النحل ٨٥
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لاَ هُمْ يُنْظَرُونَ |
ترجمه
النحل ٨٤ | آیه ٨٥ | النحل ٨٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظَلَمُوا»: کفر ورزیدهاند. «لا هُمْ یُنظَرُونَ»: مهلت و فرصت داده نمیشوند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ... (۱) لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ کَفَرُوا... (۰) بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً... (۱)
إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَکَانٍ بَعِيدٍ... (۱) وَ إِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَکَاناً... (۰) لاَ تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً وَاحِداً... (۰)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۸۹ سوره نحل
- خدای تعالی، سبب حقيقى پرواز مرغان در هواست
- ذكر نعمت خانه، پوست و پشم و كُرك و موى حيوان و...
- وجه اين كه درباره سرابيل فرمود: «شما را از گرما نگه مى دارد»، و حفظ از سرما را ذكر نكرد
- معناى آيه: «يَعرِفُونَ نِعمَةَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَ أكثَرُهُمُ الكَافِرُون»
- وجوهى كه مفسّران، درباره آيه «وَ أكثَرُهُمُ الكَافِرُون» گفته اند
- مراد از اين كه در قيامت، از هر امّتى، شهيدى مبعوث مى گردد
- قيامت، روز پاداش و كيفر است، نه روز عمل و جبران
- در عذاب ظالمان در آخرت، تخفيف و تأخيرى نيست
- مشركان در روز قيامت، تسليم خدا مى شوند
- تسليم اضطرارى مشركان در قيامت، در برابر خدا، سودى به حالشان ندارد
- كافران مفسد، عذابى بيش از ديگر كفار خواهند داشت
- تفصيلى در مورد شهید و شهادت گواهان، در قیامت
- معناى اين كه قرآن، بيان كننده هر چيزى است
- بحث روايتى
- چند روايت در ذيل جمله: «تِبيَاناً لِكُلّ شَئ»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «85»
وچون كسانىكه ستم كردند عذاب را ببينند، پس نه از آنان عذاب كم شود و نه مهلتشان داده شود.
نکته ها
در آيه قبل خوانديم كه در قيامت، نه اجازهى توجيه دهند و نه امكان رضايت طلبى. و در اين آيه مىفرمايد: قهر خداوند در آن روز، نه تخفيفى دارد و نه تأخيرى.
پیام ها
1- آگاهى از كيفر وچگونگى آن، عامل بازدارنده از گناه است. إِذا رَأَى الَّذِينَ ...
2- سرچشمهى عذاب خداوند، ظلم خود بشر است. «إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ»
3- در قيامت، كيفر ستمگران، تخفيف وتأخير ندارد. ظَلَمُوا ... فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (85)
وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ: و چون ببينند روز قيامت آنان كه شرك آوردند عذاب آتش جهنم را و ايشان را در آرند در آن، فرياد بر آرند و از مالك دوزخ تخفيف عذاب طلبند. فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ: پس سبك گرديده نشود از ايشان عذاب دردناك جهنم. وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: و نه ايشان مهلت داده شوند، يعنى زمانى آنها را مهلت ندهند و بدون عذاب نگذارند.
تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه عذاب اهل جهنم تخفيف داده نشود و هميشه معذب باشند و فتور و قصورى از آنها نيابد، و احاديث بسيار نيز وارد شده، از جمله در امالى «1» شيخ طوسى قدس الله سره در كتابت حضرت امير المؤمنين به اهل بصره توصيف فرمايد جهنم را:
قعرها بعيد و حرّها شديد و شرابها صديد و عذابها جديد و مقامعها حديد لا يفتر عذابها و لا يموت ساكنها دار ليس فيها رحمة و لا تسمع لاهلها دعوة.
يعنى: قعر جهنم دور است، و حرارتش شديد، و آشاميدنى آن صديد، و عذابش تازه، و مقامع آن آهن باشد، سست نشود عذاب آن، و نميرند ساكن آن، خانهاى است كه نيست در آن رحمتى، و شنيده نشود اهل آن را دعوتى.
«1» امالى طوسى، جزء اوّل، نامه امير مؤمنان به مردم مصر- بحار الانوار، جلد 8، باب 24، صفحه 286، حديث 16.
جلد 7 - صفحه 261
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (82) يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ (83) وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (84) وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (85)
ترجمه
پس اگر رو گردانند پس جز اين نيست كه بر تو است رسانيدن آشكار
ميشناسند نعمت خدا را پس انكار ميكنند آنرا و بيشتر آنها ناسپاسانند
و روز كه برانگيزيم از هر جماعتى گواهى را پس اذن داده نشود براى كسانيكه كافر شدند و نه آنها طلب خوشنودى كرده شوند
و چون به بينند آنانكه ستم كردند عذاب را پس سبك كرده نشود از آنها و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
- پس از اقامه حجّت بر وجوب شكر نعمت و تسليم و انقياد در برابر اوامر حضرت احديّت باز اگر اهل عناد و لجاج اعراض و استنكاف از قبول نمودند باكى نيست پيغمبر اكرم بوظيفه خود عمل نموده معذور است و بيشتر آنها معاقب چون نعمت خدا را شناختند و منكر شدند بكفران و كفر باطنى و البتّه اعظم نعم الهى ولايت ائمه اطهار است چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه ما و اللّه نعمت خدائيم كه انعام فرموده است آنرا بر بندگان و بسبب ما فائز بنعمت شد هر كس فائز شد و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه چون آيه انّما وليّكم اللّه نازل شد چند نفر از اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مسجد مدينه جمع شدند و با يكديگر گفتند اگر ما باين آيه ايمان بياوريم ذليل ميشويم و على بن أبي طالب بر ما مسلّط خواهد شد و اگر ايمان نياوريم بتمام آيات كافر خواهيم شد و ما ميدانيم كه پيغمبر صادق است در آنچه ميگويد ولى دوست نداريم او را و از على اطاعت نميكنيم پس اين آيه نازل شد كه مراد از آن نعمت ولايت على عليه السّلام است و در روايت
جلد 3 صفحه 307
عيّاشى از امام كاظم عليه السّلام اشاره باين معنى شده است و اينكه نسبت كفر باكثر داده شده گفتهاند براى آنستكه بيشتر اعراض كنندگان معرفت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و سائر نعم الهى پيدا كردند و منكر شدند و كفران نمودند ولى بعضى براى قصور ادراك معرفت پيدا نكردند و معذور بودند و اطلاق كفران و كفر در مورد آنها روا نيست و بنابراين ضمير هم راجع باعراض كنندگان است با آنكه نسبت معرفت و انكار بتمام آنها در كلام الهى داده شده چنانچه ظاهر است و بنظر حقير براى آنستكه بيشتر كسانيكه معرفت پيدا كردند و منكر شدند در ظلم و تعدّى و آزار خاندان نبوّت كوتاهى ننمودند و حقيقت كفران نعمت و كمال كفر در اين دسته ظهور و بروز پيدا كرد لذا از آنها بجمع معرّف تعبير شده است و بنابراين ضمير هم بظاهر خود باقى و موصوف بمعرفت و انكار تمام اعراض كنندگانند و حقيقت كفران و كمال كفر مخصوص بغاصبين حقّ و ستمكاران بآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ياد كن اى پيغمبر روز قيامت را كه برانگيزيم از هر امّت و جماعت از امم سابقه و جماعات لاحقه گواهى را كه آن پيغمبر وقت و امام زمان است براى گواهى دادن بر اعمال آنها از كفر و ايمان و اطاعت و عصيان براى اتمام حجّت و مزيد عزّت اهل ايمان و فضيحت اهل طغيان چنانچه در مجمع و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه براى هر زمان و امّتى امامى است كه مبعوث ميشوند اهل آن زمان و آن امّت با امام خودشان پس مأذون نميشوند كفّار در عذر خواهى از گناه چون عذرى ندارند و آنجا جاى ذكر باطل نيست و بآنها گفته نميشود خدا را از خودتان راضى و خوشنود نمائيد چون آنجا جاى تكليف نيست و صيغه يستعتبون مشتقّ از عتبى بمعناى رضا است و چون عذاب الهى را مشاهده نمودند تخفيف و مهلتى براى آنها نيست بايد دائما بسوزند و بسازند و ندامت و پشيمانى و توبه و انابه براى آنها ثمرى ندارد.
جلد 3 صفحه 308
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ ظَلَمُوا العَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنهُم وَ لا هُم يُنظَرُونَ (85)
و زماني که ديدند كساني که ظلم كردند ظلم كردند عذاب را پس تخفيف نميشود از آنها و مهلت هم بآنها داده نميشود آنچه از آيات شريفه و اخبار اهل بيت استفاده ميشود اينكه اهل محشر از اينکه حيث سه دسته ميشوند يك دسته بيحساب داخل جهنم ميشوند نه بر آنها نصب ميزان ميشود و نه از صراط عبور ميدهند دسته دوم آنكه بدون حساب و ميزان داخل بهشت ميشوند.
و دسته سيم در تحت حساب و پاي ميزان، و نصب صراط بر آنها ميشود و بحساب آنها رسيدگي ميشود و اينها هم دو دسته هستند.
يك دسته ثقلت موازينهم اهل نجات و يك دسته خفت موازينهم مورد عتاب و خطاب و گرفتار عذاب ميشوند نكته ديگر اينكه جهنم در طرف يسار محشر است و بهشت در طرف يمين و نكته ديگر آنكه جهنم فاصله بين صحراي محشر است و بهشت که اهل بهشت بايد از صراط عبور كنند که جسر جهنم است تا داخل بهشت شوند.
اما دسته اول كفار و مشركين و منافقين و معاندين هستند که هيچگونه عمل صالحي ندارند که مفاد اينکه آيه است که ميفرمايد: وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ ظَلَمُوا العَذابَ که بمجرد اينكه سر از خاك بردارند ملائكه عذاب آنها را با غلهاي آتشي و تازيانه
جلد 12 - صفحه 170
ميآورند در طرف يسار محشر که جهنم واقع شده و اولين نظر آنها بجهنم ميافتد آنها را وارد جهنم ميكنند که مراد از الَّذِينَ ظَلَمُوا ظلم بنفس که ايمان نياوردند و ظلم بغير که نگذاردند ايمان بياورند و ظلم بانبياء و مؤمنين که آنها را اذيت و آزار بقتل و جرح و حبس و شكنجه ميانداختند و ظلم بدين که شرك باشند و ظلم، عظيم است فَلا يُخَفَّفُ عَنهُم حتي يك روز که داردعليهبه وَ قالَ الَّذِينَ فِي النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادعُوا رَبَّكُم يُخَفِّف عَنّا يَوماً مِنَ العَذابِ قالُوا أَ وَ لَم تَكُ تَأتِيكُم رُسُلُكُم بِالبَيِّناتِ قالُوا بَلي قالُوا فَادعُوا وَ ما دُعاءُ الكافِرِينَ إِلّا فِي ضَلالٍ مومن آيه 52 و 53 وَ لا هُم يُنظَرُونَ ساعتي بآنها مهلت داده نميشود.
اما دسته دوم كساني هستند که با ايمان كامل و بدون گناه آمرزيده از دنيا رفتند وَ مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَكَرٍ أَو أُنثي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ يُرزَقُونَ فِيها بِغَيرِ حِسابٍ مؤمن آيه 40 و اما دستم سيم وَ آخَرُونَ اعتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً اگر با توبه از دنيا روند اميد نجات هست و الا در تحت حساب وَ الوَزنُ يَومَئِذٍ الحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ وَ مَن خَفَّت مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم بِما كانُوا بِآياتِنا يَظلِمُونَ اعراف آيه 7 و
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 85)- در این آیه اضافه میکند این ظالمان ستم پیشه هنگامی که از مرحله حساب گذشته و در برابر عذاب الهی قرار گرفتند گاهی تقاضای تخفیف و گاهی تقاضای مهلت میکنند، اما «هنگامی که ظالمان مجازات را ببینند نه به آنها تخفیف عذاب داده میشود و نه مهلت» (وَ إِذا رَأَی الَّذِینَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ).
نکات آیه
۱- ظالمان پس از قطعى شدن عذابشان، محروم از کمترین تخفیف و مهلت (و إذا رءا الذین ظلموا العذاب فلایخفّف عنهم) مقصود از رؤیت در آیه شریفه دیدن با چشم نیست; بلکه معناى کنایى آن مقصود است; یعنى، قطعى شدن عذاب.
۲- کافران، ظالمند. (لایؤذن للذین کفروا ... و إذا رءا الذین ظلموا العذاب)
۳- ظلم، گناهى بزرگ و نابخشودنى و عامل اصلى ابتلاى انسان به عذاب اخروى است. (و إذا رءا الذین ظلموا العذاب) برداشت فوق به خاطر این نکته است که با آنکه آیه در صدد بیان وضعیت کافران در قیامت است، ولى از آنان به ظالمان توصیف کرده است و وصف مشعر به علیت است. گفتنى است وعده عذاب اخروى، بیانگر بزرگى و نابخشودنى بودن آن است.
۴- کافران ظالم، پس از مشاهده عذاب الهى و قطعیت کیفر، خواهان تخفیف و تأخیر مجازات خویشند. (فلایخفّف عنهم العذاب و لا هم ینظرون) تذکر الهى به عدم تخفیف عذاب و دادن مهلت به ظالمان، اشاره اى به تخفیف و مهلت خواهى آنان دارد.
موضوعات مرتبط
- ظالمان ۲: حتمیت عذاب ظالمان ۲ ۱; ظالمان ۲ هنگام عذاب ۴
- ظلم: آثار ظلم ۳; گناه ظلم ۳
- عذاب: درخواست تخفیف عذاب ۴; موجبات عذاب اخروى ۳
- کافران: استمهال کافران ظالم ۴; خواسته هاى کافران ظالم ۴; ظلم کافران ۲; کافران هنگام عذاب ۴
- گناه: آثار گناه ۳; گناه نابخشودنى ۳
- گناهان کبیره ۳
منابع