روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۵۳
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ التَّيَمُّم
و قال زراره :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۵۲ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۵۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۳۶
زراره گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: آيا ميل نداريد بمن بفرمائيد از كجا بدانم و بگويم (يا از كجا ميدانيد و ميگوئيد): كه مسح به قسمتى از سر و بخشى از پا بايد كرد نه به تمام آن؟ آن حضرت خنديد و فرمود: اى زراره رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله اين را فرموده و كتاب از جانب خداوند در اين مورد نازل شده است زيرا خداى عزّ و جلّ فرمود: فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ يعنى روىهاى خود را بشوئيد و ما دانستيم كه تمام صورت بايد شسته شود، سپس فرمود: وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ» يعنى دستهاى خود را تا آرنجها بشوئيد، و وصل فرمود (با واو عطف) دستها تا آرنجها را بصورت و چون تمام روى را بايد شست از اينجا فهميديم كه دستها تا آرنجها را نيز بتمامى بايد شست، بعد از آن خداى تعالى در ميانه سخن فاصله افكنده و فرمود: وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ يعنى مسح كنيد به بخشى از سرتان. پس هنگامى كه فرمود: «برؤوسكم» يعنى به سرتان، فهميديم كه بخاطر رعايت حرف «باء» به بخشى از سر مسح بايد كرد، بعد از آن پاها را به سر وصل فرمود همچون وصل و عطف دستها به صورت و فرمود: وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ يعنى پاهايتان را تا كعبين مسح كنيد. پس وقتى كه پاها را به سر وصل و عطف فرمود فهميديم كه مسح پا را نيز بر بخشى از پاها بايد كشيد. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آن را براى مردم با قول و عمل تفسير فرمود و مردمان آن را ضايع ساختند (و آنچنان كه در بعض از نسخ آمده «فصنعوه» مردم همان گونه عمل كردند). پس از آن فرمود: فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ يعنى: و اگر آبى نيافتيد پس بزمين پاكيزه تيمم كنيد يا قصد آن كنيد پس به بخشى از رويتان مسح كنيد. هنگامى كه وضو را از كسى كه آب نمييابد و يا دسترسى ندارد ساقط ساخت بعضى از مواضع را كه در وضو مورد شستن قرار ميگيرد در تيمّم مورد مسح قرار داد، زيرا ميفرمايد: «بوجوهكم» يعنى بعض صورتهايتان را بشوئيد، و بعد «و أيديكم منه» را به آن وصل و عطف فرمود، يعنى از آن خاك تيمّم كه بدست باقيست مسح بكشند زيرا او ميداند كه آن خاك تيمّم بر تمام صورت نميرسد براى آنكه از [آن] خاك به بخشى از دست ميچسبد و به بعض ديگر نميچسبد سپس خداى تعالى فرمود: ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ و خدا هيچ عمل توأم با مشقّت و فشارى را بر شما تحميل نميكند. منظور از حرج تنگى است.