روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن ابان بن عثمان عن صباح بن سيابه عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص :
الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۰ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۰۶۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۴۷
امام صادق (ع) فرمود كه رسول خدا (ص) فرموده: هر آن مؤمن و مسلمانى كه بميرد و وامى به جا گذارد كه در اسراف و فساد نبوده باشد بر امام است كه آن را بپردازد و اگر نپرداخت گناهش بر او است، زيرا خدا تبارك و تعالى مىفرمايد (۶۰ سوره توبه): «همانا صدقات براى فقيران و گدايان است» (تا آخر آيه) «و كارمندان آن و براى تأليف قلوب و آزاد كردن بندهها و قرضداران و در راه خدا و براى ابن سبيل، قرارى است قطعى از طرف خدا و خدا دانا و حكيم است» و او از قرضداران است و نزد امام سهمى دارد و اگر امام آن را نگهدارد گناهش بر او است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۶۵
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هر مؤمن و يا مسلمانى كه بميرد و بدهى داشته باشد كه از بابت فساد و اسراف نباشد، بر امامست كه آن را بپردازد و اگر نپردازد، گناهش بگردن او است، همانا خداى تبارك و تعالى مىفرمايد: «صدقات از آن فقيران و بىچيزانست- تا آخر آيه ۶۰ سوره ۹-» و او از قرضدارانست و نزد امام سهمى دارد (كه بعد از فقيران و بىچيزان در آيه شريفه ذكر شده است) و اگر امام آن را نگهدارد گناهش بر اوست.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۹۱
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از على بن حَكَم، از ابان بن عثمان، از صبّاح بن سَيابه، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: هر مؤمن يا مسلمانى كه بميرد و قرضى را واگذارد كه در معصيت خدا و اسراف نباشد (كه به جهت يكى از اين دو به هم رسيده باشد)، بر امام واجب است كه آن را ادا كند. پس، اگر آن را ادا نكند، گناه آن بر او خواهد بود؛ زيرا كه خداى تبارك و تعالى مىفرمايد كه: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ»» (تا آخر آيه، كه در سوره توبه مذكور است، و آنچه از تتمه آيه ذكر نشده، اين است كه: «وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» «۱»، يعنى: «جز اين نيست كه صدقات، يعنى: زكات مفروضه، از براى درويشان است و بيچارگان و جمعى كه كار كنندگانند بر آن (و در تحصيل و جمع آن سعى مىكنند) و طائفهاى كه الفت داده شده است دلهاى ايشان، و ديگر زكات از براى صرف كردن است در گشادن گردنهاى بندگان از قيد بندگى، و در ادا نمودن قرض قرضداران (يا از براى قرضداران) و صرف كردن در راه خدا (از جهاد و غير آن از وجوه برود) و رهگذرى كه از مال خود دور مانده باشد» (و چيزى نداشته باشد كه با آن به شهر خود برگردد. اگر چه در وطن خويش غنى باشد، يا از براى ابن سبيل. و حاصل آنكه: زكات فرض شده براى اين جماعت، فرض شدنى ثابت از جانب خدا و خدا داناست به مستحقان و حكم كننده به قسمت بر وجهى كه شايد و بايد). و حضرت فرمود كه: «آنكه مُرده و قرض دارد، از جمله قرضدارانى است كه در آيه مذكور است، و يك قسم از اقسام هشتگانه مستحقان زكات است، و او را بهرهاى است در نزد امام، پس اگر امام آن را حبس كند و ندهد، گناهش بر اوست».