روایت:الکافی جلد ۸ ش ۴۲۲
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
علي بن ابراهيم عن ابيه عن احمد بن محمد بن ابي نصر عن ابان بن عثمان عن ابي حمزه الثمالي عن ابي رزين الاسدي عن امير المومنين ع انه قال :
الکافی جلد ۸ ش ۴۲۱ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۴۲۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۰۴
ابو رزين اسدى از امير مؤمنان عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: همانا نوح صلى اللَّه عليه چون از كار ساختن كشتى فارغ شد، و وعده ميان او و پروردگارش در مورد هلاكت قوم او اين بود كه تنور بجوشد كه ناگاه تنور جوشيد، همسرش گفت: تنور بجوشش درآمد، نوح برخاست و سر آن را مهر كرد و آب ايستاد، آنگاه هر كه را ميخواست در كشتى درآورد وارد كرد و هر كه را ميخواست بيرون برد بيرون كرد آنگاه بر سر تنور آمد و مهر را از سر آن برداشت، خداى عز و جل فرمايد: «و درهاى آسمان را بآبى ريزان گشوديم، و در زمين چشمهها بشكافتيم، و (هر دو) آب براى كارى كه مقدر شده بود بهم پيوست و او را بدان كشتى كه تختهها و ميخها داشت برداشتيم» (سوره قمر آيه ۱۱- ۱۳). فرمود: و آن كشتى را در وسط اين مسجد شما (مسجد كوفه) نجارى كرد، و از ذرع اين مسجد هفتصد ذراع كاسته شده (شايد امام عليه السّلام اين جمله را براى رفع استبعاد مردم از اينكه چگونه كشتى بآن بزرگى را در وسط اين مسجد كه در وضع فعلى گنجايش آن را ندارد ساخته است بيان فرموده، و اين مطلب را تذكر داده است كه اين مسجد بزرگتر از اين بوده).
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۳۳۱
ابو رزين اسدى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: همانا نوح عليه السّلام هنگامى كه از ساختن كشتى آسوده بگشت، وعده او و خدايش پيرامون نابودى قوم او اين بود كه از تنور آب بجوشد و ناگاه تنور به جوشش درآمد همسرش گفت: تنور جوشيدن گرفت. نوح برخاست و بر آن مهر نهاد و آب بند آمد، پس از آن هر كس را كه مىخواست در كشتى درآورد، در آورد و هر كه را مىخواست براند، براند و در پى آن كنار تنور آمد و مهر از آن بگشود. خداى عزّ و جلّ مىفرمايد: فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ* وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ* وَ حَمَلْناهُ عَلى ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ «۱»، امام عليه السّلام فرمود: او اين كشتى را در ميانه مسجد شما درودگرى كرد و از مساحت اين مسجد هفتصد ذراع كاسته شده است. [مقصود امام از اين فرموده آن است كه در آن هنگام مساحت اين مسجد هفتصد ذراع بيشتر بوده است و مىتوانسته كشتى بدان بزرگى را در خود جاى دهد]. __________________________________________________
(۱) «و درهاى آسمان را به آبى ريزان گشوديم، و در زمين چشمهها بشكافتيم و [هر دو] آب براى كارى كه مقدّر شده بود به هم پيوست و او را بدان كشتى كه تختهها و ميخها داشت برداشتيم» (سوره قمر/ آيه ۱۱ تا ۱۳).