روایت:الکافی جلد ۱ ش ۷۳۷
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابن محبوب عن ابن رياب عن ضريس الكناسي عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۱ ش ۷۳۶ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۷۳۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۷۱
از امام باقر (ع)، حمران به او گفت: قربانت، ملاحظه مى فرمائيد آنچه را واقع شد در زندگى على و حسن و حسين (ع) از خروج و نهضت براى دين خدا عز و جل و آنچه بدان گرفتار شدند از كشتارى كه سركشان نسبت به آنها كردند و بر آنها چيره و پيروز شدند تا كشته و مغلوب گرديدند؟ امام باقر (ع) فرمود: اى حمران به راستى خدا تبارك و تعالى آن را بر ايشان مقدر كرده بود و حكم داده و امضاء كرده و حتمى ساخته بود و سپس آن را اجراء كرد و قيام على و حسن و حسين با سابقه علم و دستورى بود كه از رسول خدا (ص) به آنها رسيده بود و هر امامى هم كه خموشى گزيده از روى علم و دستور بوده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۰
حمران بامام باقر عليه السلام عرضكرد: قربانت گردم بمن خبر دهيد كه موضوع نهضت على و حسن و حسين عليهم السلام و قيام ايشان براى دين خداى عز و جل و مصيبتهائى كه ديدند، از كشته شدن بدست طغيانگران و پيروزى آنها بر ايشان تا آنجا كه كشته شدند و مغلوب گشتند چگونه بود؟ امام باقر عليه السلام فرمود: اى حمران: خداى تبارك و تعالى آن مصيبات را بر ايشان مقدر كرد و حكم فرمود و امضاء نمود و حتمى ساخت، و سپس اجرا كرد (پس همه آن مصيبات با علم و اجازه خدا بوده) و على و حسن و حسين از روى بصيرت و دانشى كه قبلا از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دريافته بودند قيام كردند، و هر كس از ما خانواده هم كه خاموشى گزيند. از روى علم است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۸۵
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از ابن رئاب، از ضُريس كُناسى، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت: حُمران به آن حضرت عرض كرد كه: فداى تو گردم، مرا خبر ده از آنچه اتّفاق افتاد از امر على و امام حسن و امام حسين عليهم السلام و خروج و قيام كه ايشان به دين خداى عزّوجلّ و آنچه به ايشان رسيد، از آنكه جماعت طاغوت ايشان را كشتند، و بر ايشان ظفر يافتند، به مرتبهاى كه مقتول و مغلوب شدند. امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «اى حُمران، به درستى كه خداى تبارك و تعالى چنان بود كه اين را بر ايشان مقدّر كرده بود، و قضا و امضاى آن به عمل آمده بود، و آن را واجب گردانيده بود، بعد از آن، جارى ساخت، پس به واسطه پيشى گرفتن علم، اين امر به سوى ايشان از جانب رسول خدا صلى الله عليه و آله على و امام حسن و امام حسين عليهم السلام قيام نمودند، و به سبب علم، ساكت شد هر كه ساكت شد از ما» (و همين حديث با سند مذكور، و پيش و بعد آن مذكور شد).