العنكبوت ٣١
کپی متن آیه |
---|
وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هٰذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِينَ |
ترجمه
العنكبوت ٣٠ | آیه ٣١ | العنكبوت ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رُسُلُنَا»: فرستادگان ما. مراد فرشتگان مأمور نابودی قوم لوط است. «الْبُشْری»: مژده. نوید. مراد بشارت تولّد اسحاق و بعدها نوهاش یعقوب است (نگا: هود / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت
- بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد
- توضيح سخن ابراهيم (عليه السلام ) به قوم خود در مقام دعوت به توحيد و عبادت خدا وابطال بت پرستى
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- بت پرستى دليل و مستندى نداشته ، منشاء آن تقليد و علاقه هاى قومى است
- بيان عاقبت بت پرستى : عابد و معبود يكديگر را تكفير مى كنند
- تنها لوط(ع ) است كه به حضرت ابراهيم (ع ) ايمان آورد
- معنى و مورد استعمال كلمه ((اجر)) و مقصود از اينكه درباره ابراهيم (عليه السلام )فرمود: ((وآتينا اجره فى الدنيا))
- مراد از اتيان رجال ، قطع سبيل و اتيان منكر در نادى كه قوم لوط مرتكب مى شده اند
- نفرين لوط قومش را و به استجابت رسيدن آن
- مقصود ابراهيم (ع ) از (ان فيها لوطا...) خطاب به ملائكه عذاب
- اشاره به امتحان و ابتلاء قوم مدين ، عاد و ثمود و... و گرفتار شدنشان به عذاب الهى
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل بعضى آيات گذشته )
- رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ «31»
و چون فرستادگان ما (كه از فرشتگان بودند،) براى ابراهيم مژدهى (تولّد فرزند) آوردند، گفتند: ما نابود كنندهى اهل اين منطقه هستيم، زيرا مردم آن ستمگرند.
جلد 7 - صفحه 137
نکته ها
دعاى حضرت لوط، براى پيروزى بر مفسدان مستجاب شد و خداوند فرشتگانِ عذاب را بر آنان نازل كرد.
منطقهى قوم لوط، به نام «سدوم» و نزديك منطقهى حضرت ابراهيم بود.
حضرت ابراهيم و همسرش ساره در حدود صد سال داشتند كه خداوند به آنان بشارت تولّد اسحاق را داد. «1»
امام سجّاد عليه السلام در صحيفهى سجاديّه، گروههايى از فرشتگان را نام مىبرد كه هريك مسئوليّت خاصّى دارند، ولى فرشتگانى كه بر حضرت ابراهيم وارد شدند، چند هدف داشتند؛ هم مأمور بشارت فرزند به حضرت ابراهيم بودند، هم مأمور اعلان عذاب قوم لوط و هم مجريان عذاب الهى.
پیام ها
1- سلسله مراتب بايد مراعات شود. (فرشتگانى كه مأمور بودند تا قوم لوط را هلاك كنند، بايد در آغاز، حضرت ابراهيم را كه پيامبرى اولواالعزم و صاحب شريعت بود در جريان بگذارند وسپس حضرت لوط را كه مبلّغ دين ابراهيم عليه السلام بود.) «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ»
2- دعاى بندگان صالح خدا، مستجاب مىشود. رَبِّ انْصُرْنِي ... إِنَّا مُهْلِكُوا
3- فرشتگان، مأموران قهر و مهر الهى هستند. جاءَتْ رُسُلُنا ... بِالْبُشْرى ... إِنَّا مُهْلِكُوا
4- گناه لواط، از سوى يك جمعيّت شهوتران و منحرف انجام مىشد، ولى همين كه قهر خدا آمد، همهى اهل منطقه هلاك شدند، شايد به خاطر سكوت نابجا، به همهى آنان لقب ظالم داده شد. «إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ»
5- ظلم، مايهى هلاكت است. إِنَّا مُهْلِكُوا ... ظالِمِينَ
«1». تفسير اطيب البيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 138
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ (31)
جلد 10 - صفحه 228
خداوند سبحان بيان اجابت دعاوى لوط فرمايد:
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا: و زمانى كه آمدند فرستادگان ما، يعنى جبرئيل با جمعى از ملائكه، إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى: ابراهيم عليه السّلام را به جهت بشارت فرزند و نبيره او، يعنى اسحق و يعقوب چنانچه فرموده «فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ» قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا: گفتند بدرستى كه ما هلاك كنندگانيم، أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ: اهل اين شهر را كه سدوم است، زيرا آنها تكذيب برادر زاده تو نمودند، يعنى ما هلاك خواهيم كرد اهل سدوم را. إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ: بدرستى كه اهل آن هستند ستمكاران به سبب كفر و انواع منكرات.
اين تعليل اهلاك ايشان است به تمادى در ظلم كه آن كفر و ارتكاب معاصى است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ (31) قالَ إِنَّ فِيها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيها لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ (32) وَ لَمَّا أَنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ امْرَأَتَكَ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ (33) إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلى أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (34) وَ لَقَدْ تَرَكْنا مِنْها آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (35)
جلد 4 صفحه 227
ترجمه
و چون آمدند فرستادگان ما نزد ابراهيم براى بشارت گفتند همانا ما هلاك كنندگانيم اهل اين بلد را همانا اهلش باشند ستمكاران
گفت همانا در آنجا است لوط گفتند ما داناتريم بآنانكه در آنجا هستند هر آينه نجات ميدهيم او و اهلش را مگر زنش را كه باشد از بازماندگان
و چون كه آمدند فرستادگان ما لوط را محزون شد براى ورود ايشان و تنگ شد بسبب آنها بر او طاقت و گفتند مترس و اندوهگين مشو همانا ما رهانندهايم تو و خانوادهات را مگر زنت را كه باشد از بازماندگان
همانا ما فرود آورندگانيم بر اهل اين قريه عذابى از آسمان بسبب آنكه بودند كه گناه مينمودند
و بتحقيق واگذاشتيم از آن نشانه آشكارى براى گروهى كه تعقل ميكنند.
تفسير
خداوند متعال بعد از دعاء حضرت لوط چند نفر از فرشتگان را مأمور نازل نمودن عذاب بر بلد سدوم كه مسكن او بود فرمود و ضمنا مقرّر گرديد براى احترام حضرت ابراهيم قبلا خدمت او برسند و بشارت ولادت حضرت اسحق را باو و ساره بدهند و با اجازه آنحضرت بر لوط وارد شوند و او را مهياى بيرون رفتن از سدوم نمايند و آنها چون وارد بر حضرت ابراهيم شدند در ضمن صحبتهائى كه شد و در سور سابقه ذكر گرديد گفتند ما براى هلاكت و نابود نمودن اهل آبادى سدوم آمدهايم چون اهل آن بلد ستمكار بر خود و خلق بوده و هستند و حضرت ابراهيم براى حضرت لوط كه مأمور ارشاد اهل آن بلد بود و خانواده او نگران شد لذا فرمود در آنجا لوط مسكن دارد حال او چگونه خواهد شد آنها عرضه داشتند ما اهالى آن بلد را بهتر از هر كس ميشناسيم او و خانواده او را از عذاب نجات ميدهيم مگر زوجهاش را كه در ميان عذاب شوندگان باقى خواهد ماند و چون فرشتگان وارد بر حضرت لوط شدند بتفصيلى كه در سوره هود و غيره گذشت آنحضرت براى آنها از شرّ قوم نگران و بد حال و افسرده خاطر گشت و چون در خود طاقت مقاومت با اغراض فاسده قوم را نميديد دلتنگ و پريشان خاطر گرديد و آنها احساس نمودند و عرضه داشتند مترس و محزون مباش ما فرشتگان خدائيم و براى عذاب اين قوم و اجابت دعاى تو آمدهايم و تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد ولى زنت كه كافره و با آنها همراه است در ميان آنها معذب خواهد ماند و تمامى بعذاب
جلد 4 صفحه 228
آسمانى معذب و مجازات بر نافرمانى خدا خواهند شد و شرح اين قضايا مكرّر ذكر شده است لذا با جمال اكتفا ميشود و خداوند از آن بلد و قريه نشانه و دليل روشنى بر قدرت و بزرگى معصيت خود باقى گذارد كه موجب عبرت و تنبّه مردمان صاحب نظر و عقل و خردى است كه بر آن ديار عبور ميكنند و آثار خرابه آن شهر را مشاهده مينمايند و بعضى گفتهاند مراد از آيه بيّنه سنگ گلى است كه بر آنها باريد و اسم معذّبين در آنها نقش بود و تا زمان ظهور اسلام باقى ماند و اللّه اعلم و لننجينّه بتخفيف جيم و سكون نون و انّا منجوك از باب افعال و منزّلون از باب تفعيل نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَمّا جاءَت رُسُلُنا إِبراهِيمَ بِالبُشري قالُوا إِنّا مُهلِكُوا أَهلِ هذِهِ القَريَةِ إِنَّ أَهلَها كانُوا ظالِمِينَ (31)
و چون آمدند فرستادگان ما ابراهيم را به بشارت باسحق گفتند به درستي که ما هلاك ميكنيم اهل اينکه شهرستان لوط را بدرستي که اهل اينکه شهرستان هستند ظلم كنندگان.
وَ لَمّا جاءَت رُسُلُنا إِبراهِيمَ بِالبُشري شرح آمدن ملائكه نزد ابراهيم را در سوره قبل بيان فرموده و در سوره هود از قوله تعالي وَ لَقَد جاءَت رُسُلُنا إِبراهِيمَ جبرئيل و اسرافيل و ميكائيل و دردائيل بصورت بشريت بعنوان ضيافت بر ابراهيم نازل شدند براي آنها عجل ثمين آورد آنها تناول نكردند خوفي بر ابراهيم وارد شد گفتند مترس ما ملائكه فرستادگان خداونديم تو را بشارت دهيم بفرزندي اسحق و در اينکه موقع ابراهيم از سن مباركش نود و شش سال گذشته و ساره عيال او که دختر خاله ابراهيم و خواهر لوط بود يك سال بزرگتر از ابراهيم بود اينکه بشارت را شنيد بصورت زد و «قالَت عَجُوزٌ عَقِيمٌ» که در سن جواني عقيم
جلد 14 - صفحه 317
بود و فعلا که نود و هفت ساله است عجوز شده دو مانع بزرگ براي ولادت دارد گفتند «أَ تَعجَبِينَ مِن أَمرِ اللّهِ» خداوند قدرت دارد همان نحوي که آدم را آفريد و عيسي را بدون فحل از مريم قدرت دارد از عجوز عقيم هم فرزند آورد.
قالُوا إِنّا مُهلِكُوا أَهلِ هذِهِ القَريَةِ که حضرت ابراهيم پرسيد از آنها که «فَما خَطبُكُم أَيُّهَا المُرسَلُونَ» گفتند ما براي اهلاك قوم لوط آمدهايم و علت و سبب هلاكت آنها اينست.
إِنَّ أَهلَها كانُوا ظالِمِينَ که اينکه نحوه هلاكت اثر ظلم است چنانچه ميفرمايد:
فَلَمّا جاءَ أَمرُنا جَعَلنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمطَرنا عَلَيها حِجارَةً مِن سِجِّيلٍ مَنضُودٍ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظّالِمِينَ بِبَعِيدٍ (هود آيه 82 و 83) و در اخبار هم دارد که هر ظالمي يكي از آن حجارهها را سهم دارد در مورد هلاكت او.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 31)- و این هم سر نوشت آلودگان! سر انجام دعای لوط مستجاب شد، فرشتگانی که مأمور عذاب بودند قبل از آن که به سر زمین لوط (ع) برای انجام مأموریت خود بیایند به سر زمینی که ابراهیم (ع) در آن بود برای ادای رسالتی دیگر، یعنی بشارت ابراهیم (ع) به تولد فرزندان رفتند.
آیه میگوید: «و هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) برای ابراهیم آوردند، گفتند: ما اهل این شهر و آبادی را [و به شهرهای قوم لوط اشاره کردند] هلاک خواهیم کرد، چرا که اهل آن ستمگرند» (وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْری قالُوا إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمِینَ).
نکات آیه
۱ - فرستادگان خداوند براى یارى لوط(ع)، ابتدا، نزد ابراهیم(ع) رفتند و مأموریت خود را به او اعلام کردند. (قال ربّ انصرنى ... و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشرى قالوا إنّا مهلکوا أهل هذه القریة)
۲ - لوط(ع)، پیامبرى بود که تعالیم ابراهیم(ع) را ترویج مى کرد. (قال ربّ انصرنى ... و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشرى) این که فرستادگان خداوند براى درهم کوبیدن شهر قوم لوط(سدوم)، نزد ابراهیم(ع) رفتند و با او مأموریت خود را در میان گذاشتند، نشان مى دهد که ابراهیم(ع) پیامبرِ صاحب شریعت بوده و لوط(ع) تعالیم او را تبلیغ مى کرده است.
۳ - دعاى لوط(ع) براى یارى اش، از سوى خدا اجابت شد و فرشتگانى از جانب خداوند، براى در هم کوبیدن قوم لوط، گسیل شدند. (قال ربّ انصرنى ... و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشرى قالوا إنّا مهلکوا أهل هذه القریة)
۴ - فرستادگان خداوند براى عذاب قوم لوط، مژده و بشارتى را (تولد اسحاق(ع))، نیز به ابراهیم(ع) دادند. (و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشرى) این آیه، با آیات پنجاه و یک تا شصت و دو سوره حجر یک سیاق دارند، که در آن آیات به ابراهیم(ع) بشارت فرزنددار شدن داده شده است. آن آیات، قرینه است که «البشرى» در این آیه نیز همان بشارت را همراه دارد.
۵ - فرشتگان عذاب، فرشته خبر خوش و بشارت نیز هستند. (و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشرى قالوا إنّا مهلکوا أهل هذه القریة)
۶ - ابراهیم(ع)، در زمان عذاب شدن قوم لوط، در نزدیکى شهر آنان اقامت داشته است. (و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم ... إنّا مهلکوا أهل هذه القریة) اسم اشاره «هذه» - که بر نزدیک بودن مشارإلیه اش دلالت دارد - نکته بالا را مى رساند.
۷ - فرستادگان خدا، براى هلاکت قوم لوط خود، مباشرِ در آن بودند. (و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم ... قالوا إنّا مهلکوا أهل هذه القریة)
۸ - قوم لوط، مردمى ظالم و ستم پیشه بودند. (إنّ أهلها کانوا ظلمین)
۹ - لواط و راهزنى و ارتکاب علنى گناه، عملى ظالمانه است. (أئنّکم لتأتون الرجال ... إنّا مهلکوا أهل هذه القریة إنّ أهلها کانوا ظلمین)
۱۰ - ظلم قوم لوط با لواط و راهزنى و ارتکاب علنى گناه، در پى دارنده هلاکت و عذاب براى آنان (أئنّکم لتأتون الرجال و ... إنّا مهلکوا أهل هذه القریة إنّ أهلها کانوا ظلمین)
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): بشارت به ابراهیم(ع) ۴; ابراهیم(ع) و ملائکه ۱; تبلیغ رسالت ابراهیم(ع) ۲; قصه ابراهیم(ع) ۴; مسکن ابراهیم(ع) ۶
- اسحاق(ع): قصه اسحاق(ع) ۴
- بشارت: بشارت ولادت اسحاق(ع) ۴
- راهزنى: آثار راهزنى ۱۰; ظلم راهزنى ۹
- رسولان خدا :۷
- ظالمان :۸
- ظلم: آثار ظلم ۱۰; موارد ظلم ۹
- عذاب: موجبات عذاب ۱۰
- قوم لوط: شهر قوم لوط ۶; ظلم قوم لوط ۸، ۱۰; عذاب قوم لوط ۳، ۶، ۷، ۱۰
- گناه: آثار گناه آشکار ۱۰; ظلم گناه آشکار ۹
- لواط: آثار لواط ۱۰; ظلم لواط ۹
- لوط(ع): اجابت دعاى لوط(ع) ۳; استمداد لوط(ع) ۳; امدادگران به لوط(ع) ۱; رسالت لوط(ع) ۲; قصه لوط(ع) ۱، ۳
- ملائکه: ملائکه امداد ۱، ۳; ملائکه عذاب ۳، ۴، ۵، ۷; ملائکه مبشر ۴، ۵
منابع