روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۸

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

محمد بن يحيي عن محمد بن احمد عن محمد بن عبد الله بن احمد عن علي بن النعمان عن صالح بن حمزه عن ابان بن مصعب عن يونس بن ظبيان او المعلي بن خنيس قال :

قُلْتُ‏ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ مَا لَكُمْ مِنْ هَذِهِ اَلْأَرْضِ فَتَبَسَّمَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ‏ جَبْرَئِيلَ ع‏ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَخْرِقَ‏ بِإِبْهَامِهِ‏ ثَمَانِيَةَ أَنْهَارٍ فِي اَلْأَرْضِ مِنْهَا سَيْحَانُ‏ وَ جَيْحَانُ‏ وَ هُوَ نَهَرُ بَلْخٍ‏ وَ اَلْخشوع‏ وَ هُوَ نَهَرُ اَلشَّاشِ‏ وَ مِهْرَانُ‏ وَ هُوَ نَهَرُ اَلْهِنْدِ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ دِجْلَةُ وَ اَلْفُرَاتُ‏ فَمَا سَقَتْ‏ أَوِ اِسْتَقَتْ‏ فَهُوَ لَنَا وَ مَا كَانَ لَنَا فَهُوَ لِشِيعَتِنَا وَ لَيْسَ لِعَدُوِّنَا مِنْهُ شَيْ‏ءٌ إِلاَّ مَا غَصَبَ عَلَيْهِ‏ وَ إِنَّ وَلِيَّنَا لَفِي أَوْسَعَ فِيمَا بَيْنَ ذِهْ‏ إِلَى ذِهْ‏ يَعْنِي بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ ثُمَّ تَلاَ هَذِهِ اَلْآيَةَ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي اَلْحَيََاةِ اَلدُّنْيََا اَلْمَغْصُوبِينَ عَلَيْهَا خََالِصَةً لَهُمْ‏ يَوْمَ اَلْقِيََامَةِ بِلاَ غَصْبٍ‏


الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۷ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۹
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لِلْإِمَامِ ع‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۵۵

يونس بن ظبيان يا معلى بن خنيس گويد: به امام صادق (ع) گفتم: شما از اين زمين چه داريد؟ لبخندى زد و فرمود: به راستى خدا تبارك و تعالى جبرئيلش را فرستاد و به او فرمان داد تا با انگشت بزرگ خود هشت نهر در زمين ببرد كه از آنها است سيحان و جيحان (جيحون خ ل) كه نهر بلخ است و خشوع و آن نهر شوش است (شاش است) و مهران و آن نهر هند است و نيل مصر و دجله و فرات، آنچه آب خورد يا آب داده شود همه از ما است و هر چه از ما است از آن شيعيان ما است و دشمن ما از آن بهره‏اى ندارد جز آنچه به زور ربايد و دوست ما در وسعتى پهن بر از اين و اين است يعنى ميان آسمان و زمين سپس اين آيه را خواند (۳۲ سوره اعراف): «بگو از آن كسانى است كه گرويدند در زندگانى دنيا (ولى از آنها به زور گرفته شده) و خالص است (براى آنها) در روز قيامت (بى‏زور بردن و غصب از آنها)».

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۷۰

يونس بن ظبيان و يا معلى بن خنيس است كه گويد: بامام صادق عليه السلام عرضكردم: شما از اين زمين چه داريد؟ حضرت لبخندى زد و فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى جبرئيل عليه السلام را فرستاد و باو دستور داد با انگشت ابهامش هشت نهر در زمين بكند: از جمله آنهاست، سيحان و جيحان [جيحون‏] كه همان نهر بلخست و خشوع كه نهر شاش [شوش‏] است و مهران كه نهر هند است و نيل مصر و دجله و فرات، پس آنچه آب دهد و آب گيرد (از دريا و خشكى) از آن ماست، و آنچه از آن ماست متعلق بشيعيان ماست و دشمن ما را از آن بهره‏ئى نيست، جز آنچه بزور و ناحق گيرند. ولى دوست ما در گشايشى است فراختر از ميان اين و آن- يعنى زمين و آسمان- (زيرا تمام خشكى و دريا از آن ماست و ما آن را براى شيعه خود مباح ساخته‏ايم) سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «بگو اين چيزها در زندگى دنيا متعلق بكسانى است كه ايمان آورده (ولى ديگران بزور از آنها گرفته‏اند) و در روز قيامت مخصوص (ايشان) است ۳۲ سوره ۷-» بدون غصب و زورى (چنانچه تمام نعمتها و مواهب الهى را، در دنيا مؤمن و كافر از آن استفاده مى‏كنند، ولى در آخرت مخصوص مؤمنانست و چون كافر منعم و واهب حقيقى خود را نميشناسد و از او فرمان نميبرد، تصرف او در آن نعم غاصبانه باشد).

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۹۹

محمد بن يحيى، از محمد بن احمد، از محمد بن عبداللَّه بن احمد، از على بن نعمان، از صالح بن حمزه، از ابان بن مُصعب، از يونس بن ظبيان، يا معلّى بن خُنَيس روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: چه قدر از اين زمين، يا چه چيز از آن براى شما است؟ حضرت تبسم فرمود و فرمود كه: «خداى تبارك و تعالى جبرئيل عليه السلام را به سوى زمين فرستاد و او را امر فرمود كه: با انگشت بزرگ پاى خود، زمين را بشكافد و هشت نهر در آن جارى نمايد؛ از جمله آنها سيحان است. «۱» و جيحان، «۲» و از جمله آن نهرها، خَشوع است، و آن نهر شاش است، «۳» و مهران، و آن نهر هند است، «۴» و نيل مصر و دجله بغداد و فرات. پس آنچه را كه اين نهرها آب دهد كه جدولى از اينها جارى شود، يا به دلو و چرخ و امثال آن آب خورده باشد، مال ما است، و آنچه مال ما باشد، مال شيعيان ما است، و براى دشمن ما چيزى از آن نيست، مگر آنچه را كه غصب كند و بر آن مستولى شود. __________________________________________________

(۱). و در قاموس مذكور است كه سيحان، نهرى است در شام، و ديگرى در بصره، و گفته كه سيحون، نهرى است درماوراء النهر، و نهرى در هند. (مترجم)
(۲). و آن نهر بلخ است. و در قاموس گمان كرده كه جيحان، نهرى است در ميانه شام و روم و معرّب جهان است، و جيحون، نهر خوارزم است. (مترجم)
(۳). و شاش شهرى است در ماوراء النهر. (مترجم)
(۴). و صاحب قاموس گفته كه نهر مهران، به كسر ميم، در سند است. (مترجم)

و به درستى كه دوست ما قرار دارد در آنچه گشادگى آن بيشتر است از آنچه در ميان اين تا اين» (يعنى: آسمان تا زمين است). پس اين آيه را تلاوت فرمود: «قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»، يعنى: «بگو كه: اين زينت و طيبات از براى آنان است كه ايمان آورده‏اند در زندگانى دنيا». و حضرت فرمود كه: «آنان كه اينها از ايشان غصب شده و بر آن استيلا به هم رسيده «خالِصَةً»، در حالتى كه خالص و بى مُخلّ است براى ايشان «يَوْمَ الْقِيامَةِ» «۱»، يعنى: در روز قيامت بى‏غصب». __________________________________________________

(۱). اعراف، ۳۲.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)