النجم ١١

از الکتاب
کپی متن آیه
مَا کَذَبَ‌ الْفُؤَادُ مَا رَأَى‌

ترجمه

قلب (پاک او) در آنچه دید هرگز دروغ نگفت.

ترتیل:
ترجمه:
النجم ١٠ آیه ١١ النجم ١٢
سوره : سوره النجم
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْفُؤَادُ»: دل پیغمبر (. «مَا»: مراد شکل و قیافه جبرئیل است. «رَأی»: محمد دید.


تفسیر


نکات آیه

۱ - شهود قلبى پیامبر(ص)، جبرئیل را به هنگام وحى (ما کذب الفؤاد مارأى)

۲ - ره نیافتن هیچ گونه خطا و کجى در مشاهدات قلبى پیامبر(ص) (و هو بالأُفق الأعلى ... ما کذب الفؤاد مارأى)

۳ - قلب، جایگاه رؤیت حقایق نامحسوس (ما کذب الفؤاد مارأى)

۴ - وحى و مشاهدات پیامبر(ص)، مورد تصدیق قلبى آن حضرت (ما کذب الفؤاد مارأى) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که «مارأى» اشاره به وحى و معارف دیگرى نیز باشد که آیات پیشین، از آن حکایت مى کند.

۵ - پیامبر(ص)، مصون از هر گونه خطا، به هنگام دریافت وحى (ما کذب الفؤاد مارأى) در صورتى که مراد از «مارأى» وحى باشد، تعبیر «ماکذب...» نشانگر راه نیافتن هیچ گونه خطا و انحراف به هنگام دریافت وحى است.

۶ - ارزش والاى قلب و ادراکات باطنى، در مقایسه با دیگر منابع شناخت (ما کذب الفؤاد مارأى) با توجه به این که در این آیه، رؤیت معارف والا به قلب نسبت داده شده است; ارزش بى مانند قلب در میان منابع شناخت استفاده مى شود.

روایات و احادیث

۷ - «محمدبن الفضیل قال: سألت أباالحسن(ع) هل رأى رسول اللّه(ص) ربّه عزّوجلّ؟ فقال: نعم بقلبه رآه، أما سمعت اللّه عزّوجلّ یقول: «ما کذب الفؤاد ما رأى» أى لم یره بالبصر و لکن رأه بالفؤاد;[۱] محمدبن فضیل گوید: از امام رضا(ع) سؤال نمودم: آیا رسول خدا(ص) پروردگار عزّوجلّ را دیده است؟ آن حضرت فرمود: آرى با قلب خود دیده; آیا نشنیده اى [سخن ]خداى عزّوجلّ را که مى فرماید: «ما کذب الفؤاد ما رأى». آن حضرت با چشم سر خدا را ندید; بلکه با دیده دل او را دید».

موضوعات مرتبط

  • ادراک: ارزش ادراک باطنى ۶
  • ایمان: ایمان به خدا ۷; ایمان به وحى ۴
  • جبرئیل: رؤیت قلبى جبرئیل ۱
  • حقایق: جایگاه درک حقایق ۳
  • خدا: رؤیت قلبى خدا ۷
  • شناخت: ابزار شناخت ۶
  • قلب: ارزش قلب ۶; نقش قلب ۳
  • محمد(ص): ایمان محمد(ص) ۴، ۷; عصمت محمد(ص) ۲، ۵; مشاهدات محمد(ص) ۴; وحى به محمد(ص) ۱، ۵
  • وحى: عصمت در دریافت وحى ۵

منابع

  1. توحید صدوق، ص ۱۱۶، ب ۸، ح ۱۷; نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۵۳، ح ۳۴.