روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۶۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
محمد بن جعفر ابو العباس عن محمد بن عيسي عن صالح بن سعيد عن ابراهيم بن محمد بن هارون :
الکافی جلد ۲ ش ۱۹۶۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۹۶۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۰۷
از ابراهيم بن محمد بن هارون كه به امام باقر (ع) نوشت و پرسيد از پناه به خدا در باره بادهائى كه براى كودكان رخ مىدهد، در پاسخ، به خط خود اين دو عوذه را نگاشت و صالح (راوى حديث) معتقد است كه آنها را براى ابراهيم فرستاد: «اللَّه اكبر اللَّه اكبر، اشهد ان لا اله الّا اللَّه، اشهد ان محمداً رسول اللَّه، اللَّه اكبر اللَّه اكبر، لا اله الّا اللَّه، و لا ربّ لى الّا اللَّه، له الملك و له الحمد لا شريك له، سبحان اللَّه، ما شاء اللَّه كان و ما لم يشأ لم يكن، اللهم ذا الجلال و الاكرام، ربّ موسى و عيسى و ابراهيم الذى وفّى اله إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ، لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ مع ما عددت من آياتك و بعظمتك و بما سألك به النبيّون و بأنّك رب الناس، كنت قبل كل شىء و انت بعد كل شىء، اسألك باسمك الذى تمسك به السماوات ان تقع على الارض الّا بأذنك و بكلماتك التامّات التى تحيى به الموتى ان تجير عبدك فلان (نام او را برد) من شرّ ما ينزل من السماء و ما يعرج اليها و ما يخرج من الأرض و ما يلج فيها و سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» و نيز بخطش نگاشت: «بسم اللَّه و باللَّه و الى اللَّه و كما شاء و اعيذه بعزة اللَّه و جبروت اللَّه و قدرة اللَّه و ملكوت اللَّه هذا الكتاب من اللَّه شفاء لفلان بن فلان (ابن) عبدك و ابن امتك عبدى اللَّه صلّى اللَّه على محمد و آله
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۶۱
صالح بن سعيد از ابراهيم بن محمد بن هارون حديث كند كه بحضرت أبى جعفر عليه السلام نوشت و از آن حضرت دعائى براى بادهائى كه كودكان بدان دچار گردند درخواست، حضرت بخط خود اين دو دعا را نوشت، و صالح (بن سعيد) معتقد بود كه آن حضرت اين دو دعا را بخط خود براى ابراهيم فرستاد (يا ابراهيم دعاها را كه بخط حضرت بود براى صالح فرستاد). «اللَّه اكبر اللَّه اكبر اللَّه اكبر اشهد ان لا اله الا اللَّه اشهد أن محمدا رسول اللَّه، اللَّه اكبر اللَّه اكبر، لا اله الا اللَّه و لا رب لى الا اللَّه، له الملك و له الحمد لا شريك له سبحان اللَّه، ما شاء اللَّه كان و ما لم يشأ لم يكن اللهم ذا الجلال و الاكرام. رب موسى و عيسى و ابراهيم الذى وفى، اله ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و و يعقوب و الاسباط، لا اله الا انت، سبحانك ما عددت من آياتك و بعظمتك و بما سألك به النبيون و بانك رب الناس، كنت قبل كل شىء أسألك باسمك الذى تمسك به السماوات ان تقع على الارض الا باذنك، و بكلماتك التامات التى تحيى به الموتى أن تجير عبدك فلانا (نام آن كودك را ببرد) من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج اليها، و ما يخرج من الارض و يا يلج فيها و سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» . و نيز بخط مباركش باو نوشت: «بسم اللَّه و باللَّه و الى اللَّه و كما شاء اللَّه و اعيذه بعزة اللَّه و جبروت اللَّه و قدرة اللَّه و ملكوت اللَّه هذا الكتاب من اللَّه شفاء لفلان بن فلان عبدك و ابن امتك (و نام او و پدرش را ببرد) عبدى اللَّه صلى اللَّه على محمد و آله» يا «على رسول اللَّه و آله».
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۳۷
ابو العبّاس محمد بن جعفر، از محمد بن عيسى، از صالح بن سعيد، از ابراهيم بن محمد بن هارون روايت كرده است كه او به امام محمد باقر عليه السلام نوشت و از آن حضرت عوذه و افسونى مىخواست از براى بادها كه عارض كودكان مىشود؛ پس آن حضرت به خطّ خويش اين دو عوذه را نوشت و به سوى او فرستاد، و صالح چنان دانسته بود كه هارون هر دو را به سوى ابراهيم فرستاده بود به خطّ آن حضرت: «اللَّهُ أَكْبَرُ، اللَّهُ أَكْبَرُ، اللَّهُ أَكْبَرُ ... وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ خدا بزرگ است. خدا بزرگتر است. خدا بزرگتر است. گواهى مىدهم به اينكه نيست خدايى، مگر خدا. گواهى مىدهم به اينكه محمد، فرستاده خدا است. خدا بزرگتر است. نيست خدايى، مگر خدا، و نيست پروردگارى مرا، مگر خدا. او را است پادشاهى و او را است ستايش. نيست شريكى او را. پاك و منزّه مىشمارم خدا را. آنچه خواست خدا، بود، و آنچه نخواست، نبود. خداوندا! اى خداوند بزرگوارى و نوازش! پروردگار موسى و عيسى و ابراهيم كه مبالغه فرمود در وفا كردن! خداى ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و سبط ها! نيست خدايى، مگر تو. پاك و منزّهى، با آنچه شمردى يا شمردم از نشانههاى تو و به بزرگى تو، به آنچه سؤال كردهاى به آن پيغمبران، و به اينكه پروردگار مردمان بودى پيش از هر چيزى، و تويى بعد از هر چيزى. سؤال مىكنم تو را به نام تو، كه نگاه مىدارى به آن آسمانها را كه فرو افتد بر زمين، مگر به اذن تو، و به سخنان تو كه تمام و كامل است، كه پناه دهى بنده خود، فلانى را، از بدى آنچه فرود آيد از آسمان، و آنچه بالا رود به سوى آن، و آنچه بيرون آيد از زمين، و آنچه داخل شود در آن، و سلام بر پيغمبران مرسل، و ستايش مر خدايى را است كه پروردگار جهانيان است». و نيز به خطّ خويش به سوى او نوشت كه: «بِسْمِ اللَّهِ، وَ بِاللَّهِ ... صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ؛ به نام خدا و به خدا و به سوى خدا، و چنان كه خواست خدا، و پناه مىدهم او را به عزّت خدا، و مرتبه و جلالت و عظمت خدا، و قدرت خدا، و پادشاهى خدا. اين نوشته، شفايى است از براى فلان، پسر فلان، پسر بنده تو، و پسر كنيز تو كه بنده خدا [است]. صلوات فرستد خدا بر محمد و آل او».