روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۰۳
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عنه عن صالح عن محمد بن اورمه عن ابن سنان عن المفضل بن عمر قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۰۲ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۰۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۳۷
مفضل بن عمر گويد: من و قاسم شريكى و نجم بن حطيم و صالح بن سهل در مدينه بوديم و در باره ربوبيت (ائمه) بمناظره و بحث پرداختيم، پس برخى از آنها گفتند: اين چه بحثى است كه ميكنيد؟ ما هم اكنون بامام نزديكيم، و او هم از ما تقيه نمىكند برخيزيد تا بنزد آن حضرت برويم (و از خود آن حضرت اين مطلب را بپرسيم). مفضل گويد: ما برخاستيم و بخدا سوگند هنوز بدر خانه آن حضرت نرسيده بوديم كه ديديم آن حضرت (كه ظاهرا مقصود امام صادق عليه السلام است) بدون كفش و عبا از در بيرون آمد و (از شدت ناراحتى) تمام موهاى سرش بلند شده بود و بما فرمود: نه، نه! اى مفضل و اى قاسم، و اى نجم. نه، نه! (چنان نيست كه شما خيال كردهايد) بلكه ما (از آن) بندگان گرامى (درگاه خدا) هستيم كه در گفتار بدو پيشى نگيرند و بدستور او عمل كنند.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۷۵
مفضّل بن عمر مىگويد: من و قاسم شريكم و نجم بن حطيم و صالح بن سهل در مدينه بوديم و در باره ربوبيّت ائمه بحث و مذاكره مىكرديم. پس يكى از آنها گفت: اين چه سخنى است كه مىگوييد؟ ما هم اينك به امام نزديك هستيم و او هم از ما تقيّه نمىكند، پس برخيزيد تا خدمت آن حضرت رسيم. مفضّل مىگويد: ما برخاستيم و بخدا سوگند هنوز به در خانه آن حضرت نرسيده بوديم كه ديديم آن حضرت بدون كفش و قبا و در حالى كه موى بر تنش راست ايستاده بود به ما فرمود: نه، نه! اى مفضّل و اى قاسم و اى نجم! نه نه، ما بندگانى گرامى در نزد خدا هستيم كه در گفتار بدو پيشى نگيرند و به دستور او عمل كنند.