روایت:الکافی جلد ۸ ش ۷۳
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن صالح بن عقبه عن ابي هارون عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۸ ش ۷۲ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۷۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۴۷
ابو هارون گويد: من شرفياب محضر امام صادق عليه السّلام بودم كه در حضور من بچند تن از حضار در نزدش ميفرمود: چرا شما ما را سبك ميشماريد! مردى از اهل خراسان از جا برخاست و عرضكرد: ما پناه بخدا ميبريم از اينكه شما را سبك شماريم يا چيزى از دستوراتت را سبك شماريم، فرمود: چرا تو يكى از همانهائى هستى كه مرا سبك شمردى، عرضكرد: پناه بخدا كه من شما را سبك شمرده باشم، فرمود: واى بر تو مگر نشنيدى فلان شخص را- هنگامى كه ما در نزديكى جحفة بوديم- كه بتو ميگفت: مرا بمقدار يك ميل راه (چهار كيلومتر) سوار كن كه بخدا قسم درمانده و خسته شدهام و تو سرت را هم براى او بلند نكردى و او را سبك شمردى و هر كه مؤمنى را سبك بشمارد ما را سبك شمرده و احترام خداى عز و جل را ضايع كرده است.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۱۳۹
ابو هارون مىگويد: من در خدمت امام صادق عليه السّلام بودم كه به چند تن فرمود: چرا شما ما را سبك مىشماريد؟ پس مردى خراسانى برخاست و گفت: بخدا پناه مىبريم از اينكه به تو يا چيزى از اوامر تو بىتوجّه باشيم و آن را سبك انگاريم. امام عليه السّلام فرمود: آرى تو خود يكى از كسانى هستى كه مرا سبك مىشمارى. او گفت: بخدا پناه مىبرم از اينكه شما را سبك بشمارم. امام عليه السّلام فرمود: واى بر تو! آيا نشنيدى فلانى وقتى كه ما نزديك جحفه بوديم به تو مىگفت: مرا به مسافت يك ميل سوار كن كه بخدا واماندهام؟ و بخدا سوگند تو به او نگاه هم نكردى و هيچ پاسخى بدو ندادى و او را سبك شمردى و هر كس مؤمنى را سبك شمرد ما را سبك شمرده است و احترام خداوند را تباه ساخته است.