روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۷
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
سهل عن احمد بن المثني قال حدثني محمد بن زيد الطبري قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۶ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۶۳۳
محمد بن زيد طبرى گويد: مردى از بازرگانان فارس كه از پيروان امام رضا (ع) بود، به آن حضرت نامهاى نوشت و در باره خمس، اجازه خواست، در پاسخ او نوشت كه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به راستى خدا واسع است و كريم، بر هر كارى ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى غم و اندوه، هيچ مالى حلال نيست مگر از راهى كه خدايش حلال كرده است و به راستى، خمس كمك ما است بر دين ما و بر عيالات ما و بر دوستان ما و وسيله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از كسى كه از او بيم داريم، آن را از ما دريغ نداريد و خود را از دعاى ما محروم نسازيد تا آنجا كه مىتوانيد، زيرا پرداخت خمس، كليد روزى شما است و مايه پاك شدن گناهان شما و ذخيرهاى است كه براى روز بىنوائى خود پس انداز كنيد، مسلمان كسى است كه براى خدا بدان چه او را عهدهدار كرده وفا كند و بر عهده خود بپايد، مسلمان نيست كسى كه به زبان پذيرا است و به دل مخالف است، و السلام.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۵۰۴
يكى از تجار فارس كه از پيروان امام رضا عليه السلام بود، بآن حضرت نامه نوشت و در باره خمس اجازه خواست. حضرت باو نوشت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ همانا خدا وسعت دهنده و كريم است، در مورد عمل و كار ضامن ثوابست و در تنگى ضامن غم و اندوه [در مورد مخالفت ضامن كيفر و مجازات] هيچ مالى حلال نيست جز از راهيكه خدا آن را حلال كرده و خمس موجب كمك ماست بر دين ما و عيالات ما و پيروان ما و آنچه ميبخشيم و آبروئى كه ميخريم از كسانى كه از قهر و زورش ميترسيم، (مانند پولهائى كه براى حفظ آبروى خود بغير مستحقين ميدهيم) پس آن را از ما دريغ نداريد و تا ميتوانيد خود را از دعاى ما محروم نكنيد. زيرا دادن خمس كليد روزى شما و مايه پاك شدن گناهان شماست و چيزيست كه براى روز بيچارگى خود آماده ميكنيد. و مسلمان كسى است كه بعهدى كه خدا با او كرده وفا كند، مسلمان آن نيست كه با زبان بپذيرد و با دل مخالفت كند و السلام.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۸۴۹
سهل، از احمد بن مثنّى روايت كرده است كه گفت: حديث كرد مرا محمد بن زيد طبرى و گفت كه: مردى از تاجران اهل فارس، از بعضى از مواليان ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام نوشت و از آن حضرت خواهش داشت كه او را رخصت دهد در ندادن خمس، پس حضرت به او نوشت كه: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، به درستى كه خدا صاحب وسعت و كرم است و ثواب او را بر عمل ضامن شده و اندوه را بر تنگى (يعنى: عقاب را بر ترك طاعت) هيچ مالى حلال نيست، مگر از راهى كه خدا آن را حلال گردانيده. و به درستى كه خمس، يارى ماست بر قرض ما و بر عيالهاى ما و بر مواليان ما و آنچه آن را بذل و بخشش مىكنيم و بعضى از ناموس و حسب يا تن و بدن خويش را مىخريم از آنكه از حمله بردن و قهر كردن او مىترسيم. پس آن را از ما دور مگردانيد و خود را از دعاى ما محروم مكنيد، هر وقت كه بر آن قادر باشيد؛ زيرا كه بيرون كردن آن كليد روزى شما و بردن گناهان شما است و چيزى است كه نفسهاى خويش را به واسطه آن به صلاح مىآوريد، يا همان صلاح آوردن شما است نفسهاى خويش را و راست كردن و درست نمودن آن از براى روز درويشى و حاجتمندى شما كه روز قيامت است. و مسلمان كسى است كه وفا كند از براى خدا به آنچه به سوى او عهد فرموده، و مسلمان آن نيست كه به زبان اجابت كند و به دل مخالفت ورزد. و السّلام»