روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۷۷
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
علي بن ابراهيم عن ابيه عن علي بن معبد عن هشام بن الحكم قال :
الکافی جلد ۱ ش ۶۷۶ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۶۷۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۱۱
هشام بن حكم گويد: از امام صادق (ع) در منى پرسش كردم، از پانصد جمله از سخن، مىگفتم چنين و چنان گويند، مىفرمود در پاسخ چنين و چنان بگو، گفتم، قربانت در حلال و حرام مسلّم بود كه فنّ شما است و شما از همه مردم بدان اعلم هستيد ولى اينها مسائل علم كلام است (و شما اين طور حاضر جواب هستيد؟) فرمود: اى هشام واى بر تو، ممكن است خدا امام و حجتى براى خلقش مقرر كند كه جواب هر چه بدان محتاج باشند در نزد او نباشد؟.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۹۱
هشام بن حكم گويد: در منى از امام صادق عليه السلام پانصد مطلب از علم كلام پرسيدم و گفتم آنها (متكلمين عامه) چنين و چنان مىگويند، امام ميفرمود: تو چنين و چنان بگو. (هشام از حاضر جوابى و تسلط آن حضرت بر مسائل علم كلام تعجب كرد، گويد) من گفتم: من ميدانم كه مسائل حلال و حرام در دست شماست و شما از همه مردم نسبت بآن داناتريد ولى اينها علم كلامست؟!! بمن فرمود: واى بر تو اى هشام خداى تبارك و تعالى براى خلقش حجتى مقرر نميدارد كه همه احتياجات مردم نزد او نباشد (حجت خدا كسى است كه از هر چه پرسند جواب گويد).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۳۱
على بن ابراهيم، از پدرش، از على بن معبد، از هشام بن حكم روايت كرده است كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام را در منا از پانصد مسأله از علم كلام سؤال كردم، پس شروع مىكردم كه بگويم كه متكلمين چنين و چنين مىگويند كه حضرت مىفرمود: «كه چنين و چنين بگو». عرض كردم: كه فداى تو گردم، اين حلال و حرامى كه هست، مىدانم كه تو صاحب آنى، و مىدانم كه به آن، از همه مردمان داناترى، و اين مسائل كه من عرض كردم، علم كلام است. حضرت به من فرمود كه: «اى هشام، آيا خداى تبارك و تعالى بر خلق خود حجّت را تمام مىكند به حجّتى كه هر چه خلق به آن محتاج باشند در نزد او نباشد؟».