روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۱۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
الحسين بن محمد و محمد بن يحيي عن احمد بن اسحاق عن بكر بن محمد الازدي عن اسحاق بن جعفر عن ابيه ع قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۲۱۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۲۱۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۲۸۹
اسحاق بن جعفر از پدرش امام صادق (ع) گويد: به آن حضرت عرض شد: آنها پندارند كه ابو طالب كافر بوده است، فرمود: دروغ مىگويند، چه گونه كافر بوده با اين كه مىگويد:
آيا مىدانيد شما كه ما دريافتيم محمد را هلا پيغمبرى چنان كه بود موسى نوشته در سر كتابها در حديث ديگر است كه چگونه ابو طالب كافر بود و مى گفت: دانستهاند همه به يقين، فرزند ما به دروغ منسوب نيست در بر ما، بيهوده را نسزد ابر از رخش طلبد باران كه هست سپيد باشد پناه يتيم، عصمت به بيوه دهد
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۴۰
اسحاق بن جعفر از پدرش (امام صادق) عليه السلام نقل كند كه بآن حضرت عرض شد: آنها (اهل سنت) گمان كنند كه ابو طالب كافر بوده است، فرمود: دروغ گويند، چگونه او كافر است كه ميگويد: مگر نميدانند كه ما محمد را مانند موسى پيغمبرى يافتهايم كه در كتابهاى نخست و سلف نامش نوشته است؟ و در حديث ديگر فرمود: چگونه مىشود كه ابو طالب كافر باشد؟ در صورتى كه خود او ميگويد: مردم دانستهاند كه ما فرزند خود را بدروغ نسبت ندهيم و بسخن ياوهسرايان اعتنا نميشود. او رو سفيد و آبرومندى است كه باحترام آبروى او طلب باران مىشود. او فريادرس يتيمان و پناه بيوه زنانست:
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۵۴۹
حسين بن محمد و محمد بن يحيى، از احمد بن اسحاق، از بكر بن محمد ازدى، از اسحاق بن جعفر، از پدرش عليه السلام روايت كردهاند كه به آن حضرت عرض شد كه: سنّيان گمان مىكنند كه ابوطالب كافر بوده است. فرمود: «دروغ گفتند؛ چگونه مىشود كه كافر باشد، با آنكه مىگويد:
ا لم تعلموا أنّا وَجَدنا محمداً نبيّا كموسى خطّ فى أوّل الكتاب»
يعنى: «آيا ندانستيد كه ما يافتيم محمد را پيغمبر مانند موسى كه نوشته شده است در ابتداى كتابهاى آسمانى». (يعنى: اوصاف آن حضرت در كتابهاى آسمانى مدوّن و مسطور است). و در حديث ديگر چنين است كه: «چگونه مىشود كه كافر باشد، با آنكه مىگويد:
لقد عَلِمُوا انَّ ابننا لا مُكذَّب لدينا ولا يعبأ بقيل الأباطل و أبيضُ يُستستقى الغَمام بوجهه ثمال اليتامى عصمة للامِلِ؟»
يعنى: «هر آينه به حقيقت دانستند كه پسر ما (يعنى: محمد صلى الله عليه و آله) در نزد ما چنان نيست كه او را به دروغ نسبت داده باشيم، و بايد كه باك نشود به گفتار بيهوده يا بيهودهگويان و در آن فكر نشود. و نيز دانستند كه پسر ما سفيد و سفيدرويى است كه به آبروى او از ابر آب خواسته مىشود. و اوست كه فريادرس يتيمان است (كه ايشان را به نيكىهاى خود كفايت مىكند) و كسى است كه بيچارگان، از مردان و زنان را نگاهدارى مىنمايد» (و از چيز ناپسند باز مىدارد. و ممكن است كه معنى اين باشد كه آن حضرت پناه بيوه زنان است).