المائدة ١٠٥
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لاَ يَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
المائدة ١٠٤ | آیه ١٠٥ | المائدة ١٠٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ»: خویشتن را بپائید. مراقب خود باشید. (عَلَیْکُمْ) اسمالفعل است و (أَنفُسَکُمْ) مفعولٌبه است. جمله به صورت اغراء به کار رفته است و تقدیر چنین است: إِلْزَمُوا أَنفُسَکُمْ وَ احْفَظُوها مِن مُّلابَسَةِ الْمَعَاصِی وَ الإِصْرَارِ عَلَی الذُّنُوبِ. یادآوری این نکته لازم است که مراد آیه میتواند این باشد که: ای جماعت مؤمنان! اگر عالمان، جاهلان را راهنمائی کنند و مسلمانان فریضه امر به معروف و نهی از منکر را در میان خود فراموش نکنند، کفر کافران و گمراهی گمراهان زیان و ضرری بدیشان نمیرساند و ...
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
اين آيه درباره كسانى نازل گرديده كه امر به معروف و نهى از منكر نمايند ولى كسى از آنها گوش نكند. عبدالله بن عمر گويد: شأن و نزول اين آيه درباره كسانى است كه بعد از ما بيايند و بعد از دوران ما به امر به معروف و نهی از منکر پردازند.[۳]
از امام صادق عليهالسلام روايت شده كه اين آيه درباره تقیه نازل گرديده است.[۴]
تفسیر
- آيه ۱۰۵ ، سوره مائده
- معناى ((هدايت )) و ((ضلالت )) و اشاره به اينكه همه راهها به خدا منتهى مى شود
- مؤ منين مسؤ ول گمراهى اهل ضلالت نيستند. از ضلالت آنها نهراسند و تحت تاءثير قرارنگيرند
- آيه شريفه : ((عليكم انفسكم ...)) هيچ منافاتى با آيات مربوط به امر به معروف ونهى از منكر ندارد
- طريق انسان به سوى خداوند همان نفس انسان است كه به منتهاى مسير مى رسد (و ان الىربك المنتهى )
- اين طريق ، طريقى است اضطرارى كه مؤ من و كافر در آن گام مى نهند (انك كادح الىربك ...)
- التفات و توجه به اين مسير، تاءثير بارزى درعمل انسان دارد و عمل صالح منبع استكمال نفس و سعادت آنست
- اختلاف مردم در مقام ((تذكر)) و درك اين حقيقت كه در طريق و مسير ((الى الله )) هستند
- احتمالات ديگرى كه در معناى آيه شريفه : ((يا ايهاالذين آمنوا عليكم انفسكم ...)) مىرود.
- بيان علت كلام معصوم (ع ) كه در روايت آمده : معرفت و سير انفسىافضل از معرفت و سير آفاقى است
- وجه اشتراك و وجه افتراق معرفت نفس و معرفت آفاقى
- علم حاصل از سير نفسى ، علم حضورى است حاصل از سير آفاقى ، علم حصولى است و علمحضورى سودمندتر مى باشد
- نمونه اى از فرماشيات ائمه اطهار عليه السلام در اين زمينه
- رواياتى درباره معرفت نفس ، و خداشناسى از راه خودشناسى
- چند روايت در مورد راه صحيح كسب معرفت حقيقى به خداى تعالى (معرفت خدا به خدا)
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : ((عليكم انفسكم ..)) و بيان اينكه مفاد آن با ادله امر بهمعروف سازگار است
- (شامل چند اشاره تاريخى و چند علمى مربوط به نفس در چندفصل
- ۱ توجيه عاميانه ((نفس )) در زمانهاى گذشته
- ۲ رخى حوادث و حالات ، آدمى را از خارج نفس بريده ، او را متوجه نفس خود كرده آثارنفسانى را آشكار مى سازند
- ۳ با ترك لذائذ جسمانى و تن به رياضت دادن ، بطور موقت يا مستمر، قدرت شگرفتنفس بارز مى شود
- ۴ اشتغال به معرفت نفس و تحصيل آثار عجيب آن از قديم ترين اعصار جزء كارهاىارزشمند بوده است
- ۵ تعاليم و دستورات اديان و مسلك هاى مختلف براى تزكيه و تهذيب نفس با رياضتكشيدن و زهد ورزيدن
- ۶ پاسخ به يك شبهه و بيان رابطه بين اعمالو عبادات و رياضت ها و مجاهدات با نفس انسانى
- ۷ پاسخ به اين توهم كه دين همان عرفان است و بيان اينكه معرفت نفس ،طريق است نههدف مستقل
- كرامات فارق العاده و حوادث عجيب و غريب (اخطار روح و...) و مسئله عدم شناخت نفس
- اقسام واصناف كسانى كه به معرفت نفس پرداخته اند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «105»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر شما باد (حفظ) خودتان. چون شما هدايت يافتيد، آن كه گمراه شد زيانى به شما نمىرساند. بازگشت همهى شما به سوى خداست، و او شمارا به آنچه مىكرديد، آگاه مىسازد.
نکته ها
بعضى اين آيه را دستاويز قرار داده و مىگويند: وظيفهى هر كس تنها حفظ خود است، و ما
جلد 2 - صفحه 385
مسئول گناه ديگران و امر و نهى آنان نيستيم!
در پاسخ آنان مىگوييم: با وجود آيات و روايات متعدّدى كه همه نشان از وجوب امر به معروف و نهى از منكر دارد، بايد گفت: مراد اين آيه رها كردن اين دو وظيفه نيست، بلكه مراد آن است كه اگر امر و نهى صورت گرفت، ولى اثر نكرد شما ديگر وظيفهاى جز حفظ خود نداريد. «1» علاوه بر آنكه حفظ جامعه از گناه به وسيلهى امر به معروف و نهى از منكر، يكى از مصاديق «حفظ خويشتن» است.
پیام ها
1- در راه حقّ، از تنهايى نترسيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ»
2- اگر حريف ديگران نمىشويم، حريف نفس خود باشيم. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ...
3- انحراف جامعه، مجوز گناه كردن افراد نيست. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ ...
4- در قيامت، هر كس مسئول كار خويش است. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
5- در پى كشف و افشاى عيوب ديگران نباشيم. «2» «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
6- اهل ايمان بر رفتار و كردار نارواى گمراهان و عقائد باطل آنان مؤاخذه نخواهند شد. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
7- در راه نجات ديگران، خودتان غرق نشويد. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ»
8- چنان بايد تربيت شويم كه فساد محيط وجامعه در ما تأثير نگذارد. «لا يَضُرُّكُمْ»
9- روحيّهى خود را به خاطر انحراف ديگران از دست ندهيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ»
10- گرچه منحرفان در كمين هستند، امّا راه مصونيّت يافتن، هدايت پذيرى است. «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ»
«1». اين مضمون را در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله نيز مىخوانيم. تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 386
11- ايمان به معاد، عامل خودسازى است. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
12- پيروى از نياكان و تقليد كوركورانه از ديگران، در قيامت نجاتبخش انسان نيست، بلكه هر كس بايد پاسخگوى راه و عمل خويش باشد. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ... فَيُنَبِّئُكُمْ
13- رفتار و كردار انسان در دنيا، فرجام او را در قيامت روشن مىكند. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (105)
شأن نزول- ابن عباس گويد: پيغمبر صلى اللّه عليه و آله نامهاى نوشت به منذر كه اهل نجران بود تا ايشان را به اسلام دعوت، اگر قبول ننمايند جزيه بگيرد.
منذر نامه رسول را بر عرب و ساير جحودان خواند. گفتند: جزيه قبول كنيم و ايمان
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 193
نياوريم. منذر واقعه را خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله عرض. حضرت نامهاى ارسال كه از عرب جزيه قبول نكن مگر اسلام يا شمشير؛ و ديگران، اسلام يا جزيه. منذرنامه را اعلام كرد. عرب، ايمان و اهل كتاب، جزيه قبول كردند.
منافقان زبان طعنه گشودند و گفتند: عجيب است از رسول، مىگويد خدا امر نموده جنگ كن تا «لا اله الّا اللّه» گويند؛ با وجود بر اين، از گبران و جحودان جزيه مىگيرد و عرب را بر اسلام اكراه مىكند. آيه شريفه نازل شد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ: بر شما باد كه محافظت نفس خود كنيد و ملتزم اصلاح آن بوده باشيد لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَ: ضرر نرساند شما را كسى كه گمراه است، يعنى ضلال او شما را ضررى نرساند إِذَا اهْتَدَيْتُمْ: چون قبول كنيد هدايت را و در آن ثابت باشيد، و از جمله اهتدى آنكه انكار منكر نمائيد بر حسب طاقت. چنانچه فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله: من يرى منكرا و استطاع ان يغيّره فليغيّره بيده و ان لم يستطع فبلسانه و ان لم يستطع فبقلبه. «1» هر كس منكرى را ببيند و تواند تغيير دهد، پس بايد آن را تغيير دهد به دست. و اگر نتواند پس به زبان، و اگر نتواند پس به قلب.
بنابر اين مهتدى دست از نهى باز ندارد، و نگويد: ضلال ديگرى مرا ضرر نرساند. إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً: به سوى ثواب و عقاب حضرت ذو الجلال است بازگشت شما تماما از مطيع و عاصى فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: پس آگاه سازد شما را به جزاى آنچه بجا آورديد. اين متضمن وعد و وعيد است هر دو دسته را، و تنبيه بر آنكه هيچكس را به گناه غير مؤاخذه نكنند اگر سبب نباشد.
تتمه- ابن عباس گويد: اين آيه تأكيدترين آيات است در وجوب امر به معروف و نهى از منكر، چه خداوند مؤمنان را خطاب فرموده «عليكم انفسكم اى عليكم اهل دينكم» پس معنى آنكه اهل دين خود را از ناشايست منع كنيد و به
«1» مستدرك الوسايل، جلد 2، كتاب الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر، باب سوّم، صفحه 361، حديث 7- وسايل الشيعه، جلد 11، كتاب الامر بالمعروف، باب سوّم، حديث 12 (هر دو حديث با حديث فوق الذكر تفاوت كمى دارند)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 194
طاعت و عبادت امر نمائيد، كه كفّار در اين باب ضررى به شما نتوانند رسانيد. «1» و مؤيد اين است كه حضرت رسول در تفسير اين آيه فرمود «2»: بايد نهى از منكر را فرو مگذاريد مگر وقتى كه مردمان بر فعل قبيح خود مستبد و معجب و خوشحال باشند؛ چنين وقت هر يك حصه خود نگهداريد و در تزكيه نفس خود كوشيد و عوام را به كار خود واگذاريد. زود باشد بعد از شما زمانى و روزگارى پيدا شود كه ايام صبر باشد، و هر كس در آن ايام به طاعت خداى تعالى مشغول باشد ضلالت ديگران او را ضرر نرساند، بلكه گمراهى او سبب هلاكت خودش باشد.
و هر كه در آن ايام به مثل شما عمل كند يك طاعت او، برابر پنجاه طاعت شما باشد، و هر مرد از ايشان درجه پنجاه مرد دارد، گفتند: يا رسول اللّه، چگونه در طاعت مثل هم باشيم و در درجه تفاوت داشته باشيم. فرمود: براى آنكه پيغمبر خدا در ميان شما هست و به فراغت از او، اخذ مسائل حلال و حرام و به آن عمل مىنمائيد. و آنها در زمانى باشند كه نه پيغمبرى را ببينند و نه امامى، ايمان به من آورده و به احكام قرآن عمل كنند و به طاعت و عبادت قيام نمايند. پس فرق ميان شما و ايشان بسيار باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (105)
ترجمه
اى آنكسانيكه ايمان آورديد بر شما است حفظ نفسهاى شما زيان نميرساند شما را كسى كه گمراه شود چون هدايت يابيد بسوى خدا است بازگشت شما تمامى پس خبر مىدهد شما را بآنچه بوديد كه بجا مىآورديد.
تفسير
مؤمن چون متخلق باخلاق الهى است و داراى رحمت و عطوفت بر بندگان خدا است وقتى به بيند مردم طريق ضلالت را گرفتهاند متأثر ميشود و غمناك مىگردد لذا خداوند براى تسليت خاطر آنها فرموده بر شما باد كه مواظبت كامل از حال خودتان داشته باشيد و نفوس خودتان را بصلاح وادار نمائيد و از ضلالت حفظ كنيد و در صورتى كه شرائط امر بمعروف و نهى از منكر موجود نباشد متعرض مردم نشويد ضلالت آنها براى شما ضررى ندارد وقتى كه شما بوظيفه خودتان عمل نمائيد و متأسف و متأثر از حال آنها نباشيد خداوند گناه كسى را در نامه عمل ديگرى نمىنويسد و در روز بازگشت بخداوند هر كس بر طبق عمل خود از خير و شرّ بثواب و عقاب خواهد رسيد در مجمع از پيغمبر (ص) نقل نموده كه در جواب سؤال شخصى از اين آيه فرمود كه يكديگر را امر بمعروف و نهى از منكر كنيد ولى وقتى ديدى مردم دينى را اختيار نمودند و دعوت باطلى را اطاعت كردند و هواى نفس را متابعت نمودند و هر كس برأى خود خورسند گرديد پس وظيفه تو آنستكه كاملا مواظبت از نفس خود داشته باشى و مردم را بگذارى بحال خودشان هر چه مىخواهند بكنند.
جلد 2 صفحه 282
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيكُم أَنفُسَكُم لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَيتُم إِلَي اللّهِ مَرجِعُكُم جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلُونَ (105)
اي كساني که ايمان آوردهايد بر شما است که خود را نگاه داري كنيد از ضلالت بشما ضرر نميزند آنكه گمراه شده زماني که شما هدايت شديد شما بعمل خود مثاب خواهيد شد و آنها بضلالت خود معاقب خواهند بود پس آگاه ميكنند و خبر ميدهند شما را بآنچه بوديد عمل ميكرديد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اي كساني که ايمان آوردهايد خطاب بمؤمنين شايد بر اينکه جهت باشد که غير المؤمن چون اصلا ايمان ندارد و مخلّد در عذاب است حفظ خود نتيجه بر او ندارد.
عَلَيكُم أَنفُسَكُم بايد خود را حفظ كرد و نجات از عذاب الهي و نيل بسعادت بهشت و قرب بمقام ربوبي پيدا كرد بر فرض تمام اهل دنيا كافر شوند شما يك نفر بايد ايمان خود را نگاه دارد و فرائض الهيه را بجا آورد و معصيت نكند البته هدايت و ارشاد و امر بمعروف و نهي از منكر تا حدّ خود که احتمال تأثير ميدهد بايد نمود اينکه هم وظيفه شخصي است تأثيرش بر شما نيست حجة بايد تمام باشد لِيَهلِكَ مَن
جلد 6 - صفحه 486
هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحيي مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ انفال آيه 42.
لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ اشخاص گمراه خود در ضلالت و گمراهي افتاده (بگذار تا بميرد در عين خود پرستي) ابدا از گمراهي اهل ضلال ضرري بدين شما و بمقام و رتبه شما و سعادت و نجات شما وارد نميشود.
إِذَا اهتَدَيتُم اينکه حرف غلط است که ميگويند بايد نان را به نرخ روز خورد يا ديگران كردند ما هم كرديم يا بگويند: خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو، و امثال اينکه مزخرفات بسيار شنيده ميشود که ميگويند امروز بدون تقلّب و دروغ كار پيش نميرود شما مواظب خود باشيد إِلَي اللّهِ مَرجِعُكُم جَمِيعاً فرداي قيامت هر که مسئول عمل خود است لا يَسئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً معارج آيه 10.
بقول حافظ: تو برو خود را باش که گناه دگري بر تو نخواهند نوشت.
فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلُونَ هر كس نسبت بعمل خود بلي احكام اسلام دو قسم است انفرادي مثل نماز، روزه، خمس، زكاة و امثال اينها و اجتماعي مثل هدايت، ارشاد و دلالت، موعظه، نصيحت، امر بمعروف، نهي از منكر بايد اينکه وظائف را عمل كرد اگر تأثير كرد آنها نتيجه ميبرند و اگر نكرد خود گرفتار ميشوند.
487
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- اهل ایمان وظیفه دار پاسدارى از ایمان خویش (یایها الذین ءامنوا علیکم انفسکم) «علیکم» اسم فعل و به معناى «الزموا» است. بنابراین جمله «علیکم انفسکم» یعنى همواره مراقب ایمان خویش باشید. چون فرمان به مراقبت بر خویشتن (علیکم انفسکم) پس از خطاب «یایها الذین ءامنوا» آمده است مراد از مراقبت، مراقبت بر ایمان و لوازم آن است.
۲- پاسدارى از ایمان با پیروى از تعالیم قرآن و دستورات پیامبر (ص)، توصیه و فرمان خداوند به مسلمانان (تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول ... یایها الذین ءامنوا علیکم انفسکم) مراد از فرمان به مراقبت از ایمان به قرینه آیه قبل همان روى آوردن به قرآن و تعالیم پیامبر (ص) است.
۳- منحرفان در کمین براى گمراه سازى اهل ایمان (لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم)
۴- مسلمانان در صورت بى توجهى به احکام الهى در خطر گمراهى و گرایش هاى کفرآمیز (علیکم انفسکم لایضرکم من ضل)
۵- انسان همواره بر سر دو راهى هدایت و گمراهى (علیکم انفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم)
۶- منحرفان، ناتوان از گمراه سازى مسلمانانى که به تعالیم قرآن پایبند بوده و از دستورات پیامبر (ص) پیروى کنند. (لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم) برداشت فوق بر این اساس است که حرف «لا» در «لایضرکم» نافیه باشد.
۷- پایبندى به تعالیم قرآن و پیروى از دستورات پیامبر (ص)، مایه هدایت آدمى است. (علیکم انفسکم ... إذا اهتدیتم) مراد از هدایت یافتن در جمله «اذا اهتدیتم» به قرینه آیه قبل، پذیرش تعالیم قرآن و دستورات پیامبر (ص) است.
۸- سلامت و دوام جامعه ایمانى، در گرو پاسدارى از حریم ارزشهاى دینى در برابر فرهنگ کفر (علیکم انفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم) مراد از «ضرر» در «لایضرکم» ممکن است ضرر معنوى بوده و اشاره به خطرهایى باشد که ایمان مؤمنان را تهدید مى کند و ممکن است مراد آسیبهایى باشد که بنیه و توان جوامع مؤمن را تضعیف و یا نابود مى سازد. برداشت فوق ناظر به دومین معناست.
۹- مؤمنان وظیفه دار پاسدارى از حریم ایمان جامعه خویش (یایها الذین ءامنوا علیکم انفسکم) «انفس» مى تواند ناظر به هر فرد نسبت به خودش باشد و مى تواند به هر فرد نسبت به فرد و یا افراد دیگر باشد. همانند (فسلموا على انفسکم، نور ۶۱) بر این مبنا «علیکم انفسکم) یعنى مراقب ایمان یکدیگر باشید.
۱۰- جامعه ایمانى وظیفه دار هشیارى در برابر موضعگیرى هاى گمراه کننده کافران (یایها الذین ءامنوا علیکم انفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم) «لا» در لایضرکم مى تواند نافیه باشد بر این مبنا مراد از جمله «لایضرکم ...» این است که چنانچه از ایمان خود مراقبت کنید از دام گمراهان مى رهید و مى تواند «لا» ناهیه باشد، یعنى اى مؤمنان مبادا گمراهان شما را از راه بدر برده و ایمان شما را بربایند برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است. گفتنى است که مراد از «من ضل» به قرینه «ءامنوا» کفرپیشگان مى باشد.
۱۱- اهل ایمان بر رفتار و کردار نارواى گمراهان و عقاید ناصواب ایشان مؤاخذه نخواهند شد. (یایها الذین ءامنوا ... لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم إلى اللّه مرجعکم جمیعاً) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «لایضرکم ...» در ارتباط با عذابهاى الهى مطرح باشد بر این مبنا جمله «علیکم انفسکم لایضرکم ...» یعنى مراقب ایمان خویش باشید، شما بر بى ایمانى کافران و اعمالشان مؤاخذه نخواهید شد و بدین سبب ضررى از ناحیه آنان متوجه شما نمى شود.
۱۲- خداوند، آغاز و فرجام همه انسانها (إلى اللّه مرجعکم جمیعاً) «مرجع» به معناى بازگشتن است و به کار بردن این کلمه در بیان سیر انسان به سوى خداوند مى رساند که او مبدأ انسانها نیز بوده است.
۱۳- بازگشت همه آدمیان چه هدایت یافتگان و چه اهل کفر تنها به سوى خداست. (إلى اللّه مرجعکم جمیعاً)
۱۴- قیامت، عرصه بازگشت آدمیان به سوى خداست. (إلى اللّه مرجعکم جمیعاً)
۱۵- خداوند در قیامت انسانها را به تمامى اعمال دنیویشان آگاه ساخته و دستاوردشان را به آنان نشان خواهد داد. (إلى اللّه مرجعکم جمیعاً فینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۶- خداوند آگاه به کردار و رفتار همه انسانهاست. (فینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۷- رفتار و کردار انسان در دنیا، تعیین کننده فرجام او در قیامت (فینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۸- اعمال و رفتار هر یک از گمراهان و هدایت یافتگان داراى بازتاب و سزایى مناسب در قیامت (فینبئکم بما کنتم تعملون) هدف از جمله «فینبئکم بما ...» ترغیب مردمان به هدایت و پذیرش تعالیم قرآن و تهدید کفرپیشگان و منحرفان به عذاب است و چون مجرد آگاه سازى به اعمال و کردار براى تهدید و ترغیب کافى نیست بنابراین جمله «فینبئکم» کنایه از پاداش دهى و به کیفررسانى خواهد بود.
۱۹- باور به قیامت و بازگشت به خدا و حسابرسى کردارها زمینه ساز مراقبت بر ایمان و پرهیز از عوامل گمراهى (علیکم انفسکم ... فینبئکم بما کنتم تعملون)
موضوعات مرتبط
- انسان: عمل انسان ۱۶، ۱۷ ; فرجام اخروى انسان ۱۷ ; فرجام انسان ۱۲، ۱۳ ; مبدأ انسان ۱۲ ; هشدار به انسان ۵
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۹
- ایمان: آثار ایمان ۱۹ ; ایمان به حسابرسى ۱۹ ; ایمان به قیامت ۱۹ ; پاسدارى از ایمان ۱، ۲، ۱۹
- بازگشت به خدا:۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۹
- تهاجم فرهنگى: مقابله با تهاجم فرهنگى ۸، ۱۰
- جامعه: پاسدارى از ایمان جامعه ۹ ; تداوم جامعه دینى ۸ ; مسؤولیت جامعه دینى ۱۰
- خدا: افعال اخروى خدا ۱۵ ; اوامر خدا ۲ ; علم خدا ۱۶ ; وصایاى خدا ۲
- دین: اعراض از تعالیم دین ۴ ; پاسدارى از دین ۸
- زیرکى: اهمیت زیرکى ۱۰
- عمل: آثار اخروى عمل ۱۸ ; آثار عمل ۱۷ ; ارائه نامه عمل ۱۵ ; حسابرسى اخروى عمل ۱۵ ; کیفر اخروى عمل ۱۸
- قرآن: آثار اطاعت از قرآن ۶، ۷ ; اطاعت از قرآن ۲ ; عمل به تعالیم قرآن ۶
- قیامت: نقش قیامت ۱۴
- کافران: اضلال کافران ۱۰ ; فرجام کافران ۱۳ ; موضعگیرى کافران ۱۰
- گمراهان: آثار عمل گمراهان ۱۸ ; عقیده گمراهان ۱۱ ; عمل گمراهان ۱۱
- گمراهى: اجتناب از گمراهى ۱۹ ; خطر گمراهى ۴، ۵ ; عوامل گمراهى ۳، ۴
- محمّد (ص): آثار اطاعت از محمّد (ص) ۶، ۷ ; اطاعت از محمّد (ص) ۲ ; عمل به اوامر محمّد (ص) ۶
- منحرفان: اضلال منحرفان ۳، ۶ ; ضعف منحرفان ۶ ; منحرفان و مؤمنان ۶
- مؤمنان: ایمان مؤمنان ۱ ; فرجام مؤمنان ۱۳ ; مسؤولیت مؤمنان ۱، ۲، ۹، ۱۱ ; مؤاخذه مؤمنان ۱۱ ; مؤمنان و گمراهان ۱۱ ; هشدار به مؤمنان ۳، ۴
- مهتدین: آثار عمل مهتدین ۱۸
- نظام جزایى:۱۸
- هدایت: عوامل هدایت ۷
منابع