روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۲۹
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن صفوان الجمال قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۲۲۸ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۲۳۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۱۳
صفوان جمّال گويد: من و عامر و عبد الله بن جذاعه ازدى خدمت امام صادق (ع) بوديم، گويد: عامر به آن حضرت گفت: قربانت، مردم پندارند كه امير المؤمنين (ع) در رحبه (در ميدان كوفه يا جلو خان مسجد كوفه) به خاك سپرده شده، فرمود: نه، گفت: پس كجا به خاك سپرده شده؟ فرمود: چون وفات كرد، امام حسن (ع) او را برداشت و برد در پشت شهر كوفه، نزديك نجف (تپه يا سدّى كه جلو آب بندند) سمت چپ غرى (قبر دو نديم جذيمة الأبرش) و سمت راست حيره (كاخ نعمان بن منذر كه در يك ميلى كوفه بوده است) و او را ميان تپههاى كوچكى كه ريگهاى سفيد و در نما داشت و مىدرخشيدند به خاك سپرد. راوى گويد: پس از آن من به همان جا رفتم و يك جا را درنظر آوردم كه قبر آن حضرت است، و سپس خدمت امام صادق (ع) آمدم و به او گزارش دادم، به من فرمود: درست فهميدى، خدايت رحمت كند- سه بار-.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۵۳
صفوان جمال گويد: من و عامر و عبد اللَّه بن جذاعة ازدى خدمت امام صادق عليه السلام بوديم عامر بحضرت عرضكرد: قربانت گردم، مردم گمان ميكنند امير المؤمنين عليه السلام در رحبه (ميدان كوفه يا جلو خان مسجدش) دفن شده است، فرمود: چنين نيست، عرضكرد: پس كجا دفن شد؟ فرمود: چون وفات نمود، امام حسن عليه السلام او را برداشت و پشت كوفه نزديك تپه بلند، دست چپ غرى و دست راست حيره آورد و در ميان تپههاى كوچكى كه ريگ سفيد داشت بخاك سپرد. راوى گويد: سپس من بآنجا رفتم و محلى را فكر كردم كه قبر آن حضرتست، آنگاه خدمت امام آمدم و باو گزارش دادم، بمن فرمود: درست فهميدى خدايت رحمت كند- تا سه بار
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۵۷۱
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از على بن حكم، از صفوان جمّال كه گفت: من و عامر و عبداللَّه بن جُذاعه ازدى در خدمت امام جعفر صادق عليه السلام بوديم. صفوان مىگويد كه: عامر به آن حضرت عرض كرد كه: فداى تو گردم، مردم گمان مىكنند كه امير المؤمنين عليه السلام در رحبه كوفه مدفون است. حضرت فرمود: «نه، چنين نيست». عرض كرد: پس در كجا دفن شده؟ فرمود كه: «امير المؤمنين چون رحلت فرمود، حضرت امام حسن عليه السلام او را برداشت و آورد در پشت كوفه نزديك به نجف كه دريايى است خشك شده كه در اين زمان، در پشت حصار شهر نجف واقع است در طرف دست چپ غرى و راست حيره (و غرّى، بر وزن غنىّ بنايى است نيكو و از آن است غريّان كه دو بناى مشهور بودهاند در كوفه. و حيره به كسر حاء شهرى بوده نزديك كوفه) پس آن حضرت را دفن كرد در ميان سنگهاى چقماق سفيد» (يعنى: روشن و درخشان). راوى مىگويد كه: چون بعد از آن اتّفاق افتاد كه به آنجا رفتم، قبر آن حضرت را در موضعى از آن خيال كردم، پس به خدمت آن حضرت كه آمدم او را خبر دادم سه مرتبه به من فرمود كه: «درست يافتهاى- خدا تو را رحمت كند-».