روایت:الکافی جلد ۱ ش ۳۵۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن علي بن النعمان عن سيف بن عميره عمن ذكره عن الحارث بن المغيره النصري قال :
الکافی جلد ۱ ش ۳۵۰ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۳۵۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۴۱۳
حارث بن مغيره گويد: از امام صادق (ع) پرسش شد از تفسير قول خداى تبارك و تعالى (۸۸ سوره ۲۸): «هر چيزى نابود است جز وجه او» فرمود: در تفسير آن چه گويند؟ گفتم: مىگويند: نابود مىشود هر چيزى جز وجه خدا، فرمود: سبحان الله، گفتار درشتى به زبان آوردند، همانا مقصود از آن همان وجه خدا است كه بوسيله آن به سوى خدا روند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۹۵
حارث بن مغيرة گويد از امام صادق (ع) در باره قول خداى تبارك و تعالى (۸۸ سوره ۲۸) «همه چيز نابود است جز وجه خدا» پرسش شد حضرت فرمود: در اين باره چه ميگويند؟ عرض كردم ميگويند همه چيز هلاك شود جز وجه خدا، فرمود منزه است خدا، سخن درشتى گفتند، مقصود از وجه راهى است كه بسوى خدا روند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۴۵۷
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از على بن نعمان، از سيف بن عَميره، از آنكه او را ذكر كرده، از حارث بن مُغيره نصرى روايت كرده است كه گفت: از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال شد از تفسير قول خداى عزّوجلّ «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «۱» (كه مفسرين آن را ترجمه نمودهاند به چند وجه: اولى آنكه هر چيز فانى است و نيست شونده، مگر ذات او سبحانه. دوم آنكه هر چيز به اعتبار امكان ذاتى فى حد ذاته هالك و معدوم است. سوم آنكه هر عمل باطل است، مگر آن عمل كه به جهت رضاى خدا قربة الى اللَّه باشد. چهارم آنكه هر صاحب عملى باطل و ضائع است، مگر آن كس كه غرضش در عمل وجه اللَّه باشد. و گفتهاند كه تعبير كردن از ذات، به وجه (كه عبارت است از رو) در كلام عرب بسيار است. و نيز تفسير شده است به اينكه هر چيزى نابود مىشود، مگر اصل و حقيقت آن چيز كه عبارت از هويت آن است. بنابر آنكه ضمير در وجهه به شىء كه به معنى چيزى است برگردد، و نه آنكه به سوى خدا راجع باشد، چنانچه اكثر علما چنين فهميدهاند، و ظاهر آيه نيز آن است). راوى مىگويد كه: حضرت فرمود كه: «سنيان در آن، چه مىگويند؟» عرض كردم كه مىگويند: هر چيزى هلاك مىشود، مگر روى خدا. حضرت فرمود: «سبحان اللَّه! پاك و منزه است خدا از امثال اين نقايص. هر آينه گفته بزرگى را گفتهاند جز اين نيست كه مقصود از اين وجه، وجه خدا است كه مردم از آن رو به خدا مىروند». «۲» (و مراد حضرت از وجه مذكور، حضرات معصوميناند كه ابواب ايمانند، و مردم را به خدا مىرسانند. و از جمله لطايف آنكه، عدد وجه به حساب جمل، چهارده است چون عدد معصومين- صلوات اللَّه و سلامه عليهم اجمعين-). __________________________________________________
(۱). قصص، ۸۸. (۲). و وجه در لغت، به معنى رو است، و طور و طريقه و برابر و اول روز و آنچه مدد معاش از سلاطين و ملوك متعينمىشود. (مترجم)