الكهف ٤١
کپی متن آیه |
---|
أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْراً فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً |
ترجمه
الكهف ٤٠ | آیه ٤١ | الكهف ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«غَوْراً»: فرو رفتن. در اینجا برای مبالغه، مصدر به معنی اسم فاعل یعنی (غائِر) به کار رفته است که به معنی فرو رونده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۴۶ سوره كهف
- مَثَلى بيانگر حال دنيا طلبان، كه به مالكيت كاذب خود، دل بسته اند
- فخرفروشى و تكبّر ثروتمند غافل، در برابر رفيق مؤمن خود
- دلبستگی فطری آدمى، به چيزى كه آن را ماندگار مى پندارد
- توانگر غافل از خدا، خود را شايسته برخوردارى و تنعّم مى داند، حتى در قيامت!
- توضيح جواب رفيق مؤمن آن مرد توانگر مغرور، به او
- وجه اين كه مرد فقير در جمله: «أكَفَرتَ بِالَّذِى خَلَقَك»، رفيق توانگر خود را كافر خواند
- زمام همۀ امور، به دست خدا است
- معناى اين كه فرمود: «ثواب خداوند، از همه بهتر است»
- مَثَلى ديگر براى بيان حقيقت زندگى دنيا و زينت هاى فانی آن
- مراد از «باقيات صالحات»، در آيه شريفه
نکات آیه
۱- مرد مؤمن به ثروت مند مغرور در مورد امکان به زمین فرو رفتن آب هاى جارى در باغ و کشت زار او و خشکیدن آن با عذاب الهى هشدار داد. (أو یصبح ماؤها غورًا) «غور» مصدر و در معناى «غائر» (فرورونده) به کار رفته است، استعمال مصدر به معناى اسم فاعل در لغت عرب از شیوه هاى مبالغه است.
۲- مظاهر طبیعت، مقهور اراده خداوند است. (فتصبح صعیدًا زلقًا . أو یصبح ماؤها غورًا) تبدیل شدن باغ و کشت زار به زمینى بى حاصل و یا فرورفتن آب آن به واسطه نزول عذاب الهى، نشان دهنده این حقیقت است که اسباب و علل طبیعى، جملگى مقهور اراده حق اند و از خود، استقلالى ندارند.
۳- جریان آب هاى سطحى زمین و در دسترس بودن آن، از نعمت هاى خداوند و از عوامل مهم آبادانى است. (أو یصبح ماؤها غورًا فلن تستطیع له طلبًا)
۴- مرد مؤمن، با بیان ناتوانى ثروت مند مغرور از دسترسى به آب فرو رفته، او را به وابستگى نعمت ها به مشیّت الهى، آکاه ساخت. (لولا ... قلت ما شاء اللّه ... أو یصبح ماؤها غورًا فلن تستطیع له طلبًا)
۵- انسان، از مقابله با اراده ناتوان است. (فتصبح صعیدًا زلقًا . أو یصبح ماؤها غورًا فلن تستطیع له طلبًا) «لن» براى نفى همیشگى است. جمله «لن تستطیع له طلباً» یعنى، اگر خداوند بخواهد آب ها را فرو ببرد، کسى نمى تواند در جست وجوى آن برآمده و موفق به یافتن آن گردد.
۶- فرو رفتن آب ها و منابع آبى، از جمله کیفرهاى الهى براى کافرانى است که به خود بنازند و بر دیگران تفاخر کنند. (أو یصبح ماؤها غورًا فلن تستطیع له طلبًا) «یصبح» عطف بر «فتصبح» و تفریع دیگرى بر «یرسل علیها حسباناً» است. قید «من السماء» در مورد عذابى که آب ها را در زمین فرو ببرد، ناظر به الهى بودن عذاب است، نه نزول آن از آسمان.
موضوعات مرتبط
- آب: خشکیدن منابع آب ۶; فواید آب ۳
- آبادانى: عوامل آبادانى ۳
- انسان: عجز انسان ۵
- باغدار متکبر: تعالیم همنشین باغدار متکبر ۴; عجز باغدار متکبر ۴; قصه باغدار متکبر ۱، ۴; هشدار به باغدار متکبر ۱; هشدار همنشین باغدار متکبر ۱
- تفاخر: کیفر تفاخر ۶
- خدا: اراده خدا ۵; حاکمیت اراده خدا ۲; عذابهاى خدا ۱; کیفرهاى خدا ۶; نعمتهاى خدا ۳; نقش مشیت خدا ۴
- زمین: فروروى آبها در زمین ۱
- طبیعت: مقهوریت طبیعت ۲
- کافران: کیفر کافران متکبر ۶
- نعمت: منشأ نعمت ۴; نعمت آب ۳
منابع