روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۹۹
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عنه عن هشام بن سالم عن عبد الحميد بن ابي العلا قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۹۸ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۴۰۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۸۸
عبد الحميد بن ابى العلاء گويد: وارد مسجد الحرام شدم و چشمم بيكى از خدمتكاران امام صادق عليه السّلام افتاد، پس راه خود را بسوى او كج كردم تا از حال امام صادق عليه السّلام از او سؤال كنم، بناگاه چشمم بامام صادق عليه السّلام افتاد كه در سجده است، مدتى دراز انتظار كشيدم (كه سر از سجده بردارد) ديدم سجدهاش طول كشيد، برخاستم و چند ركعت نماز خواندم ديدم باز هم در سجده است، از آن خدمتكار پرسيدم: چه وقت بسجده رفته است؟ گفت: پيش از اينكه تو نزد ما آئى، همين كه امام عليه السّلام صداى مرا شنيد سر از سجده برداشت سپس فرمود: اى ابا محمد نزديك من بيا، من نزديك آن حضرت رفتم و بر او سلام كردم، پس پشت سر آن حضرت صدائى شنيدم، فرمود: اين سر و صدا چيست؟ عرضكردم: جمعى از مرجئه (قائلين بجبر) و قدرية (كه كارها را بقضا و قدر منسوب كنند) و معتزله (فرقهاى از مسلمانان كه معتقدند افعال خير از خدا است و افعال شر از انسان است و عقايد ديگرى كه در كتابها مذكور است) هستند، فرمود اينها مرا ميخواهند برخيز تا برويم، حضرت برخاست من هم با او برخاستم، و چون آنها ديدند كه او برخاست آنها بسوى آن حضرت برخاستند، امام عليه السّلام رو بدانها كرد فرمود: دست از من بداريد، و مرا آزار ندهيد و مورد تعرض سلطان قرارم ندهيد، چون كه من فتوائى بشما نخواهم داد، آنگاه دست مرا گرفته آنها را بحال خود گذارد و براه افتاد، و چون از مسجد بيرون آمد بمن فرمود: اى ابا محمد بخدا سوگند اگر شيطان پس از آن نافرمانى و تكبرى كه كرد باندازه عمر دنيا براى خداى عز و جل سجده كند سودى برايش ندارد، و خداى عز و جل سجدهاش را نپذيرد تا وقتى كه چنانچه خدا دستور فرموده بود براى آدم سجده كند، و هم چنين اين امت گنهكارى كه پس از پيغمبر خود بفتنه افتادند و آن امام و رهبرى را كه پيغمبرشان براى آنها منصوب فرموده بود رها كردند. پس خداى تبارك و تعالى عملى از ايشان نپذيرد و حسنهاى از آنها بالا نبرد تا از همان راهى كه خداى عز و جل بر ايشان مقرر فرموده بدرگاه او بروند، و پيروى كنند از آن امامى كه به پيروى او مأمور شدند و از همان درى كه خداى عز و جل و پيغمبر او بروى آنها گشود درآيند اى ابا محمد همانا خداى عز و جل پنج فريضه بر امت محمد (ص) واجب ساخته: نماز، زكاة، روزه، حج، ولايت ما، و در مواردى از آن چهار فريضه بديشان رخصت داده (و آن تكاليف را از ايشان برداشته) ولى بهيچ يك از مسلمانان در مورد ترك ولايت ما رخصتى نداده، نه بخدا سوگند هيچ گونه رخصتى در آن نيست.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۳۱۸
عبد الحميد بن ابو العلاء مىگويد: وارد مسجد الحرام شدم و يكى از خدمتگزاران امام صادق عليه السّلام را ديدم پس به سوى او رفتم تا از حال امام صادق عليه السّلام پرسش كنم. ناگهان چشمم به امام صادق عليه السّلام افتاد كه در حال سجده هست. بسيار منتظر ماندم و سجده او به نظر من طولانى رسيد. برخاستم و چند ركعت نماز گزاردم و باز حضرت را در حال سجده يافتم. از خدمتكار ايشان پرسيدم: چند وقت است امام به سجده رفته؟ او گفت: پيش از آنكه تو نزد ما آيى. همين كه امام عليه السّلام صداى مرا شنيد سر از سجده برداشت و فرمود: اى ابا محمّد! نزد من بيا. من نزديك حضرت رفتم و بر او درود فرستادم پس پشت سر آن حضرت صدايى شنيدم. فرمود: اين صداى چيست؟ عرض كردم: گروهى از مرجئهو قدريه و معتزله هستند. فرمود: اينها مرا مىخواهند پس برخيز تا به نزد آنها برويم.حضرت برخاست و من نيز با ايشان برخاستم، و چون آنها ديدند كه حضرت برخاست ايشان نيز به سوى حضرت آمدند. امام عليه السّلام بديشان فرمود: دست از من بداريد و مرا نيازاريد و نزد سلطانم مبريد زيرا من فتوايى براى شما نخواهم داشت. آن گاه دست مرا گرفت و آنها را به حال خويش وانهاد و به راه افتاد. چون از مسجد خارج شد به من فرمود: اى ابا محمّد! بخدا سوگند اگر شيطان پس از آن نافرمانى و تكبّرى كه كرده به اندازه عمر دنيا براى خداوند سجده كند سودى برايش نخواهد داشت و خداوند سجده او را نخواهد پذيرفت تا آن هنگام كه خدا به او دستور داد در برابر آدم به سجده افتد. همين گونه است همين امّت گنهپيشه پس از رهايى پيامبر و رهبرى كه پيامبرشان براى آنها گمارده بود به فتنه افتادند. پس خداوند تبارك و تعالى عملى از آنها را نپذيرد و حسنهاى از آنها را بالا نبرد تا از همان راهى به درگاهش روند كه او مقرّر كرده، و از همان امامى پيروى كنند كه به پيروى از او مأمور شدهاند، و از همان درى كه خدا و پيامبر به روى آنها گشودهاند درآيند. اى ابا محمّد! همانا خداوند عزّ و جلّ پنج فريضه را حتمى ساخته است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت ما، و در مواردى چهار فريضه را بديشان رخصت داده ولى به هيچ روى براى هيچ يك از مسلمانان در ترك ولايت ما رخصتى داده نشده است، نه بخدا سوگند در ولايت ما رخصتى نيست.