روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
و باسناده عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص :
الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۹۹
رسول خدا (ص) فرمود: قرآن را بياموزيد زيرا روز قيامت نزد خواننده خود آيد صورت جوانى زيبا رنگ پريده و قرآن به او مىگويد: منم كه شب تو را بىخواب كردم و روزهاى گرمتر به تشنگى كشيدم و آب دهانت را خشك كردم و اشكت را روان ساختم، هر جا بر وى با تو مىآيم و هر تاجرى در پس تجارت خود به انتظار سود است و امروزه من به سود تو در پس تجارت هر تاجرى هستم و به زودى كرامت خداى عز و جل به تو مىرسد، مژده بگير و تاجى برايش آورند و بر سرش نهند و برگ امان به دستش دهند و بهشت جاويد او را مكان باشد و دو جامه بهشتى به او پوشند، سپس به او گفته شود: بخوان و بالا برو و هر آنچه آيهاى خواند، درجهاى برآيد و به پدر و مادر او هم اگر مؤمن باشند دو جامه پوشند و به آنها گويند: اين مزد اين است كه قرآن به او آموختيد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۰۵
و نيز فرمود، رسول خدا (ص) فرموده است: قرآن را بياموزيد زيرا كه در روز قيامت قرآن در صورت جوانى زيبا كه رنگ صورتش گشته باشد نزد خواننده خود آيد و باو گويد: منم كه شب تو را به بيدارى بپايان بردم، روزهاى داغ تو را به تشنگى بسر آوردم، و آب دهانت را خشك كردم، و اشكت را روان ساختم، (اكنون) هر كجا بروى من هم با تو باشم، و هر تاجرى (امروز) بدنبال تجارت خويش است (كه در دنيا كرده است) و من امروز بسود تو در پس تجارت هر تاجرى باشم، و بزودى كرامتى نيز از جانب خداى عز و جل بتو رسد پس شادان باش، و (در اين حال) تاجى بياورند و بر سرش نهند، و امان نامه (از آتش دوزخ را) بدست راستش دهند، و فرمان جاويد بودن در بهشت را بدست چپش، و دو جامه بهشتى بوى پوشند، سپس باو گفته شود: بخوان و بالا برو، پس هر يك آيه كه بخواند يكدرجه بالا رود، و بپدر و مادر او نيز دو جامه بپوشانند در صورتى كه مؤمن باشند، و بآن دو گويند. اين پاداش آن قرآنى است كه بفرزندتان آموختيد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۶۱۵
و به اسناد خويش، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: قرآن را بياموزيد و ياد گيريد؛ زيرا كه آن، در روز قيامت به نزد صاحب و حامل خويش مىآيد، در صورت جوان خوشروى شكستهرنگ [/ پريده رنگ]. پس به او مىگويد كه: منم آن قرآنى كه شبْ تو را بيدار ساختم، و روزهاى بسيار گرم، تو را تشنه داشتم، و آب دهان تو را خشك گردانيدم، و آب ديدهات را روان نمودم (يعنى به سبب من در شبها بيدار بودى، و در روزها به سبب روزه، خود را تشنه مىداشتى، و به جهت بسيارى تلاوت من، آب دهانت خشك مىشد، و آب ديدهات جارى مىگرديد)، و من با توام در هر جا كه مىروى، و هر تجارتكنندهاى از پى تجارت خود مىرود، و من امروز از پس تجارت هر تاجر، و به عوض تجارت ايشانم از براى تو، و به زودى كرامت خداى عز و جل به تو خواهد رسيد. پس بشارت باد تو را. بعد از آن، تاجى مىآورند و بر سرش مىگذارند، و نامه امان از عذاب را به دست راستش، و نامه مخلّد بودن در بهشت را به دست چپش مىدهند، و دو حلّه بر او مىپوشانند. پس به او مىگويند كه: قرآن بخوان و بالا رو. پس در هر زمان كه آيهاى را مىخواند، يك درجه بالا مىرود. و پدر و مادر او را دو حلّه مىپوشانند، اگر مؤمن باشند، و به ايشان مىگويند كه: اينك، براى آن است كه قرآن را به او تعليم كرديد».