روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۶
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
عنه عن عثمان بن عيسي عن سماعه عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال كان ابي ع يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۵ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۱۷۹
از امام صادق (ع) كه: پدرم چون صبح مىكرد، مىگفت: بنام خدا! بذات خدا! و به سوى خدا و در راه خدا و بر كيش رسول خدا (ص) بار خدايا خود را به تو سپردم و كارم را به تو واگذاردم و بر تو توكل كردم اى پروردگار جهانيان، بار خدايا در پناه ايمانم نگهدار از پيش روى و دنبال سرم و از سمت راست و چپم و از فراز سر و زير پايم و از برابرم، نيست شايسته پرستشى جز تو، نيست جنبش و نه توانى جز به تو، از تو عفو و عافيت جويم از هر بدى و از هر شرى در دنيا و آخرت، بار خدايا من از عذاب قبر و فشارش به تو پناه برم و به تو پناهم از دست اندازىهاى شب و روز، بار خدايا پروردگار مشعر الحرام و پروردگار بلد الحرام (شهر مكه) و پروردگار حل و حرم برسان به محمد و خاندانش سلام مرا، بار خدايا پناه برم به جوشن نگه دارنده تو و پناه برم به وابستگى به حضرتت از اينكه مرا بميرانى به وسيله غرق در آب و سوختن و گلوگير شدن يا به قصاص يا دست بسته به دست دشمن يا به زهر خوردن يا پرت شدن در چاه يا به خوردن درندهها يا مرگ ناگهانى يا به هر يك از مردنهاى ناگوار ولى مرا در بستر خود بميران در فرمانبرى از خودت و فرمانبرى از رسولت (ص) با اينكه به حق رسيده و راه خطا نرفته باشم يا در صف مجاهدان حق كه در قرآنت آنها را ستودهاى كه (۴ سوره صف): «سازمانى بهم آميختهاند» پناه دهم خودم و فرزندانم و هر چه پروردگارم به من روزى كرده است، به قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (بخواند تا آخر سوره) و مىگويد: سپاس از آن خدا است به شماره آنچه خدا آفريده، سپاس از آن خدا است بمانند آنچه آفريده و سپاس از آن خدا است بر آنچه آفريده و سپاس از آن خدا است تا كشش كلماتش و سپاس از آن خدا است به وزن عرشش و سپاس از آن خدا است تا خودش خشنود گردد و نيست شايسته ستايش جز خداى بردبار كريم و نيست شايسته ستايش جز خداى علىّ عظيم، منزّه باد پروردگار آسمانها و زمينها و هر چه ميان آنها است و پروردگار عرش عظيم، بار خدايا به تو پناه مىبرم از دچار شدن به شقاوت و سرزنش دشمنها و به تو پناه برم از فقر و بار سنگين و به تو پناه برم از منظره بد و ناگوار در باره اهل و مال و فرزند و ده بار صلوات بر محمد و آلش صلوات فرستد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۹۵
حضرت صادق عليه السلام فرمود: پدرم چون بامداد ميكرد ميخواند (دعائى را كه ترجمهاش چنين است:) «بسم اللَّه و باللَّه و الى اللَّه و في سبيل اللَّه و على ملة رسول اللَّه ، بار خدايا خودم را بتو سپردم و كارم را بتو واگذاردم و بتو توكل كردم اى پروردگار جهانيان، بار خدايا در پناه ايمان مرا از پيش رو و از پشت سر و از راست و چپ و از بالاى سر و از پائين پايم نگهدار، معبودى جز تو نيست، و نه جنبش و توانى بجز تو نيست، از تو گذشت و عافيت از هر بدى و شرى در دنيا و آخرت خواهم، بار خدايا من از عذاب قبر و فشار و تنگى آن بتو پناه برم، و از بلاهائى كه در شب و روز فرود آيد بتو پناهنده شوم، بار خدايا اى پروردگار مشعر الحرام، و اى پروردگار شهر حرام (يعنى مكه) و اى خداى حل حرم. محمد و خاندانش را از من سلام برسان، بار خدايا به زره نگهدارنده تو (كنايه از حفظ و حراست و يا جامه تقوى است) و بجامعيت تو (همه صفات كماليه را) پناه برم از اينكه مرا بوسيله غرق شدن، يا سوختن يا بقصاص يا دست بسته در دست دشمن يا بزهر خوردن، يا افتادن در چاه، يا طعمه شدن درندگان، يا مرگ ناگهانى يا بهر يك از مردنهاى بد مرا بميرانى، ولى مرا در بستر خود در فرمانبردارى از خودت و رسولت (ص) در حالى كه در راه صواب باشم و بخطا نرفته باشم بميران، يا در صف مجاهدان كه در كتاب خود آنان را توصيف كردهاى كه «گوئيا ايشانند ساختمانى ريخته شده» (سوره صف آيه ۴) پناه دهم خودم و فرزندانم و آنچه پروردگارم بمن روزى كرده به- قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و تا آخر سوره ميخواند- و پناه ميدهم خودم و فرزندانم و آنچه پروردگارم بمن روزى كرده به- قل اعذ برب الناس تا آخر سوره ميخواند- و دنبالش ميفرمود، سپاس از آن خدا است بشماره آنچه آفريده، و سپاس از آن خدا است بمانند آنچه آفريده، و سپاس از ان خداست بهمه آنچه آفريده، و سپاس از آن خدا است بكشش كلماتش، و سپاس از آن خدا است بوزن عرش او، و سپاس از آن خدا است تا خودش خشنود گردد و لا اله الا اللَّه الحليم الكريم، و لا اله الا اللَّه العلى العظيم، سبحان اللَّه رب السماوات و الارضين و ما بينهما و رب العرش العظيم، اللهم انى اعوذ بك من درك الشقاء و من شماتة الاعداء و اعوذ بك من الفقر و الوقر، و اعوذ بك من سوء المنظر في الاهل و المال و الولد» و ده بار نيز بر محمد و آل محمد صلوات ميفرستاد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۴۲۵
از او، از عثمان بن عيسى، از سماعه، از ابوبصير، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مروى است كه فرمود: «پدرم عليه السلام چون صبح مىكرد، مىفرمود: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ ... مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ؛ به نام خدا و بخدا و بسوى خدا و در راه خدا و بر ملّت رسول خدا صلوات بفرست بر او و آل او. خداوندا بسوى تو تسليم كردم خودم را و بسوى تا بازگذاشتم كارم را و بر تو توكل كردم. اى پروردگار جهانيان خداوندا نگاهدار مرا بنگاه داشتن ايمان از پيش روى من و از پشت سر من و از جانب راست من و از جانب چپ من و از زبر من و از طرف زير من و از جانب من، نيست خدايى مگر تو. نيست هيچ ترديدى و نه توانايى مگر بخدا، سؤال مىكنم از تو عفو و عافيت از هر ناخوشى و بلاى در دنيا و آخرت. خداوندا بدرستى كه پناه مىبرم به تو از عذاب قبر و پناه مىبرم به تو از سطوتهاى تو در شب و روز. خداوندا! اى پروردگار مشعر الحرام و پروردگار شهر حرام و پروردگار حلّ و احرام! برسان به پيغمبرت، محمد و آل محمد، از جانب من سلام را. خداوندا! به درستى كه من پناه ببرم به زره تو كه استوار است، و پناه مىبرم به جمع تو، از آنكه بميرانى مرا از روى غرق، يا سوختن، يا گلو گرفتن، يا قصاص، يا حبس، يا زهر داده شدن، يا هلاك شدن در چاه، يا خوردهشده درنده، يا مردن ناگهانى، يا به چيزى از انواع مردنهاى بد، وليكن بميران مرا بر فراش خودم، در فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو، صلوات فرستد خدا بر او و آل او، در حالتى كه يابنده حق باشم و خطاكننده نباشم، يا در آن صفى كه وصف كردى ايشان را در كتاب خود، كه گويى ايشان بنيادى هستند مرصوص [واستوار]. پناه مىدهم خودم را و فرزندانم و آنچه روزى كرده مرا پروردگارم، به اين گفتار كه بگو: پناه مىبرم به پروردگار از بدى آنچه آفريده، و از بدى هر شبِ درآينده، چون درآيد، و از بدى درندگان در كوهها، و از بدى حسدبرنده، چون حسد برد، و پناه مىدهم خودم را و فرزندانم و آنچه روزى كرده مرا پروردگارم، به اين گفتار كه بگو: پناه مىبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، خداى مردم، از بدى وسواسكننده باز پس رونده، كه وسواس مىكند در سينههاى مردم از جن و انس». و مىفرمود كه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ ما خَلَقَ اللَّهُ … فِى الْاهْلِ وَالْمالِ وَالْوَلَدِ: «ستايش از براى خدا به شماره آنچه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا مانند آنچه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا به پُرى آنچه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا به عدد و كثرت كلماتش، و ستايش از براى خدا به وزن عرش او، و ستايش از براى خدا به اندازه خشنودى او. نيست خدايى، مگر خدا كه بردبار و صابر است، و نيست خدا، مگر خدا كه بلندمرتبه و بزرگ است. منزّه مىشمارم خداوند كه پروردگار آسمانها و زمينها است، و آنچه ميان اين دو است، و پروردگار عرش بزرگ. خداوندا! به درستى كه من پناه مىبرم به تو، از دريافتن بدبختى و از شماتت دشمنان، و پناه مىبرم به تو، از درويشى و سنگينى، وپناه مىبرم به تو، از بدى نگريستن در اهل و مال و فرزند»، و ده مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات مىفرستاد».