خُشُب
از الکتاب
ریشه کلمه
- خشب (۱ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) چوب ضخيم (اقرب) جمع آن خشب (بر وزن عنق) است [منافقون:4] هر گاه سخن گويند به سخنشان گوش فرا دهى گوئى آنها چوبهاى تكيه داده به ديواراند. آيه درباره منافقان است. براى تو خالى بودن و عدم ايمان به چوب ضخيم تشبيه شدهاند زيرا فقط قيافه و هيكل و زبان چرب دارند نه قلب روشن و درون پاك. و ممكن است مراد از اين تشبيه نا فهمى باشد يعنى حرف حق را در آنها اثرى نيست و مانند چوب اند راغب مىگويد: اين كلمه را درباره شخص بى شرم مىآورند. ولى از صدر آيه «وَاِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ اَجْسامُهُمْ...» بدست مىآيد كه در وجه شبه همان تو خالى بودن در نظر است .
کلمات نزدیک مکانی
مُسَنّدَة کَأَنّهُم يَحْسَبُون لِقَوْلِهِم تَسْمَع کُل صَيْحَة يَقُولُوا عَلَيْهِم إِن هُم وَ الْعَدُوّ أَجْسَامُهُم فَاحْذَرْهُم تُعْجِبُک قَاتَلَهُم رَأَيْتَهُم
تکرار در هر سال نزول
نمودار تکرار در هر سال نزول
سال نزول
0
1
2
0
0
0
0
0
0
0
0
1
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0