روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۳۵۷
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
القاسم بن العلا قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۳۵۶ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۳۵۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۵۳۷
قاسم بن علاء گويد: براى من چند تا پسر متولد شد، من مىنوشتم و براى آنها خواهش دعا مىكردم و در باره آنها چيزى به من نوشته نمىشد، همه آنها مردند و چون پسرم حسن متولد شد، نامه نوشتم و خواهش دعا كردم به من جواب داده شد كه: مىماند و الحمد لله.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۴۵۷
قاسم بن علاء گويد: خدا چند پسر بمن داد و من نامه مينوشتم (بناحيه مقدسه) و تقاضاى دعا ميكردم، و هيچ جوابى در باره آنها بمن نميرسيد، لذا همگى مردند، سپس چون پسرم حسن متولد شد نامه نوشتم و تقاضاى دعا كردم، جواب آمد: باقى ميماند و الحمد لله.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۷۷۱
قاسم بن علاء روايت كرده و گفته است كه: مرا چندين پسر متولّد شد و عريضه مىنوشتم و خواهش مىنمودم كه آن حضرت دعا بفرمايد، و براى ايشان به من چيزى نمىنوشت. پس همه ايشان مردند و چون حسن پسرم از براى من متولّد شد، نوشتم و سؤال كردم كه دعا بفرمايد. پس جواب به من رسيد كه: «اين فرزند، باقى مىماند و الحمد للَّه».