روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۱
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن زراره عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۰ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۴۵
از زراره از امام باقر (ع) گويد: از او پرسيدم از قول خدا عز و جل (۳۲ سوره حج): «راست رو باشيد براى خدا و به او شرك نورزيد» گويد: فرمود: همان فطرت يگانهپرستى است كه خدا مردم را بر آن آفريده «آفرينش خدا را ديگر گونى نيست» فرمود: آنان را به معرفت خود هستى داده است، زراره گويد: و از آن حضرت پرسيدم از قول خدا عز و جل (۱۷۲ سوره اعراف): «و گاهى كه بر گرفت پروردگارت از آدميزادهگان نژادشان را از پشتشان و گواهشان ساخت بر خودشان كه آيا نيستم من پروردگار شما، گفتند بلى» الآيه، فرمود: نژاد آدم را از پشت او تا به روز قيامت بر آورد، آنان چون ذرّه بيرون شدند و خود را بدانها شناساند و وانمود و اگر اين نبود احدى پروردگار خود را نمىشناخت، و گويد كه رسول خدا (ص) فرمود: هر نوزادى بر فطرت زايد، يعنى شناسائى اينكه خدا عز و جل آفريننده او است، چنين است قول خدا (۳۵ سوره لقمان): «و اگر بپرسى از آنان كه چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است هر آينه مىگويند خدا».
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۲۰
زراره گويد، از امام باقر عليه السّلام اين قول خداى عز و جل را پرسيدم: «مخلصان خدا باشيد و باو مشرك نشويد- ۳۱ سوره ۲۲-» فرمود: فطرت حنيفيه (مستقيم و بىانحراف) است كه خدا مردم را بر آن آفريده «آفرينش خدا را تغييرى نيست» فرمود: خدا مردم را بر معرفت خود آفريده. زراره گويد و نيز از آن حضرت اين قول خداى عز و جل را پرسيدم: «و چون پروردگارت از فرزندان آدم از پشتهايشان نسلشان را برگرفت و بر خودشان گواه ساخت كه مگر من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا- ۱۷۲ سوره ۷-» فرمود: از پشت آدم نژادش را تا روز قيامت در آورد، و مانند مورچگان خارج شدند، سپس خود را بآنها معرفى كرد و وانمود، و اگر چنين نميكرد، هيچ كس (در دنيا) پروردگارش را نميشناخت، و فرمود رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمايد: هر نوزادى بر همين فطرت متولد مىشود، يعنى خداى عز و جل را خالق خود ميداند، همچنين است قول خداى تعالى: «اگر از آنها بپرسى، آسمانها و زمين را كه آفريده؟ خواهند گفت: خدا».
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۳۵
على بن ابراهيم، از پدرش، از ابنابىعمير، از ابناذينه، از زراره، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت: آن حضرت را سؤال كردم از قول خداى عز و جل:
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ» «۳»؛ يعنى: «در حالتى كه ميلكننده باشيد از همه اديان باطله به دين اسلام، از براى خدا، نه شركآورندگان به او».
حضرت فرمود: «حنيفيّت و مسلمانى (كه ملّتى است قويم، و طريقهاى است مستقيم، و ميل است به دين راست و طرف حق و درست)، از جمله آفرينشى است كه خدا مردم را بر آن آفريده. «لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» «۴»؛ يعنى: «هيچ تبديل و تغييرى نيست از براى خلق خدا». «۵» و حضرت در شرح فطرت فرمود: «خدا ايشان را بر معرفت به او آفريد». زراره مىگويد: و نيز آن حضرت را سؤال كردم از قول خداى عز و جل: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى» «۶» تا آخر آيه. يعنى: «و ياد كن چون فرا گرفت پروردگار تو از فرزندان آدم از پشتهاى ايشان؛ يعنى بيرون آورد از صلبهاى ايشان نسل ايشان را، و گواه گردانيد ايشان را بر نفسهاى ايشان»، (و ترجمه تتمّه آيه مذكور شد). و حضرت فرمود: «بيرون آورد از پشت آدم نسل او را تا روز قيامت؛ پس ايشان بيرون آمدند چون مورچگان، و خدا خود را به ايشان شناسانيد، و خود را به ايشان نمود، كه او را ديدند (يعنى به چشم دل، نه به چشم سر) و اگر اين نبود، كسى پروردگار خود را نمىشناخت». __________________________________________________
(۳). حج، ۳۱. (۴). روم، ۳۰. (۵). يعنى دينى كه حق تعالى از براى بندگان خلق فرموده، و اين نهى است در صورت نفى؛ يعنى تبديل ندهند دين خود را كه از براى ايشان خلق شده، و يا معنا آن است كه سزاوار نيست كه آن را تغيير دهند، و يا هيچكس نيست كه آن را تغيير دهد و محو و نابود گرداند. (مترجم) (۶). اعراف، ۱۷۲.
و فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كه متولّد مىشود، متولّد مىشود بر فطرت؛ يعنى معرفت به اينكه خداى عز و جل آفريننده او است. و همچنين است قول آن جناب: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ» «۱»» كه در كتاب توحيد گذشت. __________________________________________________
(۱). لقمان، ۲۵؛ زمر، ۳۸.