روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۳۳۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
اسحاق قال حدثني ابو هاشم الجعفري قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۳۳۰ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۳۳۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۴۹۹
از ابو هاشم جعفرى گويد: به ابى محمد (ع) شكايت كردم از تنگى زندان و فشار كند و زنجير، به من پاسخ نوشت كه: تو امروز نماز ظهرت را در منزلت مىخوانى، و هنگام ظهر مرا در آوردند و نماز را در منزل خود خواندم چنانچه امام (ع) فرمود، من در تنگى معيشت بودم و مىخواستم در نامه خود چند اشرفى از آن حضرت بخواهم شرمم آمد ولى چون به منزلم رسيدم صد اشرفى براى من فرستاد و نوشت: چون نيازى دارى شرم مدار و ملاحظه مكن و آن را بخواه كه دل خواه خود را بينى ان شاء الله.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۴۴۰
ابو هاشم جعفرى گويد: از تنگى زندان و فشار كند و زنجير بامام حسن عسكرى عليه السلام شكايت كردم، بمن نوشت: «تو امروز، نماز ظهر را در منزلت ميگزارى» هنگام ظهر بود كه بيرون آمدم و چنان كه فرموده بود، نمازم را در منزلم گزاردم، و نيز در تنگى زندگى بودم و ميخواستم در نامه از آن حضرت تقاضاى پول كنم، خجالت كشيدم، چون بمنزلم رسيدم، صد دينار برايم فرستاد و در نامه نوشته بود: هر گاه احتياج داشتى شرم مدار و پروا مكن، بخواه كه طبق ميلت خواهى ديد ان شاء اللَّه.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۷۳۷
اسحاق روايت كرده و گفته است كه: حديث كرد مرا ابو هاشم جعفرى و گفت كه: تنگى زندان و سختى و آزار بند و زنجير را به امام حسن عسكرى عليه السلام شكايت كردم. پس حضرت به من نوشت كه: «تو امروز نماز ظهر را در منزل خود خواهى كرد»، و در وقت ظهر مرا بيرون آوردند و در منزل خود نماز كردم؛ چنانچه آن حضرت فرموده بود. و در تنگى و پريشانى بودم و خواستم كه به آن حضرت نامهاى بنويسم و در آن نامه، دينارى چند از او طلب كنم، وليكن شرم كردم و ننوشتم. و چون به منزل خويش رفتم، صد دينار به سوى من فرستاد و به من نوشته بود كه: «هر وقت تو را حاجتى باشد، شرم مكن و حشمت مرا مانع قرار مده و آن حاجت را طلب كن كه تو خواهى ديد آنچه را كه دوست مىدارى و آنچه مىخواهى مىدهم. ان شاء اللَّه تعالى».