روایت:الکافی جلد ۲ ش ۵۰۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عده من اصحابنا عن احمد بن ابي عبد الله عن يحيي بن ابراهيم بن ابي البلاد عن ابيه عن جده ابي البلاد رفعه قال :
الکافی جلد ۲ ش ۵۰۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۵۰۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۴۳۳
گويد: يك اعرابى نزد پيغمبر (ص) آمد، آن حضرت مىخواست به يكى از غزوههاى خود رود، اعرابى ركاب پاكش او را گرفت و گفت: يا رسول اللَّه! به من عملى بياموز كه با آن به بهشت روم. در پاسخ فرمود: هر چه را دوستدارى كه مردم با تو بكنند، تو با آنها بكن و هر چه را بد دارى كه مردم با تو بكنند با آنها مكن، جلو مركب را رها كن.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۲۱۶
عربى خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و حضرت بسوى جنگى ميرفت، عرب ركاب شترش را گرفت و گفت: يا رسول اللَّه! بمن عملى آموز كه موجب رفتن بهشتم شود، فرمود هر گونه دوست دارى مردم با تو رفتار كنند، تو با آنها رفتار كن، و هر چه را ناخوش دارى مردم با تو كنند، با آنها مكن جلو شتر را رها كن.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۳۷۵
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن ابىعبداللَّه، از يحيى بن ابراهيم بن ابىالبلاد، از پدرش، از جدّش ابوالبلاد، كه آن را مرفوع ساخته و گفته است كه: يكى از باديهنشينان به خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد، و آن حضرت اراده داشت كه به جنگى از جنگهاى خويش بيرون رود؛ پس آن اعرابى ركاب پالان شتر سوارى آن حضرت را كه از پوست يا چوب ساخته بودند گرفت، و عرض كرد كه: يا رسول اللَّه! كارى را به من بياموز كه به واسطه آن داخل بهشت شوم. فرمود كه: «آنچه دوست مىدارى كه مردم با تو بكنند، همان را با مردم بكن. و آنچه ناخوش دارى كه مردم با تو بكنند، آن را با ايشان مكن». و فرمود كه: «راه شتر را وا گذار و بگذار كه برود».