المدثر ١
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ |
ترجمه
سوره المدثر | آیه ١ | المدثر ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُدَّثِّرُ»: کسی که جامه بر سر کشیده باشد. اصل آن (الْمُتَدَثِّرُ) است. مخاطب پیغمبر اسلام است که از تمسخر کفّار و سخنان ناروای ایشان به خانه خود رفته و جامهای بر سر میکشد، و یا به بستر میرود. امّا فرمان آسمانی او را به جدّ و جهد در کار تبلیغ میخواند. یا مراد جامه نبوّت و پیغمبری است (نگا: قاسمی).
نزول
«شیخ طوسى» گویند: ابوسلمة از جابر بن عبدالله حکایت کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در کوه حرا نشسته بودم، در این میان صدائى شنیدم به اطراف خویش نگریستم کسى را ندیدم دوباره به جلو روى خود ناظر شدم کسى را نیافتم سر خود را بالا گرفتم، چیزى دیدم که ترسیدم لذا نزد زوجه خود خدیجه رفتم و گفتم: مرا در جامه و گلیمى بپیچانید و آب سرد بر سر من بریزید.
خدیجه مرا به جامه و گلیم پیچانید و بر سر و روى من آب سرد ریخت سپس این آیه نازل گردید و ابوسلمة بن عبدالرحمن مزبور گوید: نخستین سوره اى که نازل شد سوره المدثر بود.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ «1» قُمْ فَأَنْذِرْ «2» وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ «3» وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ «4» وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ «5» وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ «6» وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ «7»
اى ردا بر خود كشيده. به پا خيز و هشدار ده. و پروردگارت را بزرگ بدار.
و لباست را پاكيزه دار. و از پليدى دور شو. و (در عطا) منّت مگذار. و (كارت را) بزرگ مشمار و به خاطر پروردگارت صبر كن.
نکته ها
در قرآن، دو مرتبه كلمه «قُمِ» آمده كه هر دو خطاب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است، يكى براى نماز شب و خودسازى «قُمِ اللَّيْلَ» و ديگرى براى ارشاد و جامعه سازى. «قُمْ فَأَنْذِرْ»
«مدثر» از «دثار» به معناى لباس بلندى است كه روى ساير لباسها به تن مىكنند و يا به هنگام خواب روى خود مىكشند. (در مقابل «شِعار» كه لباس زير است.)
فرمان «كبر» را در تكبيرهاى اذان و اقامه و تكبيرةالاحرام و همچنين تسبيحات اربعه نمازهاى واجب ملاحظه مىكنيم.
امام صادق عليه السلام فرمود: منظور از «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ» آن است كه لباس خود را كوتاه كن. زيرا در جاهليّت، بزرگان لباس ها را به قدرى بلند مىگرفتند كه قسمتى از آن بر روى زمين كشيده مىشد و افرادى را اجير مىكردند كه آن قسمت را همراه آنها بياورد.
و امام كاظم عليه السلام فرمود: مراد از «ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»، بالا زدن جامه براى جلوگيرى از به زمين
جلد 10 - صفحه 281
كشيده شدن آن و آلوده شدن آن است. «1»
كلمه «رجز» مترادف «رجس» به معناى پليدى و آلودگى است و لذا در مورد هر گونه گناه، شرك، بت، عذاب و هر عمل و اخلاق ناروا به كار رفته است.
در حديث مىخوانيم: «لا تعطى تلتمس اكثر منها» يعنى چيزى به ديگران عطا مكن كه انتظار بازگشت بيشترى داشته باشى. و در حديث ديگر مىخوانيم: «لا تستكثر ما عملت من خير لله» يعنى كار نيكى را كه براى خدا انجام دادهاى هرگز بزرگ مشمار. «2»
در سوره قبل (مزمّل) برنامه عبادت شبانه و رابطه با خداوند مطرح شد: «قُمِ اللَّيْلَ» و در اين سوره، برنامه روزانه و رابطه با مردم مطرح شده است. «قُمْ فَأَنْذِرْ»
ذكر «الله اكبر» مصداق روشن عمل به اين آيه است. «وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ»
بزرگ دانستن خداوند به معناى كوچك شمردن غير اوست. همان گونه كه هواپيما هرچه بالاتر رود، زمين و آنچه بر روى آن است كوچكتر مىشود، كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ است و اللّه اكبر را با تمام وجود مىگويد، دنيا نزد او كوچك است و از هيچ ابرقدرتى نمىترسد. «3» چنانكه از جمله صفات متّقين در خطبه همام نهج البلاغه مىخوانيم: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دون ذلك»
بزرگى خداوند مطلق است، بزرگتر و برتر از همه ديدنىها، شنيدنىها، نوشتنىها، فكر كردنىها، توصيف كردنىها و ...
در ارشاد و انذار چند نكته اثر گذار است: پاكى ظاهرى: «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»، پاكى معنوى: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ»، اخلاص در عمل: «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ» صبر و پشتكار: «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ»
پیام ها
1- تمام حالات پيامبر، مورد توجه و عنايت خاص خداوند است. «يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ»
2- شرط نجات مردم آن است كه رهبران دينى حركت كنند و انزوا و استراحت را
«1». كافى، ج 6، ص 455.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». امام خمينى (ره) چون به اللّه اكبر اعتقاد داشت، مىگفت: آمريكا هيچ غلطى نمىتواند بكند.
جلد 10 - صفحه 282
كنار بگذارند. «قُمْ فَأَنْذِرْ»
3- با اينكه انبيا هم بشارت مىدهند و هم انذار، ولى براى غفلت زدايى و بيدار كردن مردم، هشدار لازم است نه بشارت. «فَأَنْذِرْ»
4- انسان در معرض انواع خطرها قرار دارد و كار انبيا هشدار به بشر در مورد انواع خطرهاى دنيوى و اخروى است. «فَأَنْذِرْ»
5- براى انجام مأموريّت هاى الهى، با تمام وجود به پا خيزيد. «قُمْ فَأَنْذِرْ»
6- قيام انبيا برگرفته از فرمان وحى است نه بر اثر رياستطلبى، برترىجويى و هواى نفس. «قُمْ فَأَنْذِرْ»
7- خداوند را، هم در دل و جان بزرگ بدانيد و هم با زبان بزرگ بداريد. «رَبَّكَ فَكَبِّرْ»
8- كسى كه خدا را بزرگ دانست، دشمن و حيلهها و نيشها و آزارهاى او را كوچك مىبيند. «وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ»
9- بزرگى، مخصوص خداوند است نه ديگران. (كلمه «رَبَّكَ» قبل از «فَكَبِّرْ» آمده است و حصر را مىرساند.)
10- شرط نفوذ كلام رهبر آسمانى آن است كه دامنش از هرگونه آلودگى پاك باشد. «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»
11- نظافت و پاكى، در كنار توحيد و تكبير، نشانه توجه دين به پاكيزگى است.
«وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»
12- نه فقط پاكى بدن، بلكه نظافت و پاكيزگى لباس نيز مورد توجه اسلام است.
«وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ»
13- رهبر جامعه اسلامى بايد از هر نوع پليدى دورى كند تا بتواند الگو و اسوهاى براى همه باشد. «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ»
14- خودسازى مقدم بر جامعه سازى است. كسى كه مىخواهد جامعه را از آلودگى پاك كند، بايد خودش از هر آلودگى پاك باشد. «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ»
جلد 10 - صفحه 283
15- نه با عبادت و انفاق بر خداوند منت بگذار و اعمال خود را بسيار شمار، و نه بر خلق خدا منّت گذار. «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ»
16- منّت گذاشتن و چشم داشتن در انفاقها و عطايا، از مصاديق پليدى روح است. «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ»
17- دورى گزيدن از منّت و زياده شمارى، يكى از شرايط موفقيّت رهبران و مبلّغان است. قُمْ فَأَنْذِرْ ... وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ
18- رهبر دينى نبايد از مردم توقّعى داشته باشد. «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ»
19- پايدارى و صبرى ارزش دارد كه براى خدا باشد وگرنه يكدندگى و لجاجت است. «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ»
20- پشتكار وسيله رشد انسان است. «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ»
21- گرچه در برابر معصيت، مصيبت و اطاعت، صبر لازم است امّا هدايت مردم نياز به صبر ويژه دارد. قُمْ فَأَنْذِرْ ... وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ
22- مقاومت رهبر جامعه اسلامى بايد جامع باشد. صبر در برابر تهمتها، آزارها، تكذيبها و صبر و پايدارى در تبليغ و انذار و عبادت. قُمْ ... فَاصْبِرْ
23- دعوت مردم نياز به عزم جدّى دارد. فَأَنْذِرْ ... فَاصْبِرْ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ «1»
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ: اى جامه در سر كشيده.
جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه حضرت فرمود: يك ماه در كوه حرا مجاور بودم. چون جوار من از آنجا رفتند، من پائين آمدم. در بطن وادى به من ندائى رسيد. در اطراف خود نگاه كردم، هيچكس را نديدم. بار ديگر ندا كرد،
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 452.
جلد 13 - صفحه 372
سر بالا نمودم، جبرئيل را ديدم بر كرسى نشسته ميان آسمان و زمين، از سطوت و هيئت و عظمت هيكل او خوفى عظيم به من دست داد. متوحش شدم. به خانه خديجه آمدم، گفتم: مرا بپوشانيد. جامه بر من پوشانيد. در فكر بودم، كه وحى آمد: يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ: اى جامه در سر كشيده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ «1» قُمْ فَأَنْذِرْ «2» وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ «3» وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ «4»
وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ «5» وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ «6» وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ «7» فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ «8» فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ «9»
عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ «10»
ترجمه
اى جامه بر سر كشيده
برخيز پس بيم ده
و پروردگار خود را ببزرگى ياد كن
و جامههايت را پاك نما
و پليدى را پس بدور افكن
و عطا مكن كه در مقابل، طالب زياده باشى
و براى پروردگارت پس صبر كن
پس چون دميده شود در صور
پس آنوقت و چنين روزى روز سختى است
بر كافران آسان نيست.
تفسير
مستفاد از روايات متعدّده آنستكه مراد از مدّثر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و اصل آن متدثر بوده تاء قلب بدال و در دال ادغام شده و دثار جامه رواست كه در وقت خواب بسر ميكشند خلاصه آنكه يكروز كه آنحضرت در كوه حرى بوده يا بعزم مراجعت بمكّه از آنجا بيرون آمده صدائى بگوش مباركش رسيده و بطرف راست و چپ خود نظر فرموده و چيزى نديده و چون بر بالاى سر خود نگريسته جبرئيل را مشاهده فرموده كه بر تختى نشسته است و مرعوب شده و بخانه آمده و از حضرت خديجه دثار طلب فرموده پس جبرئيل نازل و او را باين خطاب مخاطب نموده است كه برخيز از جاى خود و مترس و بترسان خلق را از خالقشان و پروردگار خود را ببزرگى و عظمت بدل و زبان ياد فرما و نقل شده كه چون حضرت اينجمله را شنيد دانست كه وحى است چون شيطان چنين امرى نميكند و لباس خود را تطهير نما يعنى مگذار آلوده گردد ببالا گرفتن و برچيدن
جلد 5 صفحه 299
و كوتاه كردن چون در روايات به اين معانى تفسير شده و فرمودهاند لباس آنحضرت پاك بوده مراد از تطهير تشمير است كه بالا گرفتن و بر چيدن باشد تا آلوده نگردد و مؤيّد اينمعنى است آنكه بعدا فرموده و از پليدى دورى كن اگر چه مفسّرين رجز را به بت و صنم و معصيت و خلق بدو حبّ دنيا تفسير نمودهاند و رجز بكسر را كه بعضى قرائت نمودهاند بعذاب با آنكه ظاهرا هر دو در اينمعانى استعمال ميشود ولى متبادر همان پليدى است كه قمّى ره بآن تفسير فرموده و عطا منما كه در مقابل زياده از آن طالب باشى چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه زياد مشمار آنچه را از خير براى خدا بجا آوردى و بعضى گفتهاند بعد از اعطاء بكسى بر او منّت مگذار براى زياد شمردن عطاء خود چون متاع دنيا كم بها است و اظهر معناى اوّل است و معناى دوم ممكن است در باطن باشد و براى خدا صبر كن بر اذيّت و آزار كفّار و تحمّل مشاقّ تكاليف و بر مصائب وارده بر خود و اهل بيت اطهارت و چون دميده شود در صور و ظاهرا مراد نفخه دوم باشد چون فرموده پس آنوقت كه روز آنواقعه است روز سختى است بر كفّار آسان نيست چون نفخه اوّل براى ميراندن تمام خلق است و نفخه دوم براى احياء همه و آن براى كفّار سخت است و ظاهرا آيه اخيره براى تأكيد عسرت و بيان مورد سختى است كه از آيه قبل استفاده ميشود ميخواهد بفرمايد عسرت آن براى كفّار است نه براى مسلمانان و شرح صور اسرافيل و بيان خصوصيّات آن سابقا ذكر شده و در بعضى از روايات اين آيه بظهور امام زمان تأويل شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا المُدَّثِّرُ «1»
خطاب به پيغمبر اكرم است، و دثار مقابل شعار شعار لباس ملاصق بدن است و دثار لباس روي او است بزمان ما روپوش و لذا گفتند: دثار قلب معاصي و كثافات اخلاقي است که روي قلب را ميپوشاند و اطلاق مدثر بر پيغمبر اكرم براي اينکه است و اشاره باين که خود را از مردم نپوشان و در خانه مستور نكن.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- برخیز و جهانیان را انذار کن! بدون شک مخاطب در این آیات شخص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است هر چند تصریحی به این عنوان در آن نشده، ولی قرائن موجود در این آیات بیانگر این واقعیت است.
نخست میفرماید: «ای جامه خواب به خود پیچیده» و در بستر آرمیده (یا ایها المدثر).
نکات آیه
۱ - نزول وحى بر پیامبر(ص)، به هنگامى که آن حضرت رِدا بر خود پیچیده بود. (یأیّها المدّثّر) «دثار»، به معناى لباس رویین و آنچه روى لباس زیرین به تن مى کنند (مانند ردا و...) است.
۲ - پیامبر(ص)، مورد لطف و عنایت ویژه خداوند (یأیّها المدّثّر) خطاب به پیامبر(ص) در حالى که آن حضرت ردا بر تن پیچیده است - به جاى خطاب با عنوان رسول و نبىّ - مى تواند بیانگر حقیقت یاد شده باشد.
روایات و احادیث
۳ - «قال جابر: ...حدّثنا رسولَ اللّه(ص) قال: جاورتُ بحِراء، فلمّا قضیتُ جوارى فنُودیتُ فنظرتُ عن یمینى فلم أَرَ شیئاً و نظرتُ عن شمالى فلم أر شیئاً و نظرت خَلْفى فلم أر شیئاً، فرفعتُ رأسى فإذا المَلَک الذى جاءنى بحراء جالس على کرسىّ بین السماء و الأرض فجثثتُ منه رُعباً فرجعتُ فقلت: دَثِّرونى فدَثَّرونى فنزلتُ «یا أیّها المدّثّر...»;[۱] جابر گوید: ... رسول خدا(ص) براى ما حدیث نمود، که مجاور «حراء» بودم. پس چون مجاورت من پایان یافت، به من ندا داده شد و من [از پى ندا] به طرف راست خود نگاه کردم، چیزى را ندیدم; به طرف چپ خود نگاه کردم، چیزى را ندیدم; به پشت سر خود نگاه کردم، چیزى را ندیدم. پس سر خود را بالا کردم، دیدم فرشته اى که در «حراء» نزد من آمد، بین آسمان و زمین بر کرسى نشسته است، از رعب او از جاى جستم و [به خانه] برگشتم و گفتم: مرا بپوشانید. پس مرا پوشاندند که آیه «یا أیّها المدّثّر...» نازل شد».
۴ - «عن الکلبىّ عن أبى عبداللّه(ع) قال: قال لى: کم لمحمّد اسم فى القرآن، قال: قلت: اسمان أو ثلاث، فقال: یا کلبىّ له عشرةُ أسماء... و «یا أیّها المدّثّر»...;[۲] از کلبى روایت شد که گفت: امام صادق(ع) به من فرمود: براى محمّد(ص) در قرآن چند نام است؟ گفتم: دو یا سه نام. فرمود: اى کلبى! براى آن حضرت ده نام است... [و از جمله آن اسامى ]«...المدّثّر» است...».
موضوعات مرتبط
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۲
- محمد(ص): آثار وحى به محمد(ص) ۳; فضایل محمد(ص) ۲; لباس محمد(ص) ۱; نامهاى محمد(ص) ۴; وحى به محمد(ص) ۱
- مدثر :۴
منابع