الْوَرِيد
مفسران و ارباب لغت، درباره معناى «ورید» از مادّه «وُرُود» تفسیرهاى گوناگونى دارند، عده اى معتقدند: «ورید» همان رگى است که به قلب یا کبد انسان پیوسته است، و بعضى آن را به معناى تمام رگ هایى که از بدن انسان مى گذرد مى دانند، در حالى که، بعضى دیگر آن را به رگ گردن، تفسیر کرده اند، و گاه آن را «وریدان» مى گویند، یعنى دو رگ گردن. معناى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد.
«ورید» در اصل، از واژه «ورود» به معناى رفتن به سراغ آب گرفته شده، و از آنجا که خون از این رگ وارد قلب مى شود، و یا وارد به اعضاء دیگر، آن را «ورید» گفته اند. ولى باید توجّه داشت، اصطلاح متداول امروز درباره «ورید» و «شریان» (رگ هایى که خون را از تمام اعضاء به سوى قلب مى برد، و رگ هایى که خون را از قلب به اعضاء مى رساند)، اصطلاحى است مخصوص علم زیست شناسى که ارتباطى به معناى لغوى این کلمه ندارد.
ریشه کلمه
- ورد (۱۱ بار)
قاموس قرآن
[ق:16]. راغب گويد: وريد رگى است متصل به قلب وكبد و جريان خون... در آن است. ظاهرا مراد شريان باشد رجوع شود به «حبل». آن را رگى در گردن و مجراى نفس (ناى) نيز گفتهاند مراد از آيه اطلاع واحاطه خداست نسبت به انسان.