حال تو گريستم كه چون خواهد بود، اى كاش ميدانستم كه تو چه گفتى و به تو چه گفتهاند، بار خدايا من آن حقوقى را كه از براى من بر او واجب ساخته بودى باو بخشيدم پس تو نيز حقوق خود را كه بر او واجب گردانيده بودى تا به جاى آورد اگر كوتاهى كرده است به او ببخش كه تو به جود و كرم از من سزاوارترى.