روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۳
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
محمد عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم قال حدثني مالك بن عطيه الاحمسي عن ابي حمزه الثمالي قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۲ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۰۳
ابى حمزه ثمالى گويد: خدمت امام على بن الحسين (ع) رسيدم و ساعتى در حياط متوقف شدم و سپس وارد اطاق گرديدم، ديدم امام چيزى جمع كرد و دست پشت پرده دراز كرد و آن را به كسى كه پشت پرده بود داد. گفتم: قربانت، اينها كه جمع مىكردى چه بود؟ فرمود: مقدارى از زيادى پرهاى فرشتهها است كه وقتى مىروند و ما را تنها مىگذارند جمع مىكنيم و آن را براى كودكان خود رولباسى (تسبيح خ ل) مىكنيم، من گفتم: قربانت، آنها نزد شما مىآيند؟ فرمود: اى ابا حمزه، آنها بر پشتهاى ما با ما مزاحمت مىكنند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۴۱
ابو حمزه ثمالى گويد: خدمت حضرت على بن الحسين عليهما السلام رسيدم، ساعتى در حياط توقف كردم و سپس وارد اتاق شدم، حضرت چيزى از زمين برميچيد و دستش را پشت پرده مىبرد و بكسى كه در آن اطاق بود مىداد. من عرضكردم: قربانت، چيست كه مىبينم برميچينى؟ فرمود: زياديهائى از پر فرشتگانست كه چون از نزد ما ميروند، [با ما خلوت ميكنند] آنها را جمع ميكنيم، و تسبيح [بازو بند] فرزندان خود ميكنيم. عرضكردم: قربانت، فرشتگان نزد شما مىآيند؟ فرمود: اى ابا حمزه! آنها روى متكاها جا را بر ما تنگ ميكنند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۵۵
محمد، از احمد بن محمد، از على بن حكم روايت كرده است كه گفت: حديث كرد مرا مالك بن عطيه احمسى، از ابو حمزه ثمالى كه گفت: داخل شدم بر على بن الحسين عليهما السلام و ساعتى در خانه آن حضرت ممنوع بودم (كه كسى مرا اذن دخول نداد)، بعد از آنكه رخصت يافتم، داخل حجره شدم و آن حضرت چيزى را از زمين بر مىچيد و دست خويش را در پس پرده داخل كرد و آن را داد به كسى كه در خانه بود. عرض كردم كه: فداى تو گردم، اينكه من تو را ديدم كه از زمين بر مىچيدى، چه چيز بود؟ فرمود كه: «زيادتى است از پرهاى ريزه فرشتگان كه آن را جمع مىكنيم، چون خلوت كنيم (يا چون فرشتگان از پيش ما بروند. و بنابر بعضى از نسخ، چون به نزد ما آيند)، آن را تعويذ از براى فرزندان خود مىسازيم». عرض كردم كه: فداى تو گردم، فرشتگان به نزد شما مىآيند؟ فرمود: «اى ابو حمزه، ايشان پيوسته مزاحم ما مىشوند بر تكيهگاه ما، و بر آن در كنار ما مىنشينند».