روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۷۳
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
احمد بن محمد و محمد بن يحيي عن محمد بن الحسين عن ابراهيم بن اسحاق الاحمر عن عبد الله بن حماد عن سيف التمار قال :
الکافی جلد ۱ ش ۶۷۲ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۶۷۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۰۵
سيف تمار گويد: جمعى از شيعه بوديم كه در حجر (كنار خانه كعبه) خدمت امام صادق (ع) بوديم، آن حضرت فرمود: جاسوسى بر سر ما است، ما به راست و چپ نگاه كرديم و كسيرا نديديم و گفتم جاسوسى بر ما گمارده نيست، سه بار فرمود سوگند به پروردگار كعبه و پروردگار اين ساختمان همين است كه مىگويم، اگر من همراه موسى و خضر بودم به آنها مىگفتم كه من از آن دو اعلمم و به آنها بدان چه در دست نداشتند خبر مىدادم، زيرا به موسى و خضر (ع) علم آنچه بوده داده شده بود و به آنها علم آنچه مىباشد و آن چه خواهد بود تا قيام ساعت نداده بودند و محققاً ما از رسول خدا آن را به خوبى ارث برديم.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۸۸
سيف تمار (خرما فروش) گويد: با جماعتى از شيعيان در حجر اسماعيل خدمت امام صادق عليه السلام بوديم، حضرت فرمود: آيا جاسوسى مراقب ماست؟ ما براست و چپ نگاه كرديم و كسيرا نديديم، عرض كرديم، بر سر ما جاسوسى نيست، حضرت سه مرتبه فرمود: بپروردگار اين كعبه، بپروردگار اين ساختمان، اگر من با موسى و خضر مىبودم بآنها خبر مىدادم كه من از آنها داناترم و چيزى را كه نزد آنها نبود، بايشان گزارش مىدادم، زيرا بموسى و خضر عليهما السلام علم آنچه گذشته و واقع شده، عطا شده بود، ولى علم آنچه تا روز قيامت واقع مىشود، عطا نشده بود، ليكن ما از راه وراثت آن علم را از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بدست آوردهايم.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۲۵
احمد بن محمد و محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از ابراهيم بن اسحاق احمر، از عبداللَّه بن حمّاد، از سيف تمّار روايت كردهاند كه گفت: با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بوديم در حِجْر اسماعيل و ما گروهى بوديم از شيعيان، حضرت فرمود كه:
«جاسوسى متوجّه ما است». به طرف راست و چپ نظر كرديم و كسى را نديديم. عرض
كرديم كه: جاسوسى را نمىبينيم كه متوجّه ما باشد. حضرت سه مرتبه فرمود كه: «سوگند به پرودگار كعبه و پروردگار بَنيّه (يعنى: كعبه) كه اگر در ميان خضر و موسى مىبودم، هر آينه ايشان را خبر مىدادم به اينكه من از ايشان داناترم، و هر آينه ايشان را خبر مىدادم به آنچه در دست ايشان نبود و آن را نمىدانستند؛ زيرا كه به موسى و خضر، عطا شده بود علم آنچه پيش از ايشان بود و به ايشان علم آنچه هست و آنچه خواهد بود تا قيامت بر پا شود، عطا نشده بود و ما آن را از رسول خدا صلى الله عليه و آله ميراث بردهايم، و همه آن به طريق وراثت به ما رسيده».