المائدة ٩٠

از الکتاب
کپی متن آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ‌ وَ الْأَزْلاَمُ‌ رِجْسٌ‌ مِنْ‌ عَمَلِ‌ الشَّيْطَانِ‌ فَاجْتَنِبُوهُ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُونَ‌

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها و ازلام [= نوعی بخت‌آزمایی]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید!

ترتیل:
ترجمه:
المائدة ٨٩ آیه ٩٠ المائدة ٩١
سوره : سوره المائدة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمَیْسِرُ»: قمار (نگا: بقره / . «الأنصَابُ»: جمع نصب، بتان سنگی و غیره (نگا: مائده / و معارج / ). «الأزْلامُ»: جمع زَلَم، تیرهای مخصوصی که با آن بخت‌آزمائی و فال‌بینی می‌کردند و ... (نگا: مائده / . «رِجْسٌ»: پلید. مراد پلید و کثیف معنوی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

هشام بن سالم گويد: از امام صادق عليه‌السلام شنيدم كه فرمود حمزة بن عبدالمطلب و دوستانش با شراب سكر كه[۳] دمساز بودند، روزى در آن حال به ناقه اى برخوردند. حمزه پرسيد اين ناقه از كيست؟ گفتند: از برادر زاده ات على بن ابى‌طالب است.

دستور داد ناقه را نحر كردند، على وقتى ناقه خود را به آن حالت ديد، پرسيد: چه كسى ناقه او را نحر كرده است؟ گفتند: حمزه دستور نحر ناقه را داده است. على شكايت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد. پيامبر نزد حمزه آمد و علت آن را از حمزه جويا گرديد و اين واقعه قبل از غزوه احد بوده است سپس اين آية نازل گرديد.

پس از نزول آيه پيامبر دستور داد تمام ظروفى را كه با آن شراب مي‌خوردند نزد او در بيرون مسجد جمع‌آورى كرده و شكستند سپس دستور فرمود كه مردم براى جنگ احد آماده شوند همه جمع شدند. حمزه نيز شركت نمود و در جناح لشكر قرار گرفت پس از شروع جنگ، حمزه به لشكر دشمن حمله برد و غلبه كرد سپس به جايگاه خويش بازگشت.

مردم گفتند: مرحبا اى عموى رسول خدا صلی الله علیه و آله كه غلبه كردى ولى مى پنداريم كه در دل رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو كدورتى است، حمزه باز به حمله خويش ادامه داد در اين حمله نيز غالب شد. باز مسلمين زبان به تحسين گشودند و گفتار قبلى را تكرار نمودند. حمزه پس از اين غلبه و گفتار مردم نزد پيامبر آمد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتى عموى خود را ديد به طرف او رفت و وى را در آغوش خود گرفت و ميان دو چشم عموى خود را بوسيد. حمزه باز به حمله خويش ادامه داد و پس از اين حمله شربت شهادت نوشيد و پيامبر با دست خويش او را كفن كرد.[۴]

ابوهريره گويد: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد مدينه گرديد، اهل مدينه شراب مي‌خوردند و قمار مي‌كردند. از پيامبر در اين باره سؤال نمودند آيه ۲۱۹ سوره بقره «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» كه ترجمه اش در جاى خود ذكر شده، نازل گرديد.

بعد از نزول اين آيه مردم گفتند: خداوند شراب و قمار را بر ما حرام نكرده، فقط گفته است كه گناهى بس بزرگ است. لذا به شرب خمر و بازى قمار ادامه مي‌دادند تا اين كه روزى مردى از مهاجرين با حالت مستى به نماز ايستاد و عده اى به او اقتدا كردند. مرد مهاجر به علت مستى، سوره نماز را به غلط ادا كرد سپس آيه ۴۳ سوره نساء «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى » كه ترجمه اش گذشت نازل گرديد و بعد اين آيه و آيه ۹۱ كه در اين باره شديدتر بوده نزول يافت. بعد از نزول اين آيات مردم گفتند از اين به بعد شراب و قمار را ترك خواهيم نمود.[۵]

تفسیر


نکات آیه

۱- شراب، قمار، بتها و چوبهاى مخصوص برد و باخت، به تمامى پلید و ناپاک اند. (انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم رجس) «انصاب» جمع کلمه نصب است، برخى آن را به معناى بت گرفته اند و برخى گفته اند «انصاب» سنگهایى بوده که بر آستان بتها نصب مى شده و جایگاه ذبح قربانى براى بتها بوده است و بدان جهت مشرکان آنها را مایه تبرک مى پنداشتند و محترم مى شمردند. «ازلام» جمع زلم (تیر قمار) از انواع وسائل قمار و بردو باخت به شمار مى رفته است.

۲- شراب خوارى، قمار بازى، گرایش به مظاهر شرک و تفألهاى مرسوم در جاهلیت، کردارى شیطانى است (انما الخمر ... من عمل الشیطن)

۳- شرابخوارى و قماربازى از گناهان کبیره (انما الخمر و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) چون خداوند شراب و قمار را پلید و کار شیطانى شمرد و رستگارى را در گرو ترک آن دانست و در آیه بعد آنها را عامل دشمنى و کینه توزى و مایه فراموشى یاد خدا و نماز معرفى کرد معلوم مى شود شراب خوارى و قماربازى نمى تواند گناه کوچکى محسوب شود.

۴- گرایش به مظاهر شرک از گناهان کبیره است. (و الانصاب و الازلم رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه لعلکم تفلحون)

۵- اهل ایمان وظیفه دار اجتناب از شرابخوارى، قماربازى و مظاهر شرک (یایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر ... فاجتنبوه)

۶- لزوم اجتناب از تفألها و استخاره هاى مرسوم در جاهلیت (و الازلم رجس ... فاجتنبوه) «ازلام» به معناى چوبهاى تیر که در قرعه به کار مى رود نیز آمده است یعنى سه قطعه چوبى که بر یکى «افعل» و بر دیگر «لاتفعل» و سومى بدون نوشته و به اصطلاح پوچ بوده است، در عصر جاهلى به هنگام مسافرت و یا انجام امرى مهم با قرار دادن آن چوبها در کیسه و بیرون آوردن یکى از آنها تکلیف خویش رابراى انجام آن امر مشخص مى کردند.

۷- اهل ایمان وظیفه دار دورى جستن از پلیدها و کردارهاى شیطانى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)

۸- شیطان، موجودى با کردارهاى پلید و ناپاک (رجس من عمل الشیطن)

۹- پلیدى و ناپاکى کردار، ملاک تحریم آنها در ادیان الهى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)

۱۰- رواج شراب خوراى، قمار بازى و گرایش به مظاهر شرک در عصر بعثت (یایها الذین ءامنوا انما الخمر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه)

۱۱- پرهیز از شراب خوارى، قماربازى و مظاهر شرک، زمینه ساز نیل به فلاح و رستگارى* (انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم ... فاجتنبوه لعلکم تفلحون)

۱۲- دورى جستن از پلیدیها و کردارهاى شیطانى زمینه ساز رسیدن به فلاح و رستگارى (رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه لعلکم تفلحون)

۱۳- فلاح و رستگارى، از اهداف تشریع احکام دین (انما الخمر ... فاجتنبوه لعلکم تفلحون)

روایات و احادیث

۱۴- هر نوشیدنى مستى آور، خمر است و حرام (انما الخمر ... من عمل الشیطن فاجتنبوه) از امام باقر (ع) درباره «خمر» در آیه فوق روایت شده: فکل مسکر من الشراب خمر اذا اخمر فهو حرام ... .[۶]

۱۵- بازى داراى برد و باخت (حتى با چیزهایى مثل استخوان و گردو)، قمار شمرده مى شود و حرام است. (یایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معناى «میسر» در آیه فوق روایت شده: کلما تقومر به حتى الکعاب و الجوز ... .[۷]

۱۶- لزوم پرهیز از حیوانات قربانى شده براى بتها (و الانصاب ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معنى انصاب در آیه فوق روایت شده: ما ذبحوا لآلتهم ... .[۸]

۱۷- حرمت تقسیم اشیا به وسیله تیرهاى قمار، که نوعى قرعه کشى در عصر جاهلیت بوده است. (و الازلم رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از رسول خدا (ص) در پاسخ سؤال از معنى «ازلام» در آیه فوق روایت شده: قد احهم التى یستقسمون بها.[۹]

۱۸- بازى با شطرنج و نرد، قمار و حرام است. (و المیسر ... رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه) از امام باقر (ع) روایت شده: الشطرنج و النرد میسر.[۱۰]

موضوعات مرتبط

  • آشامیدنیها: ى حرام ۲، ۳، ۵، ۱۱، ۱۴ ; آشامیدنیهاى مسکر ۱۴
  • احکام:۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ملاک تشریع احکام ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹
  • ازلام: پلیدى ازلام ۱
  • بتها: اجتناب از قربانى بتها ۱۶ ; پلیدى بتها ۱
  • پلیدى: اجتناب از پلیدى ۷، ۱۲ ; حرمت پلیدى ۹
  • تفأل: در جاهلیت ۶ ; تفأل ناپسند ۲
  • جاهلیت: ازلام در جاهلیت ۱۷ ; استخاره در جاهلیت ۶ ; رسوم جاهلیت ۲، ۶
  • خمر: اجتناب از خمر ۵، ۱۱ ; احکام خمر ۱۴ ; پلیدى خمر ۱ ; حرمت خمر ۱۴ ; خمر در صدر اسلام ۱۰ ; گناه خمر ۳ ; موارد خمر ۱۴ ; ناپسندى شرب خمر ۲
  • دین: فلسفه دین ۱۳
  • رستگارى: زمینه رستگارى ۱۱، ۱۲ ; عوامل رستگارى ۱۳
  • رشد: عوامل رشد ۱۳
  • شرک: اجتناب از شرک ۵، ۱۱ ; شرک در صدر اسلام ۱۰ ; گناه شرک ۴ ; ناپسندى مظاهر شرک ۲
  • شطرنج: حرمت شطرنج ۱۸
  • شیطان: پلیدى شیطان ۸ ; عمل شیطان ۸
  • عمل: اجتناب از عمل شیطانى ۷، ۱۲ ; عمل شیطانى ۲ ; عمل ناپسند ۲
  • قرعه: در جاهلیت ۱۷
  • قمار: اجتناب از قمار ۵، ۱۱ ; احکام قمار ۱۵، ۱۷، ۱۸ ; پلیدى قمار ۱ ; حرمت قمار ۱۵، ۱۸ ; قمار در صدر اسلام ۱۰ ; گناه قمار ۳ ; موارد قمار ۱۵، ۱۷، ۱۸ ; ناپسندى قمار ۲
  • گناه: کبیره ۳، ۴
  • محرمات:۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ پلیدى محرمات ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹ ; ملاک تحریم محرمات ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸ ۹
  • موجودات: پلید ۸
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۵، ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۳، ص ۲۳۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۱۳.
  3. صاحب منتهى الارب گويد: سكر كه لغت حبشى است و به ضم سين و كاف اول و به سكون راء است، شرابى است كه از ارزن مى گيرند و معرب آن سقرقع به ضم سين و قاف اول و فتح قاف ثانى است و نيز شرابى است مربوط به اهل حجاز كه از جو و ديگر حبوبات مى گيرند.
  4. البرهان في تفسير القرآن.
  5. مسند احمد.
  6. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۸۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸، ح ۳۴۲.
  7. کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
  8. کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
  9. کافى، ج ۵، ص ۱۲۳، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۸- ، ح ۳۴۰.
  10. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۴۱، ح ۱۸۶; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۸، ح ۹ و ۱۰.