روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۵
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عنهم عن سهل بن زياد عن الحسن بن علي بن فضال عن علي بن عقبه و ثعلبه بن ميمون و غالب بن عثمان و هارون بن مسلم عن بريد بن معاويه قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۴ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۱۳
بريد بن معاويه گويد: در منى خدمت امام باقر عليه السّلام بودم در چادرى كه براى آن حضرت برپا كرده بودند پس آن حضرت به زياد بن اسود (كه يكى از اصحاب او بود) نگريست و ديد پايش بريده و مجروح شده امام عليه السّلام از وضع رقتبار او متأثر شده و باو فرمود: چرا پاهايت اين طور شده؟ عرضكرد: شتر جوان و لاغرى داشتم و بخاطر آن بيشتر راه را پياده آمدم، حضرت متأثر شد، زياد عرضكرد: من گاهى آلوده بگناهان شوم تا بدان جا كه گمان كنم بهلاكت و نابودى افتادهام در آن حال بياد دوستى شما افتم و همان اميد نجاتى براى من آورد و اندوهم را برطرف كند! امام باقر عليه السّلام فرمود: مگر دين چيزى جز محبت و دوستى است؟ خداى تعالى فرموده: «… ولى خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دلهاى شما بياراست» (سوره حجرات آيه ۷) و نيز فرموده: «بگو اگر خدا را دوست ميداريد. مرا پيروى كنيد تا خدا شما را دوست بدارد» (سوره آل عمران آيه ۳۱) و نيز (در باره انصار مدينه) فرموده: «… دوست دارند آنان كه بسوى ايشان هجرت كردهاند» (سوره حشر آيه ۹). همانا مردى خدمت پيغمبر (ص) آمده عرضكرد: اى رسول خدا من نمازگزاران را دوست دارم و خود نماز نميخوانم و روزهداران را دوست دارم و خودم روزه نميگيرم (بعيد نيست مقصودش نمازهاى نافله و روزههاى مستحبى بوده) رسول خدا (ص) باو فرمود: تو با آن كسانى هستى كه دوستشان دارى و براى تو است آنچه بدست آوردهاى. (پس از آن فرمود): چه ميجوئيد و چه ميخواهيد آگاه باشيد كه براستى اگر يك هراس آسمانى بيايد (همگى مشرف بهلاكت شوند) هر گروهى به پناهگاه خود روند و ما نيز به پيغمبرمان پناه ميبريم و شما نيز بما پناه آريد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۱۱۳
بريد بن معاويه مىگويد: در خدمت امام باقر عليه السّلام بودم و آن حضرت عليه السّلام در چادرش تشريف داشتند كه در منى برپا بود. امام عليه السّلام نگاهى به زياد اسود كرد كه پاهايش از بن بريده شده بود و حضرت عليه السّلام براى او محزون شد و فرمود: چرا پاهايت چنينند؟ او عرض كرد: من با شتر جوان و لاغرى كه داشتم به مكّه آمدم و بيشتر راه را براى رعايت حال آن، پياده پيمودم. امام عليه السّلام براى او غمگين شد و در اين هنگام زياد گفت: من غرق گناهم تا جايى كه مىپندارم هلاك شدهام، به ياد دوستى شما افتادم و اميد نجات يافتم و گره دلم گشوده گشت. امام باقر عليه السّلام در پاسخ فرمود: مگر دين جز دوستى است خداوند سبحان مىفرمايد: حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ «۱»، قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ «۲»، مردى نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! نمازگزاران را دوست دارم ولى خود نماز نمىخوانم و روزه گيران را دوست دارم ولى خود روزه نمىگيرم. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: تو با همان كسانى هستى كه دوستشان دارى و از آن توست هر چه به دست آورى سپس امام عليه السّلام ادامه داد: چه مىجوييد و چه مىخواهيد؟ همانا كه اگر يك هراس آسمانى در رسد هر گروهى به پناهگاه خود روى آورند و ما به پناهگاه پيامبر مىگراييم و شما به پناهگاه ما. __________________________________________________
(۱) «خدا ايمان را براى شما دوست داشتنى گردانيد و آن را در دلهاى شما بيار است» (سوره حجرات/ آيه ۷). (۲) «بگو: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد.» (سوره آل عمران/ آيه ۳۱).